احسانه اسحاقی؛ رضا نجف زاده
چکیده
پاول ویریلیو بر این باور است که شخصیت فروپاشیده انسان ناشی از آثار مدرنیته و بیگانگی انسان از خود و جهان پیرامون می باشد. ویریلیو جدایی متاثر از این عوامل در بستر تاریخی انسان را از طریق نمایش تاریخ و روح انسانی فروپاشیده نشان داده است. این مقاله، این مضمون را در دو بستر مورد بحث و بررسی قرار می دهد، دو گفتمان که به نظر متفاوت، اما در ...
بیشتر
پاول ویریلیو بر این باور است که شخصیت فروپاشیده انسان ناشی از آثار مدرنیته و بیگانگی انسان از خود و جهان پیرامون می باشد. ویریلیو جدایی متاثر از این عوامل در بستر تاریخی انسان را از طریق نمایش تاریخ و روح انسانی فروپاشیده نشان داده است. این مقاله، این مضمون را در دو بستر مورد بحث و بررسی قرار می دهد، دو گفتمان که به نظر متفاوت، اما در حقیقت در هم تنیده اند: گفتمان فرانگر بر اساس نظریات میشل فوکو و گفتمان سرعت بر اساس نظریات ویریلیو. این تلاش در جهت بررسی ارتباط میان شکل گیری شخصیت و شکل گیری گفتمانهاست، که هر دوی آنها نیز بخشی از دستاوردهای مدرنیسم به شمار می روند. ویریلیو تاثیرات منفی پیشرفت تکنولوژی بر زندگی انسان بعنوان یک سایبرگ را به زیبایی ترسیم کرده و گفتمان قدرت را با ترکیب دو گفتمان مذکوربخصوص در حوزه بین الملل و جنگ قدرتهای بزرگ توصیف نموده است.
سپیده کریمی حیدری؛ لیلا شوبیری؛ حمیدرضا شعیری؛ کریم حیاتی آشتیانی
چکیده
یادگیری و به خاطرسپاری واژگان از موضوعات مهم در حوزهی آموزش زبان است. پس از فراز و فرودهایی که شیوههای آموزشی پشت سر گذاشتهاند، امروزه ساده و سودمندتر کردن یادگیری با استفاده از نقشه ذهنی به عنوان ابزاری مؤثر قلمداد میشود. در پژوهش حاضر به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه نقشهی ذهنی با هدف پرورش استدلال و تقویت مهارتهای ...
بیشتر
یادگیری و به خاطرسپاری واژگان از موضوعات مهم در حوزهی آموزش زبان است. پس از فراز و فرودهایی که شیوههای آموزشی پشت سر گذاشتهاند، امروزه ساده و سودمندتر کردن یادگیری با استفاده از نقشه ذهنی به عنوان ابزاری مؤثر قلمداد میشود. در پژوهش حاضر به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه نقشهی ذهنی با هدف پرورش استدلال و تقویت مهارتهای زبانی کودکان و نوجوانان فرانسهآموز بر یادگیری واژگان متن داستانی تأثیر میگذارد. هدف بررسی تأثیر اجرای روش نقشهی ذهنی برای یادگیری واژگان متون داستانی نزد کودکان و نوجوانان است. جهت بررسی رویکرد فوق 50 کودک و نوجوان زبانآموز فرانسه از میان دختران و پسران ایرانی به شیوهی خوشهای و تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی بوده و جامعهی آماری به 2 گروه 25 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شد و پیش از آموزش از هر دو گروه آزمون پیشآزمون به عمل آمد. برای بررسی تأثیر الگوی نقشه ذهنی به مدت 5 هفته و طی 5 جلسه با گروه آزمایش به خوانش داستانهای ویلیام پوآر نوشتهی ژان کلود لومه پرداختیم و واژگان جدید را با اجرای روش نقشهی ذهنی در گروه آزمایش تدریس کردیم. در گروه کنترل نیز طی همان تعداد جلسات آموزش کلمات کتاب فوق را به سبک سنتی اجرا کردیم و کلمات تازه را به شیوهی خطی و نوشتن مترادفها در پایان متن آوردیم و در پایان آزمون پسآزمون را از دو گروه فوق به عمل آوردیم. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شد و یافتهها تأثیر نقشه ذهنی بر یادگیری واژگان متون داستانی را جهت پرورش توانش استدلالی و تقویت مهارتهای زبانی تأیید کرد.
مرتضی بابک معین
چکیده
اریک لاندوفسکی دو شکل ِ ممکن ِ جستجوی خوشبختی و سر خوشی که به دو شکل متفاوت میل و سلیقه مربوط می شود را از یکدیگر تشخیص می دهد: یکی « میل ِ لذت بردن از» و دیگری « میل ِ خوشایند واقع شدن». در ارتباط با « میل ِ لذت بردن از» که بحث اصلی این مقاله است، او دو برداشت متفاوت از «لذت» را مطرح می نماید. برداشت اول، لذت سوژه را ...
بیشتر
اریک لاندوفسکی دو شکل ِ ممکن ِ جستجوی خوشبختی و سر خوشی که به دو شکل متفاوت میل و سلیقه مربوط می شود را از یکدیگر تشخیص می دهد: یکی « میل ِ لذت بردن از» و دیگری « میل ِ خوشایند واقع شدن». در ارتباط با « میل ِ لذت بردن از» که بحث اصلی این مقاله است، او دو برداشت متفاوت از «لذت» را مطرح می نماید. برداشت اول، لذت سوژه را بر اساس ِ ارتباط یک سویه مبتنی بر «مالکیتِ» دیگری یا عناصر جهان تعریف می کند و برداشت دوم از لذت، صحه بر ارتباط متقابل و دو سویه سوژه با جهان می گذارد، که لاندوفسکی نام آن را «دوست داشتن» می گذارد. او همچنین در خصوص تعامل سوژه با جهان، دو تعامل متفاوت را مطرح می نماید، که یکی را به ایده «استفاده» پیوند می زند و دیگری را به «پراتیک». مقاله حاضر سعی می کند، ضمن تشریح و تبیین اندیشه لاندوفسکی در خصوص نظام میل و سلیقه و واکاوی مفاهیم کلیدی در این زمینه، ثابت کند که در رمان سترگ پروست، در جستجوی زمان از دست رفته، تعامل مارسل و سوان با دیگری ِ معشوق، بر نظام میل و سلیقه «مالکیتی» استوار بوده و مبتنی بر ایده «استفاده» است، و بر عکس، تعامل آن ها با عناصر جهان غالبا ً بر نظام میل و سلیقه «دوست داشتن» ِ مبتنی بر «پراتیک» با جهان استوار می باشد، یعنی آن جا عناصر جهان نه به مثابه ابژه، که سوژه یا شبه سوژه در نظر گرفته می شوند
زهرا نوروزی؛ جعفر جهانگیر میرزا حسابی
چکیده
مقاله پیش رو حاصل پژوهشی در باب رمان ریشههای آسمان(1956) نوشتهی رومن گاری است که با هدف نقد روانشناختی همزمانی استحاله و مدرنیته از دیدگاه کارل گوستاو یونگ انجام شده است. استحالهی انسان مدرن در پس فراموشی هویت حقیقی خود رخ میدهد. در این مقاله روانشناسی تحلیلی شدت احساسات در مواجهه با مدرنیتهی عصر حاضر و بحران هویت ناشی از آن در ...
بیشتر
مقاله پیش رو حاصل پژوهشی در باب رمان ریشههای آسمان(1956) نوشتهی رومن گاری است که با هدف نقد روانشناختی همزمانی استحاله و مدرنیته از دیدگاه کارل گوستاو یونگ انجام شده است. استحالهی انسان مدرن در پس فراموشی هویت حقیقی خود رخ میدهد. در این مقاله روانشناسی تحلیلی شدت احساسات در مواجهه با مدرنیتهی عصر حاضر و بحران هویت ناشی از آن در جوامع امروز و درک بهتر دلایل عمیق و ناخودآگاهِ مسخ قهرمانهای رومن گاری و پروسهی ذهنی آنها مد نظر قرار گرفته است. یونگ بر آن است که ناخودآگاه شخصی دربرگیرندهٔ تجارب فراموششده یا سرکوبشده و آثار بهجامانده از محرکهای بیرونی و درونی است که هرگز به خودآگاه نرسیدهاند. از منظر نقد روانشناسی تحلیلی یونگ، ریشههای آسمان، داستان برخورد خودآگاه کاراکتر اصلی و عناصر فراموششدهای از ضمیر ناخودآگاه او است، که با استحاله آشکار میشود. در پژوهش پیش رو فرآیندی که به سیر ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه شخصیت میپردازد، بررسی میشود، که چگونه قهرمان داستان از این رهگذر، از ورای تمایلات پنهان در ضمیر ناخودآگاه دچار نوعی استحاله میشود. یکی از راهکارهای موثر در جهت برونرفت از بحران ازهم-گسیختگی شخصیت در جوامع مدرن، خودشناسی از طریق خوانش یونگی آثار نویسندگان بزرگی چون رومن گاری، تحلیل و بررسی عمق احساسات قهرمانان آنها و شناخت عواملی است که منجر به این پدیدهی فراگیر شده است. برای رسیدن به نتیجهای ملموس، نحوهی شناخت و غلبه بر بحران هویت از منظر یونگ در این رمان مهم مورد بررسی قرار میگیرد.
نرگس باقری؛ محمد تولایی
چکیده
مفهوم «باورغلط» اگرچه اولین بار توسط ژانپل سارتر فیلسوف فرانسوی در قرن بیستم و در کتاب هستی و نیستی مطرح شد اما پدیدۀ تازهای نیست و ریشه در تمامی اعصار گذشتۀ تاریخ بشر دارد. «باورغلط» به عنوان مفهومی فلسفی و روانشناختی، میتواند به راحتی به انکار وجود آزاد بشر، استیصال ودرماندگی و درآخر به پوچگرایی بیانجامد. ویتوریا، ...
بیشتر
مفهوم «باورغلط» اگرچه اولین بار توسط ژانپل سارتر فیلسوف فرانسوی در قرن بیستم و در کتاب هستی و نیستی مطرح شد اما پدیدۀ تازهای نیست و ریشه در تمامی اعصار گذشتۀ تاریخ بشر دارد. «باورغلط» به عنوان مفهومی فلسفی و روانشناختی، میتواند به راحتی به انکار وجود آزاد بشر، استیصال ودرماندگی و درآخر به پوچگرایی بیانجامد. ویتوریا، دوک براچیانو و فلامینیو، شخصیتهای اصلی نمایشنامۀ اهریمن سپید اثرجان وبستر ازجمله افرادی هستند که در دام خودساختۀ «باورغلط» میافتند و از انسانهایی طراز اول در جامعه، به وجودی درخود (فینفسه)، بیاراده و پوچگرا تبدیل میشوند. برهمین اساس این نمایشنامه را میتوان جزو دستۀ «تئاتر پوچی» به شمار آورد که به یکی از بنیادینترین مسائل فلسفی بشر میپردازد. مقالۀ حاضر برآن است که از دریچۀ تئوری «باورغلط» این شخصیتها را مورد کندوکاو قرار دهد و تأثیر این باور را بر سیر نزولی اعتقادی و شخصیتی آنها مورد بررسی قرار دهد؛ چراکه آنان به سبب انکار وجود خود، دروغگویی به خود و چنگ یازیدن آگاهانه به «باورغلط»، در توجیه جنایاتشان، خود را درورطۀ پوچگرایی، سقوط و سرنگونی میاندازند. درنهایت این پژوهش اثبات میکند که تنها راه نجات بشر و البته این شخصیتها، همانگونه که سارتر اظهار میدارد، ایمان به آزادی، پذیرفتن مسئولیت اعمال خود، استعلا و خودآگاهی است.
معین مرادی؛ امیرعلی نجومیان
چکیده
ریموند چندلر در رمانهای خواب گران، بدرود، محبوبم و خداحافظی طولانی با خلق فضاهای دوگانه و متناقض، سعی دارد بازنمایی مرسوم ازمنطقه کالیفرنیای جنوبی را به چالش کشد. رمانهای چندلر با استفاده ازهمنشینی عناصر ناهمگن، گونهای خاص از ژانر نوار میانه قرن بیستمی را به تصویر میکشند که در آن، فضاسازیهای ادبی در تنشی معرفتشناسانه، ...
بیشتر
ریموند چندلر در رمانهای خواب گران، بدرود، محبوبم و خداحافظی طولانی با خلق فضاهای دوگانه و متناقض، سعی دارد بازنمایی مرسوم ازمنطقه کالیفرنیای جنوبی را به چالش کشد. رمانهای چندلر با استفاده ازهمنشینی عناصر ناهمگن، گونهای خاص از ژانر نوار میانه قرن بیستمی را به تصویر میکشند که در آن، فضاسازیهای ادبی در تنشی معرفتشناسانه، به سمت توصیفات هتروتوپیک پیشمیروند. پژوهش حاضر برآن است تا با استفاده از مفهوم هتروتوپیا و تئوری توصیف گفتمان فوکویی موسوم به دیرینهشناسی دانش به تحلیل و بررسی فضاسازی ادبی در رمانهای چندلر بپردازد. میشل فوکو هتروتوپیاها (دیگرفضا) را مکانهایی معرفی میکند که گفتمان غالب اطراف خود را بازتاب داده ولی درعینحال با شرایط موجود به ستیز برمیخیزند. فضاهای داستانی فوق، ضمن آنکه همچون هتروتوپیاها تضاد و دیگربودهگی را بازتاب میدهند، قادرند تا تئوری ناتمام فوکو را هم غنیتر کنند. درانتها، این مقاله، دیگرفضاهای ادبی تولیدشده توسط داستانهای چندلر را هتروتوپیاهای نوار نامیده، و نتیجه میگیرد که فضاهای چندلری به دنبال القای حس تعلیق و بیفرجامی در توصیفات مکانی خود هستند.
مریم معین خرازی؛ دکتر کیهان بهمنی
چکیده
رویکرد انتقادی غذامحور یک حوزهی جدید است که توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود معطوف داشته است. اهمیت فرهنگی جایگاه غذا و موارد مربوط به آن در متون ادبی معمولاً با موضوعاتی چون جنسیت، طبقه اجتماعی و نژاد مرتبط است. این پژوهش، تلاش دارد تا رابطهی بین غذا و هویت را در رمان ختمی ارغوانی (2003) اثر چیماماندا انگزی آدیچی با استفاده از ...
بیشتر
رویکرد انتقادی غذامحور یک حوزهی جدید است که توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود معطوف داشته است. اهمیت فرهنگی جایگاه غذا و موارد مربوط به آن در متون ادبی معمولاً با موضوعاتی چون جنسیت، طبقه اجتماعی و نژاد مرتبط است. این پژوهش، تلاش دارد تا رابطهی بین غذا و هویت را در رمان ختمی ارغوانی (2003) اثر چیماماندا انگزی آدیچی با استفاده از نظرات جامعه شناسی پییر بوردیو به ویژه در کتاب تمایز (1984) بررسی نماید. بوردیو با استفاده از کلیدواژههای خود همچون عادتواره، انواع سرمایه، و میدان توضیح میدهد که چرا و چگونه افرادی با جایگاه اجتماعی مشابه دارای سلایق، سبک زندگی و اعمال مشابهی هستند. عمل فرد تحت تاثیر رابطه بین عادت واره، میدان، و سایر انواع سرمایه از جمله اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، و نمادین شکل میگیرد. بنابراین، نوع تغذیه و طرز غذا خوردن در بین اقشار مختلف جامعه نمایانگر عقاید، ارزشها، موضعگیریها، و موقعیت اجتماعی افراد است. بوردیو در مطالعات خود، سلیقههای مختلف و تفاوتهایی که در حوزهی مصرف در طبقههای مختلف جامعه دیده میشود را بررسی میکند و الگوی مصرف طبقهی کارگر و ضعیف جامعه را سلیقهی ناشی از جبر و الگوی مصرف طبقههای متوسط و بالای جامعه را سلیقهی ناشی از تجمل مینامد. در این مقاله نشان داده میشود که چگونه این نویسندهی برجسته نیجریهای با ارائهی تصاویرغذا و آشپزی، نوع سلیقه، منطق عمل و هویت فرهنگی افراد را از منظر موقعیت اجتماعیشان نشان میدهد.
لیدا متین پارسا؛ نرگس منتخبی بخت ور
چکیده
بررسی روانشناختی-فرهنگیِ حملۀ یازده سپتامبر و ترومای مرتبط با آن که در رمانِ شنبه اثر ایان مک ایوان 1 انعکاس یافته است، ساختارهای دستکاریشدۀ شناخت و هویت فرهنگی را آشکار میکند و نشان میدهد که راویان غیرموثق در این روایت چگونه با دستکاری شناختیِ حادثۀ یازده سپتامبر ترومایی اجتماعی-فرهنگی را میسازند و از این طریق باعث ...
بیشتر
بررسی روانشناختی-فرهنگیِ حملۀ یازده سپتامبر و ترومای مرتبط با آن که در رمانِ شنبه اثر ایان مک ایوان 1 انعکاس یافته است، ساختارهای دستکاریشدۀ شناخت و هویت فرهنگی را آشکار میکند و نشان میدهد که راویان غیرموثق در این روایت چگونه با دستکاری شناختیِ حادثۀ یازده سپتامبر ترومایی اجتماعی-فرهنگی را میسازند و از این طریق باعث ایجاد ناسازگاری شناختی میشوند. روایت راوی و شخصیتها در این رمان از حادثۀ یازده سپتامبر خلائی را می نمایاند که فستینگر آن را ناسازگاری شناختی مینامد، یعنی شرایطی که در آن فرد متوجه میشود بین باورها و رفتارهایش ناسازگاری وجود دارد. اما، مردم ذاتا خواهان سازگاری هستند، بنابراین تحریک میشوند تا ناسازگاری بین آنچه در واقع رخ داده و آنچه دستکاری شده است را کاهش دهند. گرچه راویان در این روایت به صورت نمادین نقش بازگوئی تاریخ را ایفا میکنند تا یازده سپتامبر را انعکاس دهند، اعتبار یا عدم اعتبار آنچه روایت میکنند باید از نظر اجتماعی-فرهنگی بررسی شود. طبق نظریۀ «ناسازگاری شناختیِ» فستینگر و ایدۀ «جهشهای شناختیِ بسیار بزرگ » که الن اویانگ مطرح میکند، شناخت در افراد تغییر میکند و خود را با محیطهای اجتماعی-فرهنگی و رویدادها وفق میدهد. از این رو هر روایتی مستعدِ ذهنگرایی است. در نتیجه، دستکاری شناختی باعثِ معناسازی میشود و روایتهایی را که از تروماهای فرهنگی ساخته میشود غیر قابل اعتماد میسازد. بنابراین، بازنمود زیباشناختیای که مک ایوان از ترومای یازده سپتامبر ارائه میکند نسخهای غیر قابل اعتماد از ترومایی فرهنگی پیش روی خواننده قرار میدهد که نشان میدهد به علتِ دستکاریهای شناختی نمیتوان به درستی مزر بین حقیقت و سازههای تروماتیک را از هم تشخیص داد.
شفیقه کیوان
چکیده
«موزاییک» بهعنوان مضمونی در ادبیات و نیز استعارهای از ادبیات مدرن توسط لوسین دلنباخ، منتقد و نظریهپرداز معاصر «موزاییک» بهعنوان مضمونی در ادبیات و نیز استعارهای از ادبیات مدرن توسط لوسین دلنباخ، منتقد و نظریهپرداز معاصر سوئیسی مطرح شده است. دلنباخ از «موزاییک» برای فهم زیباشناسیِ ادبیات مدرن و ساختار ...
بیشتر
«موزاییک» بهعنوان مضمونی در ادبیات و نیز استعارهای از ادبیات مدرن توسط لوسین دلنباخ، منتقد و نظریهپرداز معاصر «موزاییک» بهعنوان مضمونی در ادبیات و نیز استعارهای از ادبیات مدرن توسط لوسین دلنباخ، منتقد و نظریهپرداز معاصر سوئیسی مطرح شده است. دلنباخ از «موزاییک» برای فهم زیباشناسیِ ادبیات مدرن و ساختار نوشتار پارهپاره، که از دستآوردهای مدرنیته است، استفاده میکند. او دو ویژگی متضاد برای متن موزاییکی برمیشمرد: ۱. منقطع بودن اجزای تشکیل دهنده، ۲. وحدت کلی. به عقیدۀ دلنباخ، انعکاس پلورالیسم مدرن و در عین حال راهحل از هم نپاشیدن وحدت و انسجام در الگوی موزاییک نهفته است. ویرجینیا وولف از اولین نویسندگان قرن بیستم میلادی است که در آثارش با نوشتاری از همگسیخته و منقطع به بازتاب زیباشناسانۀ دگرگونی و آشفتگی جهان درون و بیرون انسان عصر مدرن پرداخته است. این پژوهش برآنست تا نشان دهد که نوشتار ازهمگسیختۀ وولفی از نوع موزاییکی است که دلنباخ تعریف کرده است. بر همین اساس، دو مشخصۀ اصلی موزاییک (ناهمگن و همگن بودن) در ساختار، عناصر اصلی (زمان و مکان، زاویه دید، شخصیت پردازی)، تصاویر و موتیفها، و مضامین و درونمایههای آثار وولف بررسی شدهاند. این پژوهش نشان میدهد که الگوی موزاییک نه تنها در فرم که در مضمون و محتوای آثار وولف تنیده شده است و در نتیجه آثار وولف در تمام اجزای متن، در عین از همگسستگی و کثرت به سمت وحدت کلی و انسجام در جریان اند.
لعیا متین پارسا؛ علی سلامی
چکیده
ویلیام بلیک – شاعر نامدار رمانتیک- مدتهاست که در میان منتقدان و نویسندگان بومگرا، شاعری ناسازگار با محیطزیست و مشکلات مربوط به چالشهای آن محسوب میشود و بسیاری از پیروان و حامیان محیطزیست ادعا کردهاند که او را نمیتوان شاعری آگاه و علاقهمند به مسائل و مشکلات زیستمحیطی دانست. درعینحال منتقدان دیگری نیز وجود دارند ...
بیشتر
ویلیام بلیک – شاعر نامدار رمانتیک- مدتهاست که در میان منتقدان و نویسندگان بومگرا، شاعری ناسازگار با محیطزیست و مشکلات مربوط به چالشهای آن محسوب میشود و بسیاری از پیروان و حامیان محیطزیست ادعا کردهاند که او را نمیتوان شاعری آگاه و علاقهمند به مسائل و مشکلات زیستمحیطی دانست. درعینحال منتقدان دیگری نیز وجود دارند که کوشش میکنند برخی از بازنماییها و توصیفات منفی ویلیام بلیک از طبیعت و محیطزیست انسان را دستکاری کرده و یا نادیده بگیرند و نشان بدهند که او را میتوان در خوانشهای انتقادی زیستمحیطی دوره حاضر ثبت کرد. مقالۀ حاضر بر دو مفهوم فلسفی اصلی «همانندی» و «درونروانگی» امانوئل سوئدنبرگ -فیلسوف سوئدی- متمرکز است تا با استفاده از این دو معنا و مفهوم فلسفی، همبستگی و ارتباط طولانیمدت موجود میان نوع بشر و جایگاه و دیدگاه او نسبت به طبیعت در برگزیده سرودههای ویلیام بلیک را کشف کند. سرودههای منتخب بررسیشده در این نوشتار شامل قسمتهایی از «سرود اورشلیم»؛ «اورشلیم، ظهور آلبیون بزرگ» و «میلتون» است. بررسی این ایدئولوژی بومگرا و خدامحور در منتخب آثار این شاعر بر پایهٔ مفاهیم فلسفی سوئدنبرگ وجود قوۀ آگاهی را تأیید میکند که به نظر میرسد در پیشی گرفتن از آفریدگار و شکاف ظاهری ایجاد شده در آفرینش مهارت دارد، بنابراین رویکرد کمی سازی در خصوص طبیعت را واژگون میکند و ماهیت مستقل کیفیتهایی مانند هستی و آفرینش را بازیابی میکند و اینگونه دیدگاه جدیدی در خوانش آثار این شاعر ارائه میشود.
بهاره سقازاده؛ بهمن نامور مطلق
چکیده
پژوهش حاضر، با کمک گرفتن از آرای فمنیستهای فرانسوی —ژولیا کریستوا و هلن سیکسو— و همچنین موریس بلانشو سعی در واکاوی «زنانگی» و ارتباطش با «مرگ» در نمایشنامه بالکن دارد. این دو مفهوم در تاریخ اندیشه نرینه-منطق-محور غربی همواره به عنوان «دیگری» طرد شدهاند. به اعتقاد هلن سیکسو ریشه این طردشدگی در مورد زنان، برمیگرد ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با کمک گرفتن از آرای فمنیستهای فرانسوی —ژولیا کریستوا و هلن سیکسو— و همچنین موریس بلانشو سعی در واکاوی «زنانگی» و ارتباطش با «مرگ» در نمایشنامه بالکن دارد. این دو مفهوم در تاریخ اندیشه نرینه-منطق-محور غربی همواره به عنوان «دیگری» طرد شدهاند. به اعتقاد هلن سیکسو ریشه این طردشدگی در مورد زنان، برمیگرد به زبان که مفاهیم را به دوگانههای متضاد دسته بندی و ارزشگذاری میکند. به اعتقاد پژوهشگر، علت طرد شدن مفهوم مرگ را نیز باید در زبان جست؛ بلانشو در مقاله «ادبیات و حق مرگ» به این خلأ اشاره میکند و وظیفه ادبیات را اعطای تجربه مرگ به خواننده، و در نتیجه پر کردن این خلأ برمیشمرد. ژان ژنه در نمایشنامه بالکن، با عبور از مرزهای نظم نمادین، واسازی دوقطبی-نگریِ زبانِ مردانه، و تکیه بر وجه نشانهای دلالتپردازی به جای وجه نمادین، به خلق زبانی نو دست میزند که با معیارهای سیکسو و کریستوا میتوان آن را «زنانه» نامید. این اثر به کمک ویژگیهای مادرانه زبان و روایتش، قادر شده تا تجربه مرگ را به عنوان یکی از عناصر اصلی به درون خود راه دهد، و وظیفه ادبیات در قبال اعطای تجربه مرگ به خواننده—به زعم بلانشو—را به جای آورد.
موسی نوشی کوچک سرایی؛ صالح رحیمی؛ فاطمه رحیمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر روش توصیف تصاویر دیجیتال بر دانش ارتباطات بینافرهنگی زبانآموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی است. روش پژوهش، روش شبهآزمایشی و طرح آن به صورت پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل است. ابتدا دانش ارتباطات بینافرهنگی گروه آزمایش وکنترل بهوسیله پیشآزمون سنجیده شد سپس گروه آزمایش تحت آموزش جدید قرار گرفتند، ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر روش توصیف تصاویر دیجیتال بر دانش ارتباطات بینافرهنگی زبانآموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی است. روش پژوهش، روش شبهآزمایشی و طرح آن به صورت پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل است. ابتدا دانش ارتباطات بینافرهنگی گروه آزمایش وکنترل بهوسیله پیشآزمون سنجیده شد سپس گروه آزمایش تحت آموزش جدید قرار گرفتند، سپس پسآزمون اجرا شد. در این پژوهش، پیشآزمون و پسآزمون پرسشنامه دانش ارتباطات بینافرهنگی است. جامعه پژوهش، دانشجویان ترم اول رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 1399 است که زبان انگلیسی را بهعنوان زبان خارجی میآموختند. با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس دو گروه 11 نفره (گروه آزمایش و گروه کنترل) به-عنوان نمونه انتخاب گردید. یکی از پژوهشگران در طی 9 جلسه 30 دقیقهای از طریق تصاویر به زبانآموزان آموزش داد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. با توجه به میانگین نمرات گروه آزمایش که در پسآمون افزایش داشته است و با توجه به نتایج تحلیل کوواریانس که نشان از معناداری تفاوت نمرات دارد، میتوان گفت که با استفاده از روش توصیف تصاویر دیجیتال، میزان دانش ارتباطات بینافرهنگی و مؤلفههای آن در زبانآموزان افزایش یافته است، درنتیجه با استفاده از روش توصیف تصاویر دیجیتال، میتوان دانش ارتباطات بینافرهنگی را آموزش داد.
مهدی نظامی؛ فرید پروانه
چکیده
تحلیل طیف در مورد بررسی آثار فرهنگی به جا مانده از گذشته، بسامد و پسماند از وقایع تاریخی است که به وسیله ی آن آفرینش ذهنیت های جدید صورت می گیرد. تحلیل طیف همانند تحلیل گفتمان میشل فوکو باعث تجسم و عینیت بخشی وقایع گذشته می گردد که با تحلیل ذهنیت های فردی و اجتماعی حاصل می شود. ژان فرانسوا لیوتار نیز با مطرح نمودن شرایط پسانوگرا بر این ...
بیشتر
تحلیل طیف در مورد بررسی آثار فرهنگی به جا مانده از گذشته، بسامد و پسماند از وقایع تاریخی است که به وسیله ی آن آفرینش ذهنیت های جدید صورت می گیرد. تحلیل طیف همانند تحلیل گفتمان میشل فوکو باعث تجسم و عینیت بخشی وقایع گذشته می گردد که با تحلیل ذهنیت های فردی و اجتماعی حاصل می شود. ژان فرانسوا لیوتار نیز با مطرح نمودن شرایط پسانوگرا بر این موضوع فرهنگی صحه می گذارد. بسامد، دامنه ، تلفیق ، اعوجاج ، و اختلال ، از موارد مهم در تحلیل طیف هستند. رمان های وی (1963) و اعلام قطعه 49 (1966) اثر تامس پینچن منتشرکننده ی طیف های وسیع تاریخی هستند که تحلیل وسیعی از تاریخ را در بر دارند. هوفله و کوپنفلز 14 بیان می دارند که پسماند تاریخی در رمان به مثابه محرکی برای تولید سطوح جدیدی از فرهنگ داستانی است. ژان بپتیست ژوزف فوریه (1830-1768) فیزیکدان فرانسوی دریافت که امواج با دوره تناوب را می توان با معادلات ریاضی تفکیک نمود به طوری که هر موج تناوبی مجموعه ای بی نهایت از ترکیب امواج با دامنه، بسامد و تقدم و تاخر است. تامس راگلز پینچن (-1937) نویسنده ای آمریکایی و خبرنگار گریز است. بنا بر نظر منتقدینی نظیر کوچ فقط در رمانهای پینچن شخصیت های روانی منطبق بر اصول ریاضی می توان یافت که نسبت موج عاری از اختلال به موج مختل شده را بررسی نمود. این پژوهش به بررسی نسبت خلوص موج ذهنیتی حاکم بر دو رمان برگزیده ی پینچن می پردازد.
لیلی کافی؛ کیان سهیل؛ کیهان بهمنی؛ نیوشا احمدی
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر برای اولین بار آراء و نظریات آنتونیو داماسیو متفکر و فیلسوف برجستهی معاصر در حوزهی نقش حسها در ادراک و آگاهی را در شخصیت لوژین در رمان دفاع (دفاع لوژین) مطالعه میکند تا ضمن بررسی وجوه بازنمایی درد نشان دهد چگونه درد میتواند بر تجربه-ی زیستهی فرد اثر بگذارد و نقش درد در ساخت "خود" و بازساخت "آگاهی" چه میتواند ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر برای اولین بار آراء و نظریات آنتونیو داماسیو متفکر و فیلسوف برجستهی معاصر در حوزهی نقش حسها در ادراک و آگاهی را در شخصیت لوژین در رمان دفاع (دفاع لوژین) مطالعه میکند تا ضمن بررسی وجوه بازنمایی درد نشان دهد چگونه درد میتواند بر تجربه-ی زیستهی فرد اثر بگذارد و نقش درد در ساخت "خود" و بازساخت "آگاهی" چه میتواند باشد. موضوع درد در آثار نابوکوف از منظر کارکرد منفی آن در پژوهشهای قبلی دیده شده است اما در این مطالعه، درد با رویکردی پدیدارشناسانه و با تاکید بر نقش خاطره و آگاهی بررسی میشود تا کارکرد مثبتی که میتوان برای آن متصور بود تشریح شود. شخصیت لوژین به اذعان منتقدین، یکی از بینظیرترین شخصیت های نابوکوف است که از وجوه مختلف، قابلیت بررسی و مطالعه را دارد. در این تحقیق، این شخصیت را با نگاهی پدیدارشناسانه (بدور از هر گونه پیش فرض) و فقط با اتکاء به متن اثر و جزییات نهفته در آن مورد مطالعه قرار میدهیم تارابطهی تنگاتنگ حس، شناخت، آگاهی و تاثیر آن بر عملکرد حیاتی فرد برای بقاء در جسم و روان را تبیین کنیم. این پژوهش نشان میدهد چگونه نوع زیستِ آدمی از تجربهی درد میتواند او را به سوی عدم ببرد یا به کمک آگاهی و خاطره به سوی بقاء. مقولهی حس، خاطره، ادراک و آگاهی موضوعی است که در آثار ناباکوف قابلیت بحث و بررسی بسیاری دارد و لذا این مطالعه میتواند راهگشای پژوهشگران علاقهمند به این حوزه و آثار این نویسنده باشد تا نمود این نگرش را در دیگر آثار او نیز مورد مداقه قرار دهند.
فرانک هاشمی
چکیده
ترجمه آثار ادبی فارسی از سده 16 میلادی در آلمان آغاز شد و بنابر دگرگونیهای تاریخی و اجتماعی ترجمههای جدید، تصحیحات و بازسراییهای متعددی از اینگونه آثار انجام پذیرفت. یکی از آثار بنام ادبیات فارسی که در طی سدههای متمادی بارها به زبان آلمانی ترجمه شد، مجموعه رباعیات خیام است. مقاله پیش رو به معرفی ترجمههای رباعیات خیام به زبان ...
بیشتر
ترجمه آثار ادبی فارسی از سده 16 میلادی در آلمان آغاز شد و بنابر دگرگونیهای تاریخی و اجتماعی ترجمههای جدید، تصحیحات و بازسراییهای متعددی از اینگونه آثار انجام پذیرفت. یکی از آثار بنام ادبیات فارسی که در طی سدههای متمادی بارها به زبان آلمانی ترجمه شد، مجموعه رباعیات خیام است. مقاله پیش رو به معرفی ترجمههای رباعیات خیام به زبان آلمانی میپردازد، که شامل ترجمه هایی از فارسی به آلمانی و نیز ترجمههایی دسته دوم، غالبا از انگلیسی به آلمانی میشود. سپس چند نمونه برگزیده از این ترجمهها بر اساس نظریه "ترجمه صوری- زیبایی شناختی" کولر مورد بررسی قرار میگیرند. همچنین قیاس بینازبانی ترجمه یا همان قیاس یکجانبه، یعنی مقایسه متن زبان اصلی با متن در زبان مقصد بر اساس نظریه رایس مد نظر است، که در آن چند ترجمه از یک متن با هم مقایسه میشوند؛ و نیز قیاس درون زبانی ترجمه یا به بیان دیگر قیاس چندجانبه که مقایسه چند ترجمه آلمانی با یکدیگر است.کلید واژه ها: ترجمه ادبی، زبان آلمانی، رباعیات خیام، قیاس چند جانبه یا درون زبانی، قیاس یکجانبه یا بینازبانی ترجمه
بهاره نیلفروشان؛ بختیار سجادی؛ فریبا پرویزی؛ فرید پروانه
چکیده
پژوهش در حوزهی رمان معاصر از منظر رویکردهای متفاوت نظری بخش عمدهای از مطالعات ادبی و به ویژه ادبیات روایی را دربرمیگیرد که خود بستر مناسبی را به منظور مطالعه و تحلیل گفتمانهای بینارشتهای فراهم میکند. رمان ذات خون اثر کریل فیلیپس هزارتویی از روایات را شامل میشود که هولوکاست در کانون این هزارتو قرار دارد. فیلیپپس، با ...
بیشتر
پژوهش در حوزهی رمان معاصر از منظر رویکردهای متفاوت نظری بخش عمدهای از مطالعات ادبی و به ویژه ادبیات روایی را دربرمیگیرد که خود بستر مناسبی را به منظور مطالعه و تحلیل گفتمانهای بینارشتهای فراهم میکند. رمان ذات خون اثر کریل فیلیپس هزارتویی از روایات را شامل میشود که هولوکاست در کانون این هزارتو قرار دارد. فیلیپپس، با روایت خاطرات هولناک یک بازمانده از اردوگاههای آدم سوزی، خاطرات تلخ نژادپرستی را میکاود و آن را تا زمانهای کهن، حتی تا زمان اتللو در ونیز به عقب میبرد. مطالعهی پیش رو این میراث را از منظر رویکردی جدید به ادبیات از طریق مفاهیم جامعه شناختی فرهنگی و انسان شناسی مورد بررسی قرار داده است. از همین روی، مقاله حاضر رمان را با بررسی مفاهیمی چون انگ مکان، گتو، و مهار تادیبی مورد مطالعه قرار داده است تا نقش غیر قابل انکار و حقیقی داستان در دیگر علوم اجتماعی را ترسیم کند و مهر تاییدی باشد بر طبیعت بینارشته ای ادبیات، به ویژه رمان. این مقاله با تمرکز بر مفهوم گتو به عنوان محلی انگخورده که از سوی دو راوی اصلی رمان روایت میشود، نشان میدهد گتو یک راهبرد در دسترس و کم هزینهی مهار تادیبی است که در طول تاریخ به کار رفته، در ادبیات مجسم شده و در رمان به عنوان نمونهای از داستان معاصر به آن پرداخته شده است. مطالعهی حاضر تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که چگونه ادبیات میتواند آیندهی مهاجرین با برچسبگذاریهای قومی، نژادی و مذهبی را به تصویر بکشد و چگونه تعامل جامعه شناسی و ادبیات به تحقق عدالت اجتماعی میانجامد.
بهاره اعرابی؛ نگار شریف
چکیده
پژوهش حاضر به خوانشِ موردیِ شعر «درختی که از ارفئوس میگوید» سرودهی دنیس لورتوف، از شاعران پیشروی قرن بیست، در پرتو «پدیدارشناسی-بومگرایی» میپردازد. این گرایش نسبتاً جدید حوزهی نقد ادبی که محل تلاقی فلسفه و بومشناسی است، با تشویق به بازنگری در باورهای سنتی فلسفهی غرب در باب طبیعت، مسائل زیستمحیطی را از منظر ...
بیشتر
پژوهش حاضر به خوانشِ موردیِ شعر «درختی که از ارفئوس میگوید» سرودهی دنیس لورتوف، از شاعران پیشروی قرن بیست، در پرتو «پدیدارشناسی-بومگرایی» میپردازد. این گرایش نسبتاً جدید حوزهی نقد ادبی که محل تلاقی فلسفه و بومشناسی است، با تشویق به بازنگری در باورهای سنتی فلسفهی غرب در باب طبیعت، مسائل زیستمحیطی را از منظر پدیدارشناسی بررسی میکند. علیرغم اینکه توسعهی صنعتی و رشد پرشتاب اقتصادی ایالات متحدهی آمریکا در اواسط قرن بیستم، مفهوم طبیعت را به حاشیه راند، لیکن، آثار ادبی این دوره، گاهاً آگاهانه یا ناآگاهانه، با این رویکرد به مخالفت برخاسته و بومآگاهی و دغدغههای زیستمحیطی را ترویج نمودهاند. در اینجا شعر «درختی که از اورفئوس میگوید» (1968) از منظر پدیدارشناسی-بومگرایی موریس مرلوپونتی مورد بررسی قرار میگیرد. این مقاله با نقد انفصال دکارتی سوژه از ابژه و تفکّر انسانمحور منتج از آن، به یکی از نظریات کلیدی فلسفهی تجربهگرای مرلوپونتی با عنوان «کیاسم» یا همان مشارکت دوجانبه و بدنمند سوژه و ابژه در لحظهی ادراک، تأسّی کرده تا بومآگاهی تنیده در این شعر را که برگرفته از درونپیوستگی متقابل و همپیوندی بدنمند انسان و طبیعت است و زیر سایهی تحلیلهای سیاسی و معنوی این اثر پنهان مانده، به منصهی ظهور رساند و از این منظر بر ادراک کلنگر، غیر سلسله مراتبی، غیرتقلیلگرایانه و نهایتاً غیرانسانمحور لورتوف—در تضاد با پارادایم تفکیکگرای قرن بیست—صحه گذارد. این شعر که سرشار از ادراکات حسی است، با استفاده از تکنیکهای متنی و ساختاری مؤثر در تقلیل انسانمحوری، خواننده را به مطالعهی پدیدارشناختی-بومگرایانهی خویش ترغیب مینماید. این مطالعه با شیوهی توصیفی-تحلیلی و کتابخانهای، گفتمان جدیدی را در این شعر ارائه میدهد.
سیده یاسمن قدسی؛ نرگس منتخبی بخت ور؛ راضیه اسلامیه
چکیده
این پژوهش به دو شاعری می پردازد که شعر خود را در دوران پس از جنگ سرد سروده اند. کارولین فورشه و فادی جودا از جمله کسانی هستند که زندگی شان پس از بازدیدشان از مناطق جنگی در سراسر جهان، تغییر کرد. شاعر اول را شناخته شده، و دیگری را به عنوان پزشکی که تحصیلات آکادمیک ادبی ندارد در نظر میگیرند. با وجود اینکه هر دو شاعر در آمریکا به دنیا آمده ...
بیشتر
این پژوهش به دو شاعری می پردازد که شعر خود را در دوران پس از جنگ سرد سروده اند. کارولین فورشه و فادی جودا از جمله کسانی هستند که زندگی شان پس از بازدیدشان از مناطق جنگی در سراسر جهان، تغییر کرد. شاعر اول را شناخته شده، و دیگری را به عنوان پزشکی که تحصیلات آکادمیک ادبی ندارد در نظر میگیرند. با وجود اینکه هر دو شاعر در آمریکا به دنیا آمده اند، اصالت اروپای شرقی و خاورمیانه ای، طرز فکر و نگارششان را نسبت به دیگر ادیبان آمریکایی متمایز کرد. بررسی اشعار آنها، با استفاده از کلمه کلیدی «شاهدان سطح دوم» ابداع شده توسط دوری لاب که شخصاً حادثه را از نزدیک تجربه کرده بود، و همچنین «شعر شاهد»، اصطلاحی که کارولین فورشه مطرح کرده است، دلالت بر میزان آسیبی دارد که فرد در صورت مشاهده بحرانها یا اخبار آسیب زا، از آن رنج می برد. از این تحلیل می توان چنین نتیجه گرفت که صرف شعر سرودن پایان کار شاعر نیست، بلکه شعر سرایی راه را برای ارتباط با افراد آسیب دیده تر هموار می کند و از این طریق شاعر به رسالت خود کمال می بخشد و در برخی موارد، به روشی هماهنگ ترومای خود را نیز درمان کنند.
نرجس خدائی کلاته بالی
چکیده
ادبیات آلمانیزبان در دهۀ نود سدۀ بیستم میلادی شاهد حضور فزایندۀ نویسندگانی است که اکثر آنها زندگی در نظام آلمان شرقی را تجربه کرده و در نوشتههایشان مناسباتی را بازتاب دادهاند که به فروپاشی دیوار برلین و اتحاد دو آلمان منتهی شدهاند. یکی از برجستهترین نمونههای این گروه از آثار که "ادبیات چرخش" نام گرفتهاند، رمان تخیلی ...
بیشتر
ادبیات آلمانیزبان در دهۀ نود سدۀ بیستم میلادی شاهد حضور فزایندۀ نویسندگانی است که اکثر آنها زندگی در نظام آلمان شرقی را تجربه کرده و در نوشتههایشان مناسباتی را بازتاب دادهاند که به فروپاشی دیوار برلین و اتحاد دو آلمان منتهی شدهاند. یکی از برجستهترین نمونههای این گروه از آثار که "ادبیات چرخش" نام گرفتهاند، رمان تخیلی "من" نوشتۀ ولفگانگ هیلبیگ است که زیست اَبزورد آدمی در چارچوب یک ایدئولوژی رنگباخته و بیگانگی نهادهای قدرت با تحولات اجتماعی را به تصویر کشیده است.مقالۀ حاضر نخست بافت تاریخی و نقش ادبیات در آلمان شرقی را بررسی کرده است تا درک ژرفتری از درونمایهها و پیرنگ رمان "من" را امکانپذیر کند. سپس مفهوم "وانمودهها" واکاوی شده است که بر اساس نظریههای جامعهشناس فرانسوی ژان بودریار بر گسستگی نشانهها از واقعیت در مناسبات مدرن اجتماعی دلالت دارد. در ادامۀ مقاله بازخوانی ادبی این مفهوم توسط هیلبیگ و جلوههای متفاوت "وانمودهها" در لایههای روایی رمان "من"در بوته نقد قرار گرفتهاند.
علی محمد محمدی؛ مرتضی عبدلی
چکیده
این مطالعة اکتشافی با رویکردی توصیفی، کیفی، و بر اساس نظریة انسجام به بررسی نظام ایجاد انسجام در گفتمان و مدیریت گفتمان دو نویسنده حرفهای فارسی و انگلیسی در آفرینش گفتمان ادبی در چارچوب تحلیل گفتمان تطبیقی و بر اساس نمونهگیری هدفمند پرداختهاست. برای رسیدن به این هدف، توزیع فراوانی، نوع، و نقشهای منظورشناختی گفتماننماها ...
بیشتر
این مطالعة اکتشافی با رویکردی توصیفی، کیفی، و بر اساس نظریة انسجام به بررسی نظام ایجاد انسجام در گفتمان و مدیریت گفتمان دو نویسنده حرفهای فارسی و انگلیسی در آفرینش گفتمان ادبی در چارچوب تحلیل گفتمان تطبیقی و بر اساس نمونهگیری هدفمند پرداختهاست. برای رسیدن به این هدف، توزیع فراوانی، نوع، و نقشهای منظورشناختی گفتماننماها در متون ادبی "مدیر مدرسه" اثر جلال آل احمد و "پیرمرد و دریا" اثر همینگوی تحلیل و بررسی گردید. تحلیل این پیکرههای موازی نشان داد که آفرینش روابط گفتمانی بین واحدهای گفتمان بر اساس یک الگوی چهاروجهی متشکل از چهار گروه گفتماننمای استنباطی، تقابلی، تفصیلی، و توالی انجام شده بود. علاوه بر این، تحلیل نقشهای منظورشناختی این عناصر گفتمانشناختی منجر کشف یک منظومه طیف نقشی هفتوجهی برای گفتماننماها در این متون ادبی گردید. این فرآیند خلاق، انعطافپذیر، و سیال در آفرینش و تفسیر گفتمان تحت تاثیر نظریة فراگفتمانی کاربردیشدگی به وجود میآید و زمینة پیدایش استنباطات جدید، خلاق، و حساس نسبت به بافت کاربردی زبان در نقشهای منظورشناختی گفتماننماها ایجاد میکند که دائماً در حال تغییر، تحول، و نوآوری منظورشناختی میباشند. کاربردهای آموزشی مختلفی در گسترههای آموزش ادبیات، زبان، و برخی از مهارتهای زبانی بحث و بررسی و پیشنهاد گردید.
حسن زختاره
چکیده
نوشتة کنونی آنتوان کُمپانیون را نمایندة جریانی میداند که به ادبیات مفید در دوران معاصر باور دارند. کمپانیون در نخستین درس گفتارش در کُلژ دو فرانس تحت عنوان ادبیات به چه کار می آید؟ معتقد است که دوران پرسشی چون «ادبیات چیست؟» بهسر آمده است و زین پس باید به پرسش مهم تری چون «چرا و چگونه باید پیرامون ادبیات سخن گفت؟» پاسخ ...
بیشتر
نوشتة کنونی آنتوان کُمپانیون را نمایندة جریانی میداند که به ادبیات مفید در دوران معاصر باور دارند. کمپانیون در نخستین درس گفتارش در کُلژ دو فرانس تحت عنوان ادبیات به چه کار می آید؟ معتقد است که دوران پرسشی چون «ادبیات چیست؟» بهسر آمده است و زین پس باید به پرسش مهم تری چون «چرا و چگونه باید پیرامون ادبیات سخن گفت؟» پاسخ داد. گذر از رویکرد سرشت شناختی به رویکرد کارکردشاختی شاهدی است برای بحران معاصر ادبیات و مطالعات ادبی در دانشگاه که از سال 2005 میلادی به این سو کتابهای بسیاری پیرامون آن در فرانسه چاپ شده است. نوشتة کنونی می کوشد با رویکردی تحلیلی و مقایسهای، افزون بر معرفی جستار کوتاه کمپانیون، آن را با دیگر نوشتههای همدورانش مقایسه کند. این تحلیل انتقادی نشان میدهد که باوجود عنوان گیرایش، جستار کمپانیون نمیتواند به اهدافش برسد زیرا علیرغم باور به ادبیات-گفتمان، همچنان در بسیاری از سطوح تعریفی محدود از ادبیات ارائه میدهد.
کاوه بهرامی سبحانی
چکیده
حالت مقوله ای دستوری است که از طریق آن، نقش نحوی واژه ها در جمله تعیین می شود. زبان آلمانی چهار حالت دستوری دارد: حالت فاعلی، حالت مفعول صریح، حالت مفعول غیرصریح و حالت مفعول اضافی. حالت های دستوری بر روی گروه های اسمی در جمله نشانه گذاری می شوند و از این طریق می توان به نقش نحوی گروه اسمی در جمله پی برد. حالت دستوری از دو طریق اعطا می شود: ...
بیشتر
حالت مقوله ای دستوری است که از طریق آن، نقش نحوی واژه ها در جمله تعیین می شود. زبان آلمانی چهار حالت دستوری دارد: حالت فاعلی، حالت مفعول صریح، حالت مفعول غیرصریح و حالت مفعول اضافی. حالت های دستوری بر روی گروه های اسمی در جمله نشانه گذاری می شوند و از این طریق می توان به نقش نحوی گروه اسمی در جمله پی برد. حالت دستوری از دو طریق اعطا می شود: حاکمیت حالت و مطابقۀ حالت. امّا نوع سومی از حالت دستوری نیز وجود دارد که تحت تأثیر هیچ عاملی در جمله نیست و از آن به عنوان حالت دستوری آزاد نام برده می شود. حالت دستوری آزاد بیش از آنکه با ویژگی های نحوی جمله در ارتباط باشد، به نقش های معنایی مرتبط است. موضوع این جستار معرفی حالت دستوری آزاد و نشان دادن راه های تشخیص آن از حالت دستوری است که از طریق عناصر گوناگون واژگانی اعطا می گردد. در این پژوهش سعی بر آن است تا از طریق آزمون های گوناگون نحوۀ تمیز حالت دستوری آزاد را نشان دهیم. همچنین با مقایسه دو گروه از زبان آموزان مشخص می کنیم که آگاهی از حالت دستوری آزاد، نقش بسزایی در تشخیص نقش های نحوی دارد.
میترا مرادی؛ علی عباسی
چکیده
گرماس بهعنوان مشهورترین نظریهپرداز "معناشناسی روایت" معتقد است که ساختار یک روایت همچون ساختار یک جمله، از دستور زبان خاص خود برخوردار است. وی با ارائه مدلهایی همچون الگوی کنشی، برنامه روایی، مربع معنایی و ... سعی در ساختارمند کردن روابط میان نشانههای دلالتمند یک اثر دارد تا از این طریق با گذار از روساخت به ژرفساخت، به درک ...
بیشتر
گرماس بهعنوان مشهورترین نظریهپرداز "معناشناسی روایت" معتقد است که ساختار یک روایت همچون ساختار یک جمله، از دستور زبان خاص خود برخوردار است. وی با ارائه مدلهایی همچون الگوی کنشی، برنامه روایی، مربع معنایی و ... سعی در ساختارمند کردن روابط میان نشانههای دلالتمند یک اثر دارد تا از این طریق با گذار از روساخت به ژرفساخت، به درک ساختارهای درونی معناساز متن دست یابیم. در این بررسی برآنیم تا با بهرهگیری از مدلهای ارائهشده توسط گرماس به بررسی کارکرد روایی در رمان و اگر حقیقت داشتاثر نویسنده فرانسوی، مارک لوی، بپردازیم. در حقیقت با انجام این بررسی در پی یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که چگونه کارکرد روایی بهعنوان اصل سازماندهنده گفتمان به ایجاد معنا و بازتاب ارزشهای موردنظر نویسنده کمک کرده است؟ پیشفرض ما در این پژوهش آن است که متن متشکل از مجموعهای از عناصر نشانه-معناشناختی در سطح و عمق است که بین آنها روابط معناسازی وجود دارد. لذا هدف از این بررسی، مطالعه الگوی کنشی، برنامه روایی و مربع معنایی در این رمان است تا مشخص شود چگونه این عناصر، گفتمان را معنادار میکنند. یافتههای این بررسی نشان میدهند که در این داستان با مجموعهای ساده از برنامههای روایی کاربردی مواجه نیستیم، بلکه شاهد مجموعهای از برنامههای روایی هستیم که به موازات هم پیش میروند، این امر بیانگر پیچیدگی سیر روایی سوژه کنشی است. از بررسی مربع معنایی درمییابیم که کنشگر اگرچه موقتاً در موقعیت مرگ قرار میگیرد اما سرانجام از آن خارج شده و به زندگی برمیگردد؛ این بیانگر ارزشهای مثبتاندیشی نویسنده است.
حسام خالویی؛ محمدصادق بصیری؛ نجمه حسینی سروری
چکیده
تئاتر معناباخته (ابسورد)، شاخصترین تحول تئاتر در دوران پس از جنگ دوم جهانی است که با استفاده از فنون گوناگون نمایشی میکوشد تا پوچی حال و روز بشر را به کمک شکلی همانقدر بیمعنا نمایش دهد. هدف این پژوهش، تطبیق و مقایسۀ دو نمایشنامۀ جشن تولد پینتر و ماه عسل ساعدی با استناد به آموزههای مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی است که هدف آن، مطالعۀ ...
بیشتر
تئاتر معناباخته (ابسورد)، شاخصترین تحول تئاتر در دوران پس از جنگ دوم جهانی است که با استفاده از فنون گوناگون نمایشی میکوشد تا پوچی حال و روز بشر را به کمک شکلی همانقدر بیمعنا نمایش دهد. هدف این پژوهش، تطبیق و مقایسۀ دو نمایشنامۀ جشن تولد پینتر و ماه عسل ساعدی با استناد به آموزههای مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی است که هدف آن، مطالعۀ تأثیرات و تشابهات آثار ادبی ملّتهاست. روش کار مبتنی بر توصیف و تحلیل است و نتایج این پژوهش نشان میدهد که ساعدی با مؤلفههای تئاتر معناباخته و آثار پینتر آشنا بودهاست و اثر او شباهتهای چشمگیری با نمایش پینتر دارد. در هر دو اثر شکل نمایش در هماهنگی کامل با مضمون، ازهمگسیختگی، پریشانی و پوچی زندگی را بازنمایی میکند. استفاده از گفتوگوهای بیمایه، آشفته، تکراری و طولانی مهمترین عنصر نمایشی و تنها رویداد در شرف وقوع است. خصلت نمایشی گفتوگوها، هویت چندپاره و ناپایدار اشخاص و گذر کند و ملالآور زمان را در هماهنگی با مضمون کلان داستان بازنمایی میکند. فضا و صحنۀ محدود و محصور هر دو نمایش نیز روزمرگی و بیهودگی زندگی را تداعی میکند با این تفاوت که فضا در نمایش پینتر تا پناهگاهی ایمن را تداعی میکند و در نمایش ساعدی، رفتهرفته به مکان محصور و دلهرهآوری تبدیل میشودکه اشخاص داستان جز استحالهشدن راهی برای بیرون-رفتن از آن ندارند.
فرانک هاشمی
چکیده
در ایران، در مباحث ترجمهشناسی کمتر به نظریهها و چارچوبهای ترجمه کتاب کودک و نوجوان پرداخته شده است. مترجمان و مخاطبان همواره به اشتباه میپندارند که ترجمه کتابهای کودک و نوجوان، به دلیل زبان و ساختار ساده، آسان است، در حالی که باید عوامل متعددی را در نظر داشت، تا هدف نویسنده و متن محقق شود و تأثیر لازم را بر خواننده بگذارد. در ...
بیشتر
در ایران، در مباحث ترجمهشناسی کمتر به نظریهها و چارچوبهای ترجمه کتاب کودک و نوجوان پرداخته شده است. مترجمان و مخاطبان همواره به اشتباه میپندارند که ترجمه کتابهای کودک و نوجوان، به دلیل زبان و ساختار ساده، آسان است، در حالی که باید عوامل متعددی را در نظر داشت، تا هدف نویسنده و متن محقق شود و تأثیر لازم را بر خواننده بگذارد. در این مقاله به معرفی و بررسی تعدادی از مهمترین و برجستهترین نظریههای ترجمه کتاب کودک و نوجوان، و بررسی ترجمۀ آلمانی دو داستان "خمره" و "چکمه" از هوشنگ مرادی کرمانی پرداخته شد. موضوع ترجمۀ عناصر فرهنگی، ترجمهناپذیری واژگان و اصطلاحات با توجه به محتوای داستانها و توصیف بافت سنتی و فرهنگ بومی برجسته شده و به بررسی شیوه ترجمه برخی از این عناصر، و راهکارهای مترجم پرداخته و به پرسشهایی کلیدی در مبحث ترجمه شناسی پاسخ داده است،از جمله نوع ترجمه، که آیا متن محور یا بومیسازی شده است. بررسی نظریههای ترجمه کتاب کودک و نوجوان و تحلیل ترجمههای آلمانی خمره و چکمه بر اساس آنها نشان داد که این ترجمهها تا حدودی آزاد است، بسیاری از موارد فرهنگی بومیسازی شده و برخی مکالمهها و توصیفهای طولانی خلاصه یا حذف گردیده است.