آزیتا زمانی؛ زهرا بردباری؛ جواد یعقوبی درابی
چکیده
جستار حاضر به بررسی نظریه های استیون گرینبلت در باب بداهه پردازی قدرت و جباریت در پرتو نظریه آشوب از دیدگاه کاترین هیلز و گوردون سلیتاگ در نمایشنامه ریچارد سوم اثر ویلیام شکسپیر می پردازد تا شبکه پیچیده سلطه روانشناختی بر ذهن انسان را بر اساس همدلی از طریق سازوکارهای جا به جایی و جذب در ساختار نظم نمادین با افزایش یا کنترل آشوب مورد ...
بیشتر
جستار حاضر به بررسی نظریه های استیون گرینبلت در باب بداهه پردازی قدرت و جباریت در پرتو نظریه آشوب از دیدگاه کاترین هیلز و گوردون سلیتاگ در نمایشنامه ریچارد سوم اثر ویلیام شکسپیر می پردازد تا شبکه پیچیده سلطه روانشناختی بر ذهن انسان را بر اساس همدلی از طریق سازوکارهای جا به جایی و جذب در ساختار نظم نمادین با افزایش یا کنترل آشوب مورد مطالعه قرار دهد. در نمایشنامه ریچارد سوم، فراز و نشیب جباران، زیرساختهای گسترش جباریت و چگونگی بهره برداری جباران به ویژه ریچارد سوم از بداهه پردازی قدرت برای کنترل دیگران در پیاده سازی نقشههای عمدتاً ماکیاولیستی واکاوی میشوند. ریچارد سوم نظم طبیعی تسلسل وجود را برهم می زند و در آشوب حاصله به کمک بداهه پردازی قدرت بر تخت سلطنت می نشیند. برای رسیدن به نظم ثانویه پایدار به جباریت روی می آورد که کارساز نمی افتد و در هزارتوی تاریک خویش گرفتار می آید.
آزاده حکمی؛ علی عباسی
چکیده
جغرافیای ادبی ادبیات را محور اصلی قرار میدهد و جغرافیا و مکانهای ادبی را در ارتباط با هم بررسی میکند. این جنبه نقد مضمونی و جغرافیای ادبی با رویکرد کولو میکوشد رابطه بین ذهن نویسنده و ذهن خواننده را بررسی کند؛ زیرا معتقد است بیرون درون را روایت میکند. در این پژوهش از نظرات کولو بهره گرفتهایم تا شاهد استحاله شهر باشیم که توانایی ...
بیشتر
جغرافیای ادبی ادبیات را محور اصلی قرار میدهد و جغرافیا و مکانهای ادبی را در ارتباط با هم بررسی میکند. این جنبه نقد مضمونی و جغرافیای ادبی با رویکرد کولو میکوشد رابطه بین ذهن نویسنده و ذهن خواننده را بررسی کند؛ زیرا معتقد است بیرون درون را روایت میکند. در این پژوهش از نظرات کولو بهره گرفتهایم تا شاهد استحاله شهر باشیم که توانایی تغییر زندگی قهرمان داستان را دارد. در واقع این متد معتقد است که بررسی جغرافیای متن، دسترسی و درک جهان متن را ساده میکند، ولی در انتها خواهیم دید علاوه بر این، شهر همتای قهرمان حضور فعال دارد، این جغرافیاست که داستان را به سمت گره گشایی پیش میبرد و حل گره داستان بدون تغییر جغرافیایی ناممکن است. لوی در این کتاب داستان زندگی دختری را به تصویر میکشد که پدرش او را از مردی که دوست میداشته، جدا کرده و هم او، بیست سال بعد موجب بههم رسیدن دو دلداده میشود. وصال، دقیقا از همان مسیری میسر است که فراق در آن رخ داده است. در واقع سیر داستان و گرهگشایی آن بسیار وامدار مکان است. تکامل درست از همان مسیر تخریب امکانپذیر است. در این پژوهش همچنین به بررسی نقشه نگاری و جغرافیای زیسته قهرمان خواهیم پرداخت.
زیبا روشن ضمیر؛ لیلا برادران جمیلی؛ بهمن زرین جویی
چکیده
بیتردید انسان همواره سعی در تثبیت جایگاه خود بر روی کره زمین داشته است. بسیاری از نویسندگان با آثار خود سعی در طرح این مسئله قابل مناقشه داشتهاند، از جمله ویرجینیا وولف (1942-1882) نویسنده نوگرای بریتانیایی که با آثارش به جلب توجه خوانندگان خویش به محیط زیست و طبیعت و ارتقاء خرد بومشناسی آنها میپردازد. در رمان اورلاندو: یک سرگذشت ...
بیشتر
بیتردید انسان همواره سعی در تثبیت جایگاه خود بر روی کره زمین داشته است. بسیاری از نویسندگان با آثار خود سعی در طرح این مسئله قابل مناقشه داشتهاند، از جمله ویرجینیا وولف (1942-1882) نویسنده نوگرای بریتانیایی که با آثارش به جلب توجه خوانندگان خویش به محیط زیست و طبیعت و ارتقاء خرد بومشناسی آنها میپردازد. در رمان اورلاندو: یک سرگذشت (1928) وولف با توسل به روایتهای زیستمحیطی با طرح فلسفهی برابریطلبانه مسئلهی پرچالش انسانمحوری را محکوم میکند. این تحقیق بر آن است تا با بررسی رمان اورلاندو وولف به تحلیل فلسفهی برابریطلبی و محکومیت انسانمحوری بپردازد. مقاله حاضر، جایگاه انسان را بر روی کره زمین زیر سئوال میبرد و اثبات میکند که انسانها باید سعی در ارتقاء خرد و آگاهی بومشناسی خود کنند، که همان اکوسوفی است که توسط آرنه نایس (1912 ـ 2009) فیلسوف و منتقد بومگرای نروژی مطرح شده است. فلسفهی اکوسوفی جزءِ تئوری نقد بومگرا محسوب میشود و درنتیجه آن انسان پی میبرد که تمامی موجودات روی کره خاکی اعم از کوچکترین آنها که با چشم غیرمسلح قابل رویت است، تا بزرگترین موجودات از حقوقی برابر برای دسترسی به امکانات برای ادامه حیات برخوردارند. بنابراین شخصیت اصلی داستان، اورلاندو به نکوهش اجداد خویش در پرسشگری در باب فلسفهی برابری-طلبی میپردازد؛ و در واقع، وولف در پیاثبات این امر است که چگونه از طریق قدرت روایت زیستمحیطی حقیقت را که گاهی کتمان شده و یا رنگ باخته است، احیاء کند.
یاسمن مکرمی رستمی؛ علیرضا فرح بخش
چکیده
هدف جستار حاضر بررسی بازنمایی امرِ آلوده در آشغالدونی غلامحسین ساعدی است. چارچوب نظری این پژوهش برگرفته از قدرتهای وحشت اثر ژولیا کریستوا است، که محوریت مفهوم امرِ آلوده را در هویت سوژه سخنگو شرح میدهد. کریستوا بر این باور است که امرِ آلوده طغیانی علیه امرِ نشانهای و مؤکد تأثیر بدن مادر بر شکلگیری هویت سوژه است؛ از سوی دیگر، ...
بیشتر
هدف جستار حاضر بررسی بازنمایی امرِ آلوده در آشغالدونی غلامحسین ساعدی است. چارچوب نظری این پژوهش برگرفته از قدرتهای وحشت اثر ژولیا کریستوا است، که محوریت مفهوم امرِ آلوده را در هویت سوژه سخنگو شرح میدهد. کریستوا بر این باور است که امرِ آلوده طغیانی علیه امرِ نشانهای و مؤکد تأثیر بدن مادر بر شکلگیری هویت سوژه است؛ از سوی دیگر، امرِ نمادین بیانگر زبان، فراخود، جامعه، و قانون است. پرسشهای محوری این پژوهش عبارتاند از: مصادیق امرِ آلوده در شخصیتها و جامعه آشغالدونی چه هستند؟ شخصیتها چگونه از خود آلوده زدایی میکنند؟ در پاسخ به این پرسشها، نفشمایههای اصلی آشغالدونی معرفی میشوند و با استفاده از تقابل بین محرکهای مرتبط با غرایز و مرگ در سوژه آلوده، مصادیق امرِ آلوده و واکنش شخصیت ها به آن و نیز امرِ نمادین بررسی می گردد. این تحقیق نشان میدهد که جامعه آشغالدونی مملو از مؤلفههای آلودهساز است و امرِ نشانهای با محرکهای مرتبط با مرگ سازوکار امرِ نمادین را مختل مسسازد. جامعه بهمثابه امرِ نمادین، برای حفظ یکپارچگی خود با استفاده از زبان، سوژهای را که نتواند میل آن به قدرت را برآورده سازد، با آلوده سازی و سرکوب به حاشیه میراند و سوژه مطرود به واسطه امرِ آلوده و ارتکاب جرم تلاش میکند ضمن ستیز با امرِ نشانهای و زیر پا گداشتن تابوهای آن از خود آلوده زدایی کند تا در بطن جامعه باقی بماند. با این حال، شخصیتهای الوده انگاشته شده نمیتوانند از خود آلوده زدایی کنند و طبق معیارهای امرِ نمادین، همچنان تبهکار باقی میمانند.