در مقاله حاضر، کوشش گردیده نمایش نامه معیار پایه طلا اثر کنث کُک شاعر و نویسنده آمریکایی به خوانندگان ایرانی معرفی شود. به عقیده نویسنده، این یکی از مهمترین و قویترین آثار نمایشی این نویسنده میباشد. روش و رویکرد به کار گرفته شده در این مقاله، رویکرد ساختارشکنی برگرفته از ژاک دریدا، اندیشمند مشهور فرانسوی است. گر چه در قالب بررسی این اثر، اشاراتی به مسئله شکل و محتوی میشود، اما بحث از این فراتر میرود و نشان داده میشود کُک چگونه از طریق نوشتن اثر نمایشی کوتاه خود بنیانهای نهادی و وجودی خود را نشانه رفته و به چالش میکشد. در آغاز، برخی از مهمترین اندیشهها و گفتههای دریدا در باب ساختارشکنی و در پیوند با اندیشههای کُک مطرح گردیده و به قدر امکان تبیین میگردند. سپس حضور و ربط اندیشههای دریدا در خوانشی ساختارشکنانه از اثر کُک ردگیری میگردد. در طول خوانش متن، میبینیم که کُک چه هوش مندانه در قالب نوشتن یک اثر ادبی – که البته عجیب و اسرار آمیز است – نه تنها مسائل مربوط به شکل و محتوی، بلکه خود نهاد ادبیات را به کل زیر سئوال میبرد و پرسشهایی جدی مطرح مینماید. در میان مهمترین این پرسشها، پرسشهایی هستند درباره مفاهیم جوهر و قانون ادبی، و مشاهده میگردد که در این نمایش نامه، کُک، همچون دریدا، بر این باور است که جوهر و قانون ادبیات عبارت از بی جوهری و بی قانونی، به معنی مورد پرسش قرار دادن جوهر و قانون ادبیات است، و قدرت ادبیات در این قدرت به چالش کشیدن مفهوم جوهر، قانون، جوهر قانون، و قانون جوهر است.