مقاله علمی پژوهشی
هانیه ذالتاش؛ فرید پروانه؛ نرگس منتخبی بخت ور
چکیده
پیدایش ادبیات الکترونیک به طور چشمگیری با تکامل رسانه های دیجیتال پیوند خورده است، به نحوی که "ذاتا دیجیتال" نامیده می شوند. در واقع، ادبیات الکترونیک، شامل آثاری است که با بهره گیری از رایانه خلق شده اند و تنها از طریق رایانه قابل خواندن هستند. داستان های وب محور چند وجهی ، شناخته شده به عنوان نسل دوم ادبیات الکترونیک، از وجه های گوناگونی ...
بیشتر
پیدایش ادبیات الکترونیک به طور چشمگیری با تکامل رسانه های دیجیتال پیوند خورده است، به نحوی که "ذاتا دیجیتال" نامیده می شوند. در واقع، ادبیات الکترونیک، شامل آثاری است که با بهره گیری از رایانه خلق شده اند و تنها از طریق رایانه قابل خواندن هستند. داستان های وب محور چند وجهی ، شناخته شده به عنوان نسل دوم ادبیات الکترونیک، از وجه های گوناگونی نظیر تصویر، صدا، موسیقی، فیلم، و متن استفاده می کنند. به بیان دیگر، این آثار ما را با جریانی از وجه ها/رسانه های گوناگون روبه رو می کنند در حالی که هیچ سرنخی مسیر حرکت را به ما نشان نمی دهد. اگرچه خوانش داستان های دیجیتال به نظر مشکل است اما با پیروی از نظریه های کاترین هیلز در رابطه با آپوفنیا (الگویابی داده های تصادفی) و نظریه های پاتریک کالم هوگان در خصوص غایت های روایی و عواطف، الگوهای روایی پنهان را در دو رمان وب محور چند وجهی پوستین های ناهمگون: یک رمان (٢٠١٢) اثر سلک و درحرکت (٢٠١٤) اثر اسمیت می توان مشاهده کرد. طبق نظر هوگان، زندگی انسان و روایت ها پیرامون چهار غایت اصلی نظیر کاما، آرتا، دارما، و موکشا شکل می گیرند. پیروی از این غایت ها سبب برانگیخته شدن عواطفی خاص می شود. در نتیجه، در پوستین های ناهمگون، روایت ها بر اساس کاما و موکشا و در رمان درحرکت، روایت ها بر اساس آرتا پیش می روند. بنابراین، جست و جوی غایت های ذکر شده در این دو اثر سبب کشف الگویی روایی می شود که تصادفی بودن وجود وجه های گوناگون را به چالش می کشد.
مقاله علمی پژوهشی
سعید بهنود؛ نگار شریف؛ زهرا بردباری
چکیده
مطالعه حاضر به بررسی نحوه عملکرد استراتژی های هم وابسته تاثیرگرایانه در گفتمان رمان های وسیکس تامس هاردی پرداخته و تطابق آنها با اصول واقع انگاری احساسی در فرآیند تسلط بر سوهشمندی یا حساسیت عاطفی-ادراکی خوانندگان را واکاوی می کند. به دلیل همسویی با مفاهیم بنیادی عصب-زبانشناختی ادراک ذهنی، سبک روایی دنیای نیمه واقعی وسیکس دارای قدرت ...
بیشتر
مطالعه حاضر به بررسی نحوه عملکرد استراتژی های هم وابسته تاثیرگرایانه در گفتمان رمان های وسیکس تامس هاردی پرداخته و تطابق آنها با اصول واقع انگاری احساسی در فرآیند تسلط بر سوهشمندی یا حساسیت عاطفی-ادراکی خوانندگان را واکاوی می کند. به دلیل همسویی با مفاهیم بنیادی عصب-زبانشناختی ادراک ذهنی، سبک روایی دنیای نیمه واقعی وسیکس دارای قدرت غیر قابل انکاری در انگیزش عاطفی و بهره جویی موثر از هم ذات پنداری همدلانه خوانندگان است که تحت عنوان ترویج نوع دوستانه ارزش های اخلاقی انجام می گیرد. بافتار وسیکس، در راستای نیت از پیش تعیین شده، به دنبال فراخوانی و جلب هم احساسی مخاطبین بوده و در این فرآیند عمیقا از تطابق با نظریات نوین در خصوص تفوق استدلال عاطفی شبکه ذهنی سود می جوید که به صورت مفاهیمی چون توازی بین کیفیات عاطفی درونی و افکنش های بیرونی طبیعت پیرامونی، دوسویگی تلفیق سوهشمندی انسان و طبیعت، و دگرسانی واقعیت دریافتی در اثر امتزاج انگیزش عاطفی با گزاره های ایدئولوژیک در گفتمان هاردی نمود پیدا می کند. محوریت سوهشمندی عاطفی در شکل دهی نوع ادراک از واقعیت و متعاقبا تعیین الگوهای رفتاری افراد در متن اجتماعی-فرهنگی ساختارهای قدرت موجب می گردد این مفاهیم از اهمیت خاصی در مباحث سخن شناسی فرهنگ بنیاد نیز برخوردار باشند. تدقیق در عملکرد نافذ سبک سوهش گرایانه هاردی می تواند زمینه لازم برای تامل در ایرادات وارده به کارایی عملی فرضیه هم احساسی-نوع دوستی را فراهم آورد زیرا شیوه های استیلا بر سوهشمندی عاطفی-ادراکی را آشکار ساخته و عواقب خطیر واقع انگاری احساسی در بازنمایی های آکنده از القائات تاریک فلسفی را متذکر می گردد.
مقاله علمی پژوهشی
مهنوش اسکندری؛ علی سعیدی
چکیده
یکی از مسائل مهم در ترجمه آثار شاخص ادبی میزان ادبیت متن ترجمه در مقایسه با متن اصلی است. در سبک شناسی آماری با بررسی فرم و محتوای آثار میتوان به میزان ادبیت متون دست یافت. بوزیمان، زبانشناس آلمانی معادلهای را برای بررسی میزان ادبیت متون ادبی معرفی کرده است. در این معادله نسبت فعل به صفت (VAR)، محاسبه میگردد و هر چه خارج قسمت بزرگتر ...
بیشتر
یکی از مسائل مهم در ترجمه آثار شاخص ادبی میزان ادبیت متن ترجمه در مقایسه با متن اصلی است. در سبک شناسی آماری با بررسی فرم و محتوای آثار میتوان به میزان ادبیت متون دست یافت. بوزیمان، زبانشناس آلمانی معادلهای را برای بررسی میزان ادبیت متون ادبی معرفی کرده است. در این معادله نسبت فعل به صفت (VAR)، محاسبه میگردد و هر چه خارج قسمت بزرگتر باشد، متن مورد بررسی از ادبیت بیشتری برخوردار است و بالعکس، اگر خارج قسمت عدد کوچکی باشد، متن به سبک علمی نزدیکتر میشود. در پژوهش حاضر، ابتدا معادله بوزیمان را برای کاربست در متون روسی بومیسازی کردیم و سپس حکایتهای باب ششم گلستان سعدی و ترجمه آنها به قلم علیف و استاراستین را از منظر میزان ادبیت، مورد واکاوی قرار دادیم. بررسیهای انجام شده نشان داد که میزان ادبیت باب ششم از ترجمه آن بیشتر است ولیکن ترجمه علیف و استاراستین به دلیل سود بردن از ترجمه شعر به شعر، جوانی مترجمان و استفاده از کلمات همقافیه و جناس لفظی و معنوی در زبان روسی در مواجهه با نثر مسجع گلستان، ترجمه قابل قبولی است و میتوان گفت که مترجم در ترجمه و انتقال ادبیت متن گلستان به زبان روسی، موفق عمل کرده است.
مقاله علمی پژوهشی
نرگس رئوف زاده؛ راضیه اسلامیه؛ مرتضی لک
چکیده
مسائل ومباحث مربوط به طبیعت و محیط زیست توجه تعداد کثیری از نظریه پردازان را به خود جلب کرده است. آنچه مدت زمان زیادی است ذهن بشر را به خود معطوف ساخته اهمیت حفظ طبیعت، گونههای گیاهی و جانوری است که در راستای حفظ سلامت روح و روان انسان نقش اجتناب ناپذیری دارند. دغدغههای زیست محیطی، طبیعت بکر و دست نخورده، انسان، حیوانات و گیاهان ...
بیشتر
مسائل ومباحث مربوط به طبیعت و محیط زیست توجه تعداد کثیری از نظریه پردازان را به خود جلب کرده است. آنچه مدت زمان زیادی است ذهن بشر را به خود معطوف ساخته اهمیت حفظ طبیعت، گونههای گیاهی و جانوری است که در راستای حفظ سلامت روح و روان انسان نقش اجتناب ناپذیری دارند. دغدغههای زیست محیطی، طبیعت بکر و دست نخورده، انسان، حیوانات و گیاهان از جمله مباحثی است که بسیاری از نویسندگان در آثار خود به آن پرداختهاند. از آنجائیکه محل تلاقی علوم انسانی وعلوم طبیعی بررسی رابطه انسان، طبیعت و ارتباط تنگاتنگ آن دو با یکدیگر است، این تحقیق بر آن است تا با تمرکز بر رمان رویاهای حیوانی (1990)، اثرمعروف باربارا کینگس الوربه بررسیاین پیوند ناگسستنی بپردازد. مقاله حاضر با اتخاذ نقد بوم روانشناسی، ضمن بررسی رمان رویاهای حیوانی به اثبات تاثیرات مثبت رابطه تنگاتنگ بامحیط زیست بر روان آدمی میپردازد. این پژوهش درنظر دارد تا با بکارگیری مفاهیمی چون ناخودآگاه بوم شناسی و طبیعت بارگی که برای اولین بار توسط تئودور روزاک و ادوارد او ویلسون در حوزه بوم روانشناسی مطرح شده به شناسایی و التیام آسیبهای روانی تنشی از دوری انسان از طبیعت بپردازد.
مقاله علمی پژوهشی
پریا آزاد
چکیده
هدف پژوهش حاضر این است تا به مقایسۀ عملکرد مترجمان زن از نسلهای امروزی و مترجمان زن از نسلهای گذشته در ترجمه عبارات و واژگان تابو در زبان فارسی و بررسی تأثیرپذیری آنها از فرهنگ و هنجارهای حاکم بر جامعه ایران بپردازد. در پژوهش توصیفی-استنباطی حاضر، پژوهشگر از ترجمۀ کتاب دو زبانۀ «هملت از زبان مردم کوچه و بازار» نوشتۀ «شِل ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر این است تا به مقایسۀ عملکرد مترجمان زن از نسلهای امروزی و مترجمان زن از نسلهای گذشته در ترجمه عبارات و واژگان تابو در زبان فارسی و بررسی تأثیرپذیری آنها از فرهنگ و هنجارهای حاکم بر جامعه ایران بپردازد. در پژوهش توصیفی-استنباطی حاضر، پژوهشگر از ترجمۀ کتاب دو زبانۀ «هملت از زبان مردم کوچه و بازار» نوشتۀ «شِل سیلور استاین » و ترجمۀ «نیاز ساغری» به عنوان نمونه موردی استفاده کرد. شرکتکنندگان حاضر در این پژوهش 12 مترجم زن از متولدین بین سالهای (1351-1361) و 12 مترجم زن از متولدین بین سالهای (1371-1381) بودند. در این پژوهش از تقسیمبندی خوشسلیقه و همکاران (2018) به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. سپس به منظور بررسی تأثیرپذیری فرهنگ، پرسشنامهای بر اساس مقیاس لیکرت در اختیار شرکتکنندگان قرار داده شد که شامل سه جمله فارسی از کتاب ذکر شده بود که سه روش حذف، حفظ و جانشینی در آنها به کار گرفته شده بود. از یافتههای به دست آمده از پژوهش مشاهده شد هر دو گروه تحت تأثیر فرهنگ حاکم بر جامعه ایران بودند و نسبت به هنجارهای جامعه آگاهی کافی داشتند. با توجه به یافتههای بدست آمده مترجمان زن از متولدین بین سالهای (1351-1361) بیشتر از راهکار حذف واژگان تابو استفاده کردند و اکثر مترجمان زن از متولدین بین سالهای (1371-1381) از راهکار جانشینی و کاهش اثر استفاده کردند. براساس یافتههای بدست آمده از پرسشنامه و آزمون T مستقل، مترجمان ار نسل گذشته با روش حذف و مترجمان از نسل امروز با روش جانشینی موافقت بیشتری نشان دادند.
مقاله علمی پژوهشی
مهدی خوش کلام پور؛ بختیار سجادی؛ فریبا پرویزی
چکیده
این مقاله با بهرهگیری از نظریه سکسوئیشن که لاکان آن را مطرح نمود و همچنین مباحث روانشناختی و اجتماعی آلن بدیو و اسلاوی ژیژک در مورد روابط جنسی سوژه معاصر، سعی دارد نشان دهد رمان شکننده (2010) اثر لیزا آنگر تحت تاثیر روابط اجتماعی مختص به دوران پسا-سرمایه داری عاری از پدرادیپی اقتدارگرا است. در رمان مذکور فقدان هرگونه رابطه جنسی واقعی ...
بیشتر
این مقاله با بهرهگیری از نظریه سکسوئیشن که لاکان آن را مطرح نمود و همچنین مباحث روانشناختی و اجتماعی آلن بدیو و اسلاوی ژیژک در مورد روابط جنسی سوژه معاصر، سعی دارد نشان دهد رمان شکننده (2010) اثر لیزا آنگر تحت تاثیر روابط اجتماعی مختص به دوران پسا-سرمایه داری عاری از پدرادیپی اقتدارگرا است. در رمان مذکور فقدان هرگونه رابطه جنسی واقعی روابط فردی و اجتماعی ساکنین شهر هالوز را تحت تاثیر قرار میدهد و تمام تلاش هایی را که شخصیت های داستان در جهت کامجویی مطلق در روابط جنسی انجام می دهند با ناکامی مواجه می کند. هبوط نقش پدری به آزادی هرچه بیشتر روابط میان مادر و پسر انجامیده است و دراین میان پدرتضعیف شده دوران کنونی تنها می تواند نظاره گر از میان رفتن نقش نمادین خود باشد. رمان شکننده روایتگر رقابت میان مردان و زنان بر سر ژویسانس مرتبط با روابط جنسی است و آنها بر این باورند که جنس مخالف سارق ژویسانس آنهاست. بنابراین، شخصیتهای آنگر به طیف گستردهای از رفتارهای ناهنجار روی میآورند تا بتوانند از این لذت برخوردار شوند. از این رو دچار شدن به مشکلات روحی و جنسی ازجمله انحراف اخلاقی، روانپریشی، و اختلال روانی کمترین هزینه ای است که در این راه می پردازند.
مقاله علمی پژوهشی
افسون عبدی راد؛ ارسلان گلفام
چکیده
از مهمترین ویژگیهای داستان پردازی پسامدرن و ادبیات فرا واقع، عدم قطعیت وجود شناختی یا در هم آمیختن مرز میان واقعیت و خیال است؛ زیرا برخلاف داستان مدرنیستی که درون مایۀ معرفت شناختی را برجسته میکند، داستان پسامدرنیستی درونمایۀ هستی شناسی را پررنگ میکند و این امر مستلزم مرز آشوبیهای سطوح هستی شناسانه و به هم ریختن مرزهاست. ...
بیشتر
از مهمترین ویژگیهای داستان پردازی پسامدرن و ادبیات فرا واقع، عدم قطعیت وجود شناختی یا در هم آمیختن مرز میان واقعیت و خیال است؛ زیرا برخلاف داستان مدرنیستی که درون مایۀ معرفت شناختی را برجسته میکند، داستان پسامدرنیستی درونمایۀ هستی شناسی را پررنگ میکند و این امر مستلزم مرز آشوبیهای سطوح هستی شناسانه و به هم ریختن مرزهاست. هاروکی موراکامی نویسنده معاصر اهل کشور ژاپن است که در رمانهای مختلفش به بیان مسائل گوناگون جهان معاصر علاقه دارد و در این راستا به بیان مطالب سورئالیستی و رازهای پنهان از شگفتیهای دنیای اطراف میپردازد؛ تا جایی که خط سیر آثار او به ویژه داستان 1Q84 را میتوان بر مبنای نوعی مکاشفۀ درونی با جهانهای موازی دانست. در این پژوهش به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی داستان 1Q84 براساس الگوی کنشی گرماس مورد تحلیل قرار گرفته است و به تحلیل وضعیت روایت در رمان با توجه به الگوی تقابلهای دوگانه و نیز زنجیرۀ روایی پرداختهایم. تقابل میان جهان حقیقی و جهان موازی کنشگر اصلی داستان «آئومامه» را در موقعیتهای تقابلی مختلفی قرار داده است. بر اساس نتایج به دست آمده در این جستار می توان گفت در داستان 1Q84 بر اساس الگوی کنشگی گرماس، کنشگر فاعل برای از میان بردن نقش کنشگر بازدارنده به خشونت (قتل) روی آورد. عامل اصلی روایت که در زنجیرۀ میثاقی - تعهد آئومامه برای مبارزه با خشونت و تنگو به عنوان نویسندۀ داستان دوم در جهان موازی، برای به پایان رساندن رمان شفیرۀ هوا- عامل اصلی روایت است.
مقاله علمی پژوهشی
سیما مقتدر؛ سعید فیروز آبادی؛ افسون گودرزپورعراق
چکیده
یکی ازاهداف اصلی دردورههای آموزش زبانآلمانی ایجادوارتقاء توانایی گفتاری ومکالمه زبانآموزان ایرانی است. ازآنجاییکه مکالمه وگفتار منحصرا به معنای ساخت جملات وقرارگرفتن واژگان درکناریکدیگر نبوده وهدف اصلی، برقراری وحفظ ارتباط وانتقال صحیح منظورویاخواسته گوینده به مخاطب میباشد، فراگیری معانی مختلف واژگان درقالب متن درراستای ...
بیشتر
یکی ازاهداف اصلی دردورههای آموزش زبانآلمانی ایجادوارتقاء توانایی گفتاری ومکالمه زبانآموزان ایرانی است. ازآنجاییکه مکالمه وگفتار منحصرا به معنای ساخت جملات وقرارگرفتن واژگان درکناریکدیگر نبوده وهدف اصلی، برقراری وحفظ ارتباط وانتقال صحیح منظورویاخواسته گوینده به مخاطب میباشد، فراگیری معانی مختلف واژگان درقالب متن درراستای بکارگیری واژگان متناسب باهدف گوینده ضروری است، امری که براساس علم کاربردشناسی در انتقال مفاهیم صحیح حائز اهمیت است زیرا اکثرواژگان دربافت ودرقالب جملات درزبانآلمانی دارای معانی متفاوتی میباشند و عدم آگاهی از کلیه معانی، افزایش خطارابهدنبال خواهدداشت، خطاهایی که غالبا" بعنوان خطاهای پنهان شمرده میشوند، زیرا جملات وگفتار به ظاهر صحیح میباشددرحالیکه هدف گوینده را دربرندارد. علاوه برآن زبانآموزان به دلایل متفاوتی ازجمله عوامل روانشناختی، ترس وخجالت ازخطا وغیره ازمشارکت در مکالمات وبکارگیری عملی زبان آموخته شده دوری گرفته و خطاهای آنها مشخص نشده وپنهان میمانند. عامل ایجادبسیاری ازخطاها درزبانآموزان ایرانی بعلت عدم آگاهی آنها ازعلم کاربردشناسی و عدم توجه به معانی مختلف واژگان دربافت وساختارمتن است. علاوه برآن وجود تفاوتهای فرهنگی واجتماعی میان دوکشور مقصدومبداء جزء عوامل ایجادخطا درروند آموزش ویادگیری زبانآلمانی محسوب میشوند. مقاله حاضر درراستای تقلیل خطاهای زبانآموزان ایرانی و باتوجه به اهمیت علم کاربردشناسی درکاهش خطا به ضرورت توجه به کاربردشناسی آلمانی درروند آموزش این زبان باتوجه به تفاوتهای موجود فرهنگی وزبانی اشاره دارد.
مقاله علمی پژوهشی
مهری جلالی؛ محمد مهدی سروش؛ علی اکبر خمیجانی فراهانی
چکیده
هویت حرفه ای معلمان مفهومی چند بعدی و متغیر است و شکل گیری آن به روشی بستگی دارد که معلمان وظایف حرفه ای خود را ترسیم می کنند و آن را بر اساس تجربیات قبل و بعد از دورهی تربیت معلم خود در فرآیند تدریسشان به کار میبرند. مقاله حاضر کوشیده است با استفاده از یک روش پژوهش ترکیبی به بررسی چگونگی شکل گرفتن هویت حرفه ای دانشجو معلمان آموزش ...
بیشتر
هویت حرفه ای معلمان مفهومی چند بعدی و متغیر است و شکل گیری آن به روشی بستگی دارد که معلمان وظایف حرفه ای خود را ترسیم می کنند و آن را بر اساس تجربیات قبل و بعد از دورهی تربیت معلم خود در فرآیند تدریسشان به کار میبرند. مقاله حاضر کوشیده است با استفاده از یک روش پژوهش ترکیبی به بررسی چگونگی شکل گرفتن هویت حرفه ای دانشجو معلمان آموزش زبان انگلیسی در بستر تربیت معلم در ایران بپردازد. بدین منظور، 124 دانشجوی سال اول و آخر از دو واحد دانشگاه فرهنگیان از طریق روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه و مصاحبهی نیمه ساختار یافته جمع آوری شد. یافته ها نشان داد که برنامه های تربیت معلم اثر معنا داری بر تشکیل هویت حرفه ای شرکت کنندگان دارد، ولی دانشجویان سال اول میانگین بالاتری را در بعضی حوزه ها از قبیل پژوهش و توسعه عملکرد فردی، آگاهی زبانی و هویت اجتماعی-فرهنگی و عملکرد انتقادی داشتند. شرکت کنندگان سال آخر میانگین بالاتری را در عملکرد سازمانی و جمعی داشتند و هویت آنها بیشتر مبتنی بر سازمان بود. بررسی نتایج مصاحبه ها نیز این یافته ها را تایید کردند زیرا بنا به گفته ی دانشجویان، به دلیل نبود آزادی در انتخاب کتب درسی و نبود نقش تصمیم گیرندگی در سیاست گذاری ها، آنها باید قوانین مدرسه ها را رعایت کنند و حل مشکلات و تدریس مبتنی بر پژوهش چندان میسر نیست.
مقاله علمی پژوهشی
نرگس باقری؛ محمد تولایی
چکیده
مفهوم «باورغلط» اگرچه اولین بار توسط ژانپل سارتر فیلسوف فرانسوی در قرن بیستم و در کتاب هستی و نیستی مطرح شد اما پدیدۀ تازهای نیست و ریشه در تمامی اعصار گذشتۀ تاریخ بشر دارد. «باورغلط» به عنوان مفهومی فلسفی و روانشناختی، میتواند به راحتی به انکار وجود آزاد بشر، استیصال ودرماندگی و درآخر به پوچگرایی بیانجامد. ویتوریا، ...
بیشتر
مفهوم «باورغلط» اگرچه اولین بار توسط ژانپل سارتر فیلسوف فرانسوی در قرن بیستم و در کتاب هستی و نیستی مطرح شد اما پدیدۀ تازهای نیست و ریشه در تمامی اعصار گذشتۀ تاریخ بشر دارد. «باورغلط» به عنوان مفهومی فلسفی و روانشناختی، میتواند به راحتی به انکار وجود آزاد بشر، استیصال ودرماندگی و درآخر به پوچگرایی بیانجامد. ویتوریا، دوک براچیانو و فلامینیو، شخصیتهای اصلی نمایشنامۀ اهریمن سپید اثرجان وبستر ازجمله افرادی هستند که در دام خودساختۀ «باورغلط» میافتند و از انسانهایی طراز اول در جامعه، به وجودی درخود (فینفسه)، بیاراده و پوچگرا تبدیل میشوند. برهمین اساس این نمایشنامه را میتوان جزو دستۀ «تئاتر پوچی» به شمار آورد که به یکی از بنیادینترین مسائل فلسفی بشر میپردازد. مقالۀ حاضر برآن است که از دریچۀ تئوری «باورغلط» این شخصیتها را مورد کندوکاو قرار دهد و تأثیر این باور را بر سیر نزولی اعتقادی و شخصیتی آنها مورد بررسی قرار دهد؛ چراکه آنان به سبب انکار وجود خود، دروغگویی به خود و چنگ یازیدن آگاهانه به «باورغلط»، در توجیه جنایاتشان، خود را درورطۀ پوچگرایی، سقوط و سرنگونی میاندازند. درنهایت این پژوهش اثبات میکند که تنها راه نجات بشر و البته این شخصیتها، همانگونه که سارتر اظهار میدارد، ایمان به آزادی، پذیرفتن مسئولیت اعمال خود، استعلا و خودآگاهی است.
مقاله علمی پژوهشی
شفیقه کیوان
چکیده
«موزاییک» بهعنوان مضمونی در ادبیات و نیز استعارهای از ادبیات مدرن توسط لوسین دلنباخ، منتقد و نظریهپرداز معاصر «موزاییک» بهعنوان مضمونی در ادبیات و نیز استعارهای از ادبیات مدرن توسط لوسین دلنباخ، منتقد و نظریهپرداز معاصر سوئیسی مطرح شده است. دلنباخ از «موزاییک» برای فهم زیباشناسیِ ادبیات مدرن و ساختار ...
بیشتر
«موزاییک» بهعنوان مضمونی در ادبیات و نیز استعارهای از ادبیات مدرن توسط لوسین دلنباخ، منتقد و نظریهپرداز معاصر «موزاییک» بهعنوان مضمونی در ادبیات و نیز استعارهای از ادبیات مدرن توسط لوسین دلنباخ، منتقد و نظریهپرداز معاصر سوئیسی مطرح شده است. دلنباخ از «موزاییک» برای فهم زیباشناسیِ ادبیات مدرن و ساختار نوشتار پارهپاره، که از دستآوردهای مدرنیته است، استفاده میکند. او دو ویژگی متضاد برای متن موزاییکی برمیشمرد: ۱. منقطع بودن اجزای تشکیل دهنده، ۲. وحدت کلی. به عقیدۀ دلنباخ، انعکاس پلورالیسم مدرن و در عین حال راهحل از هم نپاشیدن وحدت و انسجام در الگوی موزاییک نهفته است. ویرجینیا وولف از اولین نویسندگان قرن بیستم میلادی است که در آثارش با نوشتاری از همگسیخته و منقطع به بازتاب زیباشناسانۀ دگرگونی و آشفتگی جهان درون و بیرون انسان عصر مدرن پرداخته است. این پژوهش برآنست تا نشان دهد که نوشتار ازهمگسیختۀ وولفی از نوع موزاییکی است که دلنباخ تعریف کرده است. بر همین اساس، دو مشخصۀ اصلی موزاییک (ناهمگن و همگن بودن) در ساختار، عناصر اصلی (زمان و مکان، زاویه دید، شخصیت پردازی)، تصاویر و موتیفها، و مضامین و درونمایههای آثار وولف بررسی شدهاند. این پژوهش نشان میدهد که الگوی موزاییک نه تنها در فرم که در مضمون و محتوای آثار وولف تنیده شده است و در نتیجه آثار وولف در تمام اجزای متن، در عین از همگسستگی و کثرت به سمت وحدت کلی و انسجام در جریان اند.
مقاله علمی پژوهشی
لیلی کافی؛ کیان سهیل؛ کیهان بهمنی؛ نیوشا احمدی
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر برای اولین بار آراء و نظریات آنتونیو داماسیو متفکر و فیلسوف برجستهی معاصر در حوزهی نقش حسها در ادراک و آگاهی را در شخصیت لوژین در رمان دفاع (دفاع لوژین) مطالعه میکند تا ضمن بررسی وجوه بازنمایی درد نشان دهد چگونه درد میتواند بر تجربه-ی زیستهی فرد اثر بگذارد و نقش درد در ساخت "خود" و بازساخت "آگاهی" چه میتواند ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر برای اولین بار آراء و نظریات آنتونیو داماسیو متفکر و فیلسوف برجستهی معاصر در حوزهی نقش حسها در ادراک و آگاهی را در شخصیت لوژین در رمان دفاع (دفاع لوژین) مطالعه میکند تا ضمن بررسی وجوه بازنمایی درد نشان دهد چگونه درد میتواند بر تجربه-ی زیستهی فرد اثر بگذارد و نقش درد در ساخت "خود" و بازساخت "آگاهی" چه میتواند باشد. موضوع درد در آثار نابوکوف از منظر کارکرد منفی آن در پژوهشهای قبلی دیده شده است اما در این مطالعه، درد با رویکردی پدیدارشناسانه و با تاکید بر نقش خاطره و آگاهی بررسی میشود تا کارکرد مثبتی که میتوان برای آن متصور بود تشریح شود. شخصیت لوژین به اذعان منتقدین، یکی از بینظیرترین شخصیت های نابوکوف است که از وجوه مختلف، قابلیت بررسی و مطالعه را دارد. در این تحقیق، این شخصیت را با نگاهی پدیدارشناسانه (بدور از هر گونه پیش فرض) و فقط با اتکاء به متن اثر و جزییات نهفته در آن مورد مطالعه قرار میدهیم تارابطهی تنگاتنگ حس، شناخت، آگاهی و تاثیر آن بر عملکرد حیاتی فرد برای بقاء در جسم و روان را تبیین کنیم. این پژوهش نشان میدهد چگونه نوع زیستِ آدمی از تجربهی درد میتواند او را به سوی عدم ببرد یا به کمک آگاهی و خاطره به سوی بقاء. مقولهی حس، خاطره، ادراک و آگاهی موضوعی است که در آثار ناباکوف قابلیت بحث و بررسی بسیاری دارد و لذا این مطالعه میتواند راهگشای پژوهشگران علاقهمند به این حوزه و آثار این نویسنده باشد تا نمود این نگرش را در دیگر آثار او نیز مورد مداقه قرار دهند.