دیالکتیک هویت فردی و هویت جمعی در رمان دلبند نوشته‌ی تونی موریسون

نوع مقاله : مقاله مروری

نویسندگان

چکیده

در این مقاله، با بررسی محتوایی و ساختاریِ رمان دلبند نوشته‌ی تونی موریسون، رابطه‌ی دیالکتیک هویت فردی و گروهی سیاه‌پوستان بررسی گردیده‌است. داستان این رمان تلاش برده‌داران در جهت اعمال خشونت علیه سیاه‌پوستان و استثمار آنان است. برده‌داران می‌کوشند تا با اعمال زور و اجبار و جدا کردن افراد از خانواده و نزدیکانشان، بردگان را از احساس تعلق به جامعه‌ی خویش و پذیرش نقش و مسئولیت در قبال آن محروم سازند. هدف از این محرومیت سلب هویت افراد و اختلال درهدفمندی و اراده آنان است. درمقابل، بردگان می‌کوشند تا با پیوستگی دلها و درمیان گذاشتن خاطرات، سرگذشت، و افکار و احساس‌ها و حتی با احضار ارواح مردگان خویش، ‌پاره‌های اجتماع از هم گسیخته‌ی خویش را پیوند زنند تا بتوانند تصویر و معنای زندگی خویش را در آن آینه‌ی بزرگ ببینند. این دیالکتیک فرد و جامعه به مضمون اصلی رمان تبدیل شده است. ساختار روایی رمان نیز این مضمون را به خوبی نشان می‌دهد. روایت نیز کاری گروهی است و از زبان افراد زیادی بیان می‌شود. همزمان که افراد سیاه‌پوست یکی‌یکی به گروه می‌پیوندند و سرگذشت و افکار و احساسات خویش را درمیان می‌گذارند، خود روایت نیز ـ که به‌نوعی تاریخ‌نگاری و سند هویتی این قوم است ـ اندک اندک شکل می‌گیرد. راویان، که گاه از یک‌دیگر تمییزناپذیرند، روایت یکدیگر را کامل کرده و معنا می‌بخشند، تا وابستگی هوبتی متقابل خویش را به‌ نمایش بگذارند.

کلیدواژه‌ها