نیکا خمسی؛ فروزان دهباشی شریف
دوره 7، شماره 1 ، شهریور 1393
چکیده
استعاره و تشبیه دو آرایۀ ادبی هستند که شکسپیر در تراژدی بزرگ خود، مکبث، از آنها به وفور استفاده کرده است. این تحقیق، مطالعه ای موردی بر روی سه ترجمۀ این اثر توسط فرنگیس شادمان ، علاء الین پازارگادی، و داریوش آشوری، به شکل بررسی توصیفی و مقابله ای است. محقّق از شیوه های ترجمه نیومارک (نیومارک، رهیافتها 88) برای بررسی ترجمۀ استعاره ها، ...
بیشتر
استعاره و تشبیه دو آرایۀ ادبی هستند که شکسپیر در تراژدی بزرگ خود، مکبث، از آنها به وفور استفاده کرده است. این تحقیق، مطالعه ای موردی بر روی سه ترجمۀ این اثر توسط فرنگیس شادمان ، علاء الین پازارگادی، و داریوش آشوری، به شکل بررسی توصیفی و مقابله ای است. محقّق از شیوه های ترجمه نیومارک (نیومارک، رهیافتها 88) برای بررسی ترجمۀ استعاره ها، و راهبردهای پیرینی ( پیرینی 31) برای بررسی ترجمۀ تشبیهات به عنوان چارچوبهای نظری این تحقیق استفاده کرد. پس از تجزیه و تحلیل 260 استعاره و 66 تشبیه که به شکل تصادفی با استفاده از جدول تعیین حجم نمونۀ مورگان انتخاب شدند، مشخص شد که در این سه ترجمه، راهبردهای "بازآفرینی تصاویر" (راهبرد مورد نظر نیومارک)، "ترجمۀ مفهومی"، و "جایگزینی تصاویر" بیش از سایر راهبردها به کار رفته اند که بیش از همه به ترتیب در ترجمه های شادمان، پازارگادی، و آشوری مشاهده شدند. راهبرد پیشنهادی پیرینی، "ابقاء تصاویر"، بیش از همه در ترجمۀ شادمان به کار رفته است. روش آماری مجذور خی نشان داد که تفاوت معنی داری میان راهبردهای به کار رفته برای ترجمۀ استعاره ها و تشبیهات در این سه ترجمه وجود ندارد.
علیرضا جعفری
دوره 6، شماره 1 ، دی 1392
چکیده
در آسمان پهناور مدرنیسم ادبی، هنوز ستارگانی هستند که به دلایل پیچیده بسیار، و به رغم دارا بودن محتوای ارزشمند و سبک و زبانی فاخر و ستودنی، ناخوانده و ناشناخته ماندهاند. سی. اچ. سیسِن یکی از این ستارههای بزرگ ادب انگلیس است. او شاعری کمنظیر و صاحب زبانی چند لایه و پیچیده میباشد. علاوهبر معرفی و شناساندن یکی از شاعران طراز اول ...
بیشتر
در آسمان پهناور مدرنیسم ادبی، هنوز ستارگانی هستند که به دلایل پیچیده بسیار، و به رغم دارا بودن محتوای ارزشمند و سبک و زبانی فاخر و ستودنی، ناخوانده و ناشناخته ماندهاند. سی. اچ. سیسِن یکی از این ستارههای بزرگ ادب انگلیس است. او شاعری کمنظیر و صاحب زبانی چند لایه و پیچیده میباشد. علاوهبر معرفی و شناساندن یکی از شاعران طراز اول شعر مدرن انگلیس به خوانندگان ایرانی و فارسی زبان، در این مقاله تلاش شده است تا یکی از مهمترین درونمایههای شعر او یعنی پول، به مثابه محتوا و هم شکل، بررسی و تحلیل شود. با بررسی اجمالی این هر وجه ـ پول به عنوان محتوا و پول به مثابه استعاره ـ در حدی که در یک مقاله کوتاه امکان پذیر است، نشان داده میشود که چگونه ذهنی که با ادبیات پول و خرید و فروش به همه چیز مینگرد، از تعالی اخلاقی و معنوی محروم گشته و به پرتگاه تباهی کشانده میشود. تأکید بر روی وجه استعاری پول و اقتصاد، در راستای اصول یکی از جدیدترین رویکردهای نقد ادبی، یعنی «نقد اقتصادی نو» میباشد. مقاله ابتدا نگاهی دارد مقدمهوار به نوشتههای منثور و نیز تعدادی از اشعار سیسِن برای ایجاد فضایی مناسب ارائه درونمایه و نقشمایه پول در منتخبی از اشعار وی.
کیوان زاهدی؛ عصمت دریکوند
دوره 3، شماره 2 ، شهریور 1390
چکیده
این مقاله پژوهشی تطبیقی است و هدف از آن بررسی استعارههای شناختی زبانی در متون نثر فارسی و انگلیسی و مقایسهی آنها و توصیف شباهتها و تفاوتهای آنها میباشد. چهارچوب نظری مورد استفاده زبانشناسیِ شناختی لیکاف میباشد و پیکرهی مورد بررسی در دو اثر نثر فارسی و انگلیسی به نامهای (کلیدرِ ج1) و (به دور از مردم شوریده) است. چرا که استعاره ...
بیشتر
این مقاله پژوهشی تطبیقی است و هدف از آن بررسی استعارههای شناختی زبانی در متون نثر فارسی و انگلیسی و مقایسهی آنها و توصیف شباهتها و تفاوتهای آنها میباشد. چهارچوب نظری مورد استفاده زبانشناسیِ شناختی لیکاف میباشد و پیکرهی مورد بررسی در دو اثر نثر فارسی و انگلیسی به نامهای (کلیدرِ ج1) و (به دور از مردم شوریده) است. چرا که استعاره از گذشتهی دور تاکنون شیوهای برای بیان بدیع یا شاعرانه تعریف شدهاست که طی آن یک یا چند واژهی موجود برای یک مفهوم، خارج از معنای معمول قراردادیاش و برای بیان مفهوم مشابه به کار گرفته میشود. اما لیکاف (زبانشناس) و جانسون (فیلسوف) (1980) این نظریه را نمی-پذیرند. و بر این باورند که این گونه مسائل، مسائلی نیستند که در حوزهی تعریف بگنجد، بلکه موضوعاتی تجربیاند و بدینصورت جایگاه استعاره را از زبان به ذهن انتقال دادند. سپس با انتشار کتاب (لیکاف و جانسون 1980) با اتخاذ رویکرد شناختی در مطالعة این فرایند، نظریة معاصر را عرضه کردند. روش پژوهش ماهیتی کیفی دارد و از نوع توصیفی_تحلیلی در چهارچوب الگوی استعاره- مدار زبانشناسی شناختی است. در این مقاله سعی بر آن است تا با استفاده از این نظریه به بررسی استعارههای زبانی در دو اثر فوقالذکر پرداخته شود. بر این اساس تمامی موارد استعاری استخراج گردیده و از آنها نمونهگیری تصادفی ساده به عمل آمده و 20 مورد از آن در این مقاله ذکر شدهاست لیکن نتایج بر اساس بررسی تمامی موارد استعاری دو پیکره فوقالذکر است. یافتههای پژوهش نشان میدهد اساساً تفاوتی میان نوع استعارههای زبانی بهکار رفته در دو اثر وجود ندارد. بیشترین استعارهها در حوزهی زبانی از نوع جهتی بوده (به عنوان مثال، شادی و زندگی در جهت بالا و غم در جهت پایین است). همچنین مفهوم زمان به عنوان یک مظروف دیده میشود که در آن وقایع به وقوع میپیوندد.
شهرام ولیدی؛ کیان سهیل
دوره 3، شماره 1 ، اسفند 1389
چکیده
از دیدگاه فوکو، می توان قدرت و دانش را همانند دانست. از سویی، دانش سبب به وجود آمدن قدرت می شود و از دیگر سو قدرت، دانش می آفریند، آن را کنترل می نماید و در باز تولید و گردش زنجیروار آن سهم بسزایی ایفاء می کند. نمی توان بدون بهره گیری از اندیشیدن و زبان، دانش به وجود آورد و یا آن را انتقال داد؛ در نتیجه دانش نمی تواند به هیچوجه خود را از ...
بیشتر
از دیدگاه فوکو، می توان قدرت و دانش را همانند دانست. از سویی، دانش سبب به وجود آمدن قدرت می شود و از دیگر سو قدرت، دانش می آفریند، آن را کنترل می نماید و در باز تولید و گردش زنجیروار آن سهم بسزایی ایفاء می کند. نمی توان بدون بهره گیری از اندیشیدن و زبان، دانش به وجود آورد و یا آن را انتقال داد؛ در نتیجه دانش نمی تواند به هیچوجه خود را از اندیشیدن و زبان منفک نماید. علاوه بر این، زبان در فرایند اندیشیدن نیز نقشی حیاتی ایفاء می کند. بنابراین، دانش هم از این جهت که مستقیماً به زبان وابسته است و هم از این نظر که به صورت غیرمستقیم و با وساطت عنصر اندیشه، محتاج زبان است، از ساز و کارها و فرآیندهای زبانی پیروی می کند و در واقع دارای ساختاری زبانی است. از نظر گاه دریدا نیز زبان، ذاتاً استعاری است. بنابراین دانش، سرشتی استعاری دارد و اگر دانش، قدرت است، قدرت نیز سرتاسر استعاره است. از طرفی، در پس هر استعاره ای، حتی اگر به پوشیده ترین و ضعیف ترین شکل، ادعای حقیقتی وجود دارد و بنابراین اراده ای معطوف به قدرت در پشت آن نهفته است. این مقاله بر آن است تا با طرح رویکرد فوکوئی- دریدایی نشان دهد که قدرت سرشتی استعاری دارد و استعاره های مختلف در ساز و کارهای قدرت دخالت دارند و ادبیات به عنوان حوزه ای غنی از استعاره هرگز نسبت به ساختارهای قدرت بی تفاوت نیست و بدین منظور به عنوان دو نمونه از آثار ادبی که در آمیختگی قدرت و استعاره را به خوبی نشان می دهند به بررسی شعر «دوشس پیشین من» اثر رابرت براونینگ و «زیباترین دختر شهر» اثر تایرا سامتر وینزلو می پردازد.
نرگس منتخبی بخت ور؛ جلال سخنور
دوره 1، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
رمان پسا مدرن شیمر نوشتهی جان بارت، شامل سه داستان کوتاه به هم مرتبط است. این مقاله خوانشی است در راستای اهمیت اسطوره ایرانی شهرزاد در اسلوب روایی پسامدرن. «دنیازادیاد» داستان کوتاه اول، اسطوره شهرزاد را در قالبی متفاوت به تصویر می کشد که به نوعی بیانگر تاثیر قصه سرایی در ادبیات پسامدرن است. دو داستان کوتاه دیگر،«پرسید» و «بلروفونیاد»، ...
بیشتر
رمان پسا مدرن شیمر نوشتهی جان بارت، شامل سه داستان کوتاه به هم مرتبط است. این مقاله خوانشی است در راستای اهمیت اسطوره ایرانی شهرزاد در اسلوب روایی پسامدرن. «دنیازادیاد» داستان کوتاه اول، اسطوره شهرزاد را در قالبی متفاوت به تصویر می کشد که به نوعی بیانگر تاثیر قصه سرایی در ادبیات پسامدرن است. دو داستان کوتاه دیگر،«پرسید» و «بلروفونیاد»، تحت تاثیر شیوه روایی شهرزاد قرار دارند، بدین معنی که تنها راه ادامه بقا در زندگی واپس گرای امروزی قصه سرایی ست. این سه داستان کوتاه از دیدگاه نقد ساختارشکن ((Deconstruction و با استفاده از نظریه استعاری بودن زبان که توسط پل دمان ((Paul de Man مطرح شده، مورد بررسی قرار گرفته اند. هر متن تنها به خود ارجاع دارد و به عقیده او از صنایع ادبی مختلفی به ویژه استعاره تشکیل شده است. هرصنعت دارای دو وجه لغوی و مجازی است. ارتباط بین این دو صورت چیزی نیست جز در قالب بی ثباتی، درگیری و بی معنایی. پس از آنجا که خود متن در یک خلا معنایی به سر می برد، تلاش برای رسیدن به یک خوانش نهایی و جامع تبدیل به تمثیلی از ناخوانشی می شود. تعارض دو وجه هر استعاره در شیمر، به عنوان مثال استعاره های شهرزاد، دنیازاد، بارت، پرسه، مدوز و بلروفون، مانع خوانشی منسجم از آنها شده و در نهایت منجر به واسازی هر یک از این اساطیر می شود. غیر ممکن بودن عمل خواندن شیمر از چندین منظر دمانی نشان داده شده است: فرازبانی رمان کوتاه اول، «دنیازادیاد»، نقش زندگی نامه خود نوشت در واسازی «پرسید» رمان کوتاه دوم و استفاده از وارونه رویداد (آیرونی) و همچنین ارزش یابی دمانی در «بلروفونیاد» رمان کوتاه سوم.