سید شهاب الدین ساداتی؛ علیرضا جعفری
دوره 14، شماره 19 ، آبان 1396، ، صفحه 187-208
چکیده
چکیدهمقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از تعریف لوییز آلتوسر از مفهوم «ایدئولوژی»، «فراخوانده شدن»، «ابزارهای فشار حکومتی» و «ابزارهای ایدئولوژیک حکومتی»، شعر مشهور ایمامو امیری باراکا «به یاد رادیو» را مطالعه و بررسی کند. بنا به تعریف آلتوسر، «ایدئولوژی بازنماییِ روابط خیالی افراد با شرایط وجودی خودشان» است. به عبارتی دیگر ایدئولوژی ...
بیشتر
چکیدهمقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از تعریف لوییز آلتوسر از مفهوم «ایدئولوژی»، «فراخوانده شدن»، «ابزارهای فشار حکومتی» و «ابزارهای ایدئولوژیک حکومتی»، شعر مشهور ایمامو امیری باراکا «به یاد رادیو» را مطالعه و بررسی کند. بنا به تعریف آلتوسر، «ایدئولوژی بازنماییِ روابط خیالی افراد با شرایط وجودی خودشان» است. به عبارتی دیگر ایدئولوژی رابطه افراد با واقعیت خارج را مخدوش میسازد. در شعر باراکا «به یاد رادیو»، رسانه (رادیو) به عنوان یک ابزار ایدئولوژیک مخاطبین خویش شامل همه سفیدپوستان و سیاهپوستان را فراخوانده و آنها را تبدیل به سوژههایی ایدئولوژیک میکند که بدون هیچ گونه مقاومتی ایدئولوژی طبقه حاکم (سفیدپوستان) را پذیرفتهاند. باراکای جوان به عنوان شاعر، نگاهی حزنآمیز به کودکی خویش دارد (زمانی که با علاقه به رادیو گوش میکرده است)، و با خشم و بدبینی برنامههای رادیو در طی چند دهه گذشته را مورد انتقاد قرار میدهد زیرا سیاه بودن را بد دانسته و برای نرمال بودن از سفیدپوستان کورکورانه تقلید کنند. مطالعه این شعر نشان میدهد که ابزارهای ایدئولوژیک حکومتی به شکلی نمادین و پنهان در قالب برنامههای رادیویی عمل میکنند.کلیدواژهها: آلتوسر – ایدئولوژی - ابزارهای ایدئولوژیک حکومتی - امیری باراکا - فراخوانده شدن
عباس گودرزی؛ علیرضا جعفری
دوره 14، شماره 19 ، آبان 1396، ، صفحه 279-296
چکیده
گفتار حاضر به بررسیِ وجود تنش فرهنگی بین صدای معارض و گفتمان غالب در آثار منتخبی از سال بلو[1]، رماننویس معاصر آمریکایی، میپردازد. بهمنظور این کار، از دیدگاه ماتریالیسم[2] فرهنگی که در خوانش و تحلیل آثار ادبی بسیار روشنگر است استفاده میشود. اساس دیدگاه ماتریالیسم فرهنگی بر این اصل استوار است که رابطهی آثار ادبی با بستر فرهنگیای ...
بیشتر
گفتار حاضر به بررسیِ وجود تنش فرهنگی بین صدای معارض و گفتمان غالب در آثار منتخبی از سال بلو[1]، رماننویس معاصر آمریکایی، میپردازد. بهمنظور این کار، از دیدگاه ماتریالیسم[2] فرهنگی که در خوانش و تحلیل آثار ادبی بسیار روشنگر است استفاده میشود. اساس دیدگاه ماتریالیسم فرهنگی بر این اصل استوار است که رابطهی آثار ادبی با بستر فرهنگیای که در آن تولیدشده و لاجرم بازتابکنندهی مبانی آن میباشند، تنشآمیز است. در مقابل، نظام فرهنگی حاکم برای حفظ جایگاه و بقا خود، ناگزیر باید اصول خود را تکرار و تثبیت کند و این کار را با معقول و مقبول جلوه دادن آموزههای خود انجام میدهد. همچنین بهعنوان بازیگر اصلی درصحنهی تعاملات و تعارضات فرهنگی، این نظام باید با صداهایِ نوظهور معارض و مخالف که تهدیدی برای تمامیت آن هستند، کنار بیاید و این کار را با ملحوظ یا محاط کردن تعارض در درون خود انجام میدهد تا از این طریق ضمن پرهیز از تنش آشکار، صدای معارض را حتی به ابزاری برای تحکیم و تکرار اصول خود نگاه دارد. در آثار سال بلو وجود صدای معارض ازآنجهت بسیار بارز است که این نویسنده از یک پیشینهی فرهنگی ـ مذهبی متفاوت (او از خانوادهی یهودی و مهاجر بود) برخوردار بود و ارزشهای اعتقادی خود را در تضاد با ارزشهای حاکم در جامعه میدید. در همین راستا بود که او برآن شد تا با در پیش گرفتن سبک و سیاقی ظاهراً متفاوت از نویسندگان همعصر خود در صورت و محتوای رمانهایش، ضمن تعارض با روال سایر، در حفظ ارزشها نیز قدم بردارد. لذا، محور اصلی بحث ما صحه گذاشتن بر این امر است که، علیرغم ادعای متفاوت و معارض بودن، صدای معارض سال بلو در قالب آثار او، درنهایت در درون صدای غالب قرارگرفته و بازتاب مبانی فرهنگ حاکم در جامعهی آمریکای روزگار او هستند زیرا بر اساس دیدگاه ماتریالیسم فرهنگی، متن در حصار زمانی روزگار خود محاط است و نمیتواند از آن فراتر رود اگرچه میتواند در مقابل فشار سرکوبگرانهی آن مقاومت کند.[1] . Saul Bellow[2] . Cultural Materialism
مسعود رستمی؛ علیرضا جعفری
دوره 11، شماره 15 ، آبان 1394، ، صفحه 73-91
چکیده
در صحنه ی نمایش های سم شپارد، همانند جهان فلسفی ژاک دریدا، هیچ پدیده ای امر مسلم و حتمی تلقی نمی شود بلکه منظره مملو از تصاویر شناور، صحنه های ناتمام و ناپیوستگی است. از این روست که به کارگیری رویکردهای سنتی برای استخراج معنی از چنین متونی که ذاتا در مقابل چنین راهبردهایی مقاومت می کنند، بیهوده می نماید. لذا اگر هیچ یک از روشهای رایج ...
بیشتر
در صحنه ی نمایش های سم شپارد، همانند جهان فلسفی ژاک دریدا، هیچ پدیده ای امر مسلم و حتمی تلقی نمی شود بلکه منظره مملو از تصاویر شناور، صحنه های ناتمام و ناپیوستگی است. از این روست که به کارگیری رویکردهای سنتی برای استخراج معنی از چنین متونی که ذاتا در مقابل چنین راهبردهایی مقاومت می کنند، بیهوده می نماید. لذا اگر هیچ یک از روشهای رایج و معمول قادر به رمزگشایی ماهیت گسیخته و مبهم آثار شپارد نیست، ضروری و منطقی است که به این متون از منظری نگریست که خود واهمه ای از عدم قطعیت و ابهام نداشته و از عدم امکان دستیابی به معنایی قطعی و نهایی و "معتبر" مایوس نمی شود و این روش همانا رهیافت "واسازی" است. شپارد با مقاومت در برابر خلق متون "کامل" و "تمام،" یکی از مفاهیم کلیدی فلسفه ی واسازی را به ذهن متبادر می کند و آن مفهوم "بستار" است که از نگاه عالمان معتقد به واسازی، سرکوبگر فرایند نقد است؛ آشکارسازی، توضیح و تبیین حساسیت شپارد به اجتناب و یا گریز از چنین عامل سرکوبگری هدف این جستار است بدین ترتیب که پژوهشگر می کوشد که ضمن مطالعه ی نمایش دروغ ذهن نشان دهد که چگونه شپارد که سرسپرده ی اندیشه ای است که به پایان ناپذیری، ناپایداری و بلاتکلیفی معنا معتقد است، نمایشنامه هایش را بدون محدود نمودن خوانشهای محتمل و ممکن به پایان می برد.
علیرضا جعفری؛ حسین یعقوب زاده مشهدی
دوره 10، شماره 14 ، اردیبهشت 1394، ، صفحه 247-274
چکیده
در مقالۀ حاضر، کوشش گردیده دیدگاه های زبانی دو اندیشمند مشهور یعنی شیخ محمود شبستری و ژاک دریدا به خوانندگان معرفی شود. روش و رویکرد این مقاله، بر اساس دیدگاه دریدا دربارۀ ساختار زدایی است. گرچه در نخستین نگاه ممکن است تطبیق این دو اندیشمند، که در زمان، مکان، و فرهنگ کاملاً متفاوت زیسته اند، کاری غیرقابل تصوّر به نظر برسد، امّا با ...
بیشتر
در مقالۀ حاضر، کوشش گردیده دیدگاه های زبانی دو اندیشمند مشهور یعنی شیخ محمود شبستری و ژاک دریدا به خوانندگان معرفی شود. روش و رویکرد این مقاله، بر اساس دیدگاه دریدا دربارۀ ساختار زدایی است. گرچه در نخستین نگاه ممکن است تطبیق این دو اندیشمند، که در زمان، مکان، و فرهنگ کاملاً متفاوت زیسته اند، کاری غیرقابل تصوّر به نظر برسد، امّا با اشاراتی به اندیشه های زبانی آن ها، این حقیقت آشکار می شود که ای دو متفکّر آن قدر که تصور می شد از هم دور نیستند، بلکه در بعضی از موارد دارای دیدگاه های مشترک و شبیه به هم هستند. در آغاز، برخی از مهمترین اندیشه ها و گفته های شبستری در گلشن راز در رابطه با موضوع زبان تبیین می گردد. سپس با تشریح مفهوم ساختارزدائی دریدا و نقش آن در ایجاد نگرش جدید در مفهوم زبان ، زمینه برای پیوند اندیشه های زبانی وی با شبستری محیا می شود. در طول خوانش مقاله، خواهید دید که چگونه دریدا و شبستری به بعضی از پرسش های زبانی پاسخ داده، و با نقد دیدگاه های زبانی رایج زمان خود، روشی نو ایجاد می کنند. یکی از مهمترین پرسش ها، اصل بودن گفتار و فرع شدن نوشتار، به عبارت دیگر، شفّافیّت گفتار و عدم شفّافیّت نوشتار برای انتقال معنا می باشد. شبستری و دریدا معتقدند گفتار، همچون نوشتار، از کارایی کافی برای انتقال معانی و حقایق برخوردار نیست. پرسشی دیگری که مطرح می شود، دربارۀ چگونه به تعویق افتادن معنا در نوشتار است. از نظر دریدا و شبستری، شرایطی در متن در حال رخ دادن است که به موجب آن معنا از یک دال به دال دیگر هدایت شده و در رسیدن به مدلول قطعی در تکاپو باقی می ماند. پرسش آخر، دربارۀ خصوصیّت دو پهلو زبان است که به سبب آن، دو رویکرد عام یا خاصّ موجود در متن، با توجه به تفاوت در مرتبۀ فکری نویسنده و خواننده، زمینه ساز تولید بی حدّ و نصاب معانی می شوند.
علیرضا جعفری
دوره 6، شماره 1 ، دی 1392
چکیده
در آسمان پهناور مدرنیسم ادبی، هنوز ستارگانی هستند که به دلایل پیچیده بسیار، و به رغم دارا بودن محتوای ارزشمند و سبک و زبانی فاخر و ستودنی، ناخوانده و ناشناخته ماندهاند. سی. اچ. سیسِن یکی از این ستارههای بزرگ ادب انگلیس است. او شاعری کمنظیر و صاحب زبانی چند لایه و پیچیده میباشد. علاوهبر معرفی و شناساندن یکی از شاعران طراز اول ...
بیشتر
در آسمان پهناور مدرنیسم ادبی، هنوز ستارگانی هستند که به دلایل پیچیده بسیار، و به رغم دارا بودن محتوای ارزشمند و سبک و زبانی فاخر و ستودنی، ناخوانده و ناشناخته ماندهاند. سی. اچ. سیسِن یکی از این ستارههای بزرگ ادب انگلیس است. او شاعری کمنظیر و صاحب زبانی چند لایه و پیچیده میباشد. علاوهبر معرفی و شناساندن یکی از شاعران طراز اول شعر مدرن انگلیس به خوانندگان ایرانی و فارسی زبان، در این مقاله تلاش شده است تا یکی از مهمترین درونمایههای شعر او یعنی پول، به مثابه محتوا و هم شکل، بررسی و تحلیل شود. با بررسی اجمالی این هر وجه ـ پول به عنوان محتوا و پول به مثابه استعاره ـ در حدی که در یک مقاله کوتاه امکان پذیر است، نشان داده میشود که چگونه ذهنی که با ادبیات پول و خرید و فروش به همه چیز مینگرد، از تعالی اخلاقی و معنوی محروم گشته و به پرتگاه تباهی کشانده میشود. تأکید بر روی وجه استعاری پول و اقتصاد، در راستای اصول یکی از جدیدترین رویکردهای نقد ادبی، یعنی «نقد اقتصادی نو» میباشد. مقاله ابتدا نگاهی دارد مقدمهوار به نوشتههای منثور و نیز تعدادی از اشعار سیسِن برای ایجاد فضایی مناسب ارائه درونمایه و نقشمایه پول در منتخبی از اشعار وی.
علیرضا جعفری؛ جلال سخنور؛ سید شهاب الدین ساداتی
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1392
چکیده
مقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از رویکردِ ادبی مادیگرایی فرهنگی و مخالف خوانی به بررسی مفهوم خرده فرهنگ مقاوم سیاه در اشعار منتخب از امیری باراکا بپردازد. مادیگرایی فرهنگی رویکردی ادبی است که در اوایل دهه 1980 میلادی اَلِن سینفیلد و جاناتان دالیمور در بریتانیا پایهگذاری کردند. رویکرد ادبی مادیگرایی فرهنگی از هوشیاری سیاسی ...
بیشتر
مقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از رویکردِ ادبی مادیگرایی فرهنگی و مخالف خوانی به بررسی مفهوم خرده فرهنگ مقاوم سیاه در اشعار منتخب از امیری باراکا بپردازد. مادیگرایی فرهنگی رویکردی ادبی است که در اوایل دهه 1980 میلادی اَلِن سینفیلد و جاناتان دالیمور در بریتانیا پایهگذاری کردند. رویکرد ادبی مادیگرایی فرهنگی از هوشیاری سیاسی برخوردار است و در تضاد با رویکرد فرمالیسم روسی و نقدِ نو آمریکایی، ادبیات را به مثابه ماهیتی مادی در نظر مىگیرد و آن را در ارتباط با تاریخ و مسائل اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی مورد بررسی قرار مىدهد. مادیگرایی فرهنگی همچنین در پیِ کشف قدرت و ایدئولوژی حاکم و مطالعه روابط قدرت بین افراد و در همان سطح به دنبال نیروهای مخالف و مقاوم در برابر قدرت حاکم است. امیری باراکا شاعر، نمایشنامهنویس، داستاننویس و منتقدِ ادبی سیاهپوستِ معاصر از تاثیرگذارترین نویسندگان و رهبر جنبش هنری سیاه در آمریکا است. شعر او به عنوان مهمترین وسیله برای بیان مقاصد فرهنگی و سیاسىاش به تعریف و بازتعریف جامعه سیاهپوستان و شکلگیری خرده فرهنگ مقاوم سیاه مىپردازد. اشعار باراکا حکم سلاحی سیاسى را دارندکه برای ایجاد جامعهای کوچک و منسجم در درون جامعه بزرگ آمریکا، به ایدئولوژی طبقه حاکم حمله مىکند، گوئی قصد واژگونی قدرت حاکم را دارد. با تبلیغ ایدئولوژی و اهداف خویش در راستای پرپایی یک خرده فرهنگ مقاوم حرکت می کند. باراکا قوانین سنتی زبانی در شعر را نیز به چالش مىکشد و زبان جدید و خاص خویش را برای بیان عقاید انقلابی و آزادی خواهانهاش به کار مىبرد.
علیرضا جعفری
دوره 3، شماره 2 ، شهریور 1390
چکیده
در مقاله حاضر، کوشش گردیده نمایش نامه معیار پایه طلا اثر کنث کُک شاعر و نویسنده آمریکایی به خوانندگان ایرانی معرفی شود. به عقیده نویسنده، این یکی از مهمترین و قویترین آثار نمایشی این نویسنده میباشد. روش و رویکرد به کار گرفته شده در این مقاله، رویکرد ساختارشکنی برگرفته از ژاک دریدا، اندیشمند مشهور فرانسوی است. گر چه در قالب بررسی ...
بیشتر
در مقاله حاضر، کوشش گردیده نمایش نامه معیار پایه طلا اثر کنث کُک شاعر و نویسنده آمریکایی به خوانندگان ایرانی معرفی شود. به عقیده نویسنده، این یکی از مهمترین و قویترین آثار نمایشی این نویسنده میباشد. روش و رویکرد به کار گرفته شده در این مقاله، رویکرد ساختارشکنی برگرفته از ژاک دریدا، اندیشمند مشهور فرانسوی است. گر چه در قالب بررسی این اثر، اشاراتی به مسئله شکل و محتوی میشود، اما بحث از این فراتر میرود و نشان داده میشود کُک چگونه از طریق نوشتن اثر نمایشی کوتاه خود بنیانهای نهادی و وجودی خود را نشانه رفته و به چالش میکشد. در آغاز، برخی از مهمترین اندیشهها و گفتههای دریدا در باب ساختارشکنی و در پیوند با اندیشههای کُک مطرح گردیده و به قدر امکان تبیین میگردند. سپس حضور و ربط اندیشههای دریدا در خوانشی ساختارشکنانه از اثر کُک ردگیری میگردد. در طول خوانش متن، میبینیم که کُک چه هوش مندانه در قالب نوشتن یک اثر ادبی – که البته عجیب و اسرار آمیز است – نه تنها مسائل مربوط به شکل و محتوی، بلکه خود نهاد ادبیات را به کل زیر سئوال میبرد و پرسشهایی جدی مطرح مینماید. در میان مهمترین این پرسشها، پرسشهایی هستند درباره مفاهیم جوهر و قانون ادبی، و مشاهده میگردد که در این نمایش نامه، کُک، همچون دریدا، بر این باور است که جوهر و قانون ادبیات عبارت از بی جوهری و بی قانونی، به معنی مورد پرسش قرار دادن جوهر و قانون ادبیات است، و قدرت ادبیات در این قدرت به چالش کشیدن مفهوم جوهر، قانون، جوهر قانون، و قانون جوهر است.
علیرضا جعفری
دوره 1، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
این مقاله به معرفی یک چهره بسیار مهم و ارزشمند شعر مدرن یعنی لورا (رایدینگ) جکسون (1991-1901)خواهد پرداخت. (رایدینگ) جکسون در ایران تقریباً ناشناس است وکسی از عظمت شعر و نوشته های انتقادی او در زمینهی شعر و نظریهی شعر اطلاع ندارد. البته (رایدینگ) جکسون حتی در زادگاهش آمریکا و نیز کشورهای اروپائی از جمله انگلیس هم وضعیت بهتری ندارد و به ...
بیشتر
این مقاله به معرفی یک چهره بسیار مهم و ارزشمند شعر مدرن یعنی لورا (رایدینگ) جکسون (1991-1901)خواهد پرداخت. (رایدینگ) جکسون در ایران تقریباً ناشناس است وکسی از عظمت شعر و نوشته های انتقادی او در زمینهی شعر و نظریهی شعر اطلاع ندارد. البته (رایدینگ) جکسون حتی در زادگاهش آمریکا و نیز کشورهای اروپائی از جمله انگلیس هم وضعیت بهتری ندارد و به غیر از تعدادی استاد ادبیات و یا علاقه مندان پروپاقرص شعر مدرن تقریباً کسی او را نمی شناسد. از آنجا که (رایدینگ) جکسون تأثیر کلیدی در بوجود آمدن رویکرد بسیار مهم و معروف نقد ادبی یعنی«نقدنو» داشته و نیز از آنجا که اصولاً نظریات او دربارهی شعر و زبان شعر جایگاه ویژه ای در روایت داستان شعر مدرن دارد، شناخت او از ضروریات است. او در دهه های بیست و سی قرن بیستم با تمام قدرت شعر سرود و خود را وقف شعر و شاعری کرد و اما ناگهان حدود اوایل دههی چهل از شعر سرودن دست کشید و تا آخر عمرش دیگر شعر نگفت و وقت خود را صرف توجیه این عمل و تشریح ویژگی ها و مشکلات زبان شعری نمود. برای فهم بهتر اندیشه های شعری (رایدینگ) جکسون، او با چهره هایی نظیر آی . اِی . ریچاردز(1979-1893) و منتقدین نو (که خود البته یکی از پایه گذاران اصلی آن است) مقایسه شده است. همچنین اندیشه های شعری او در پیوند با زیبائی شناسی دیداری و شنیداری مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.