رمان معاصر مجالی است برای شناسندن ناگفتهها و ناشنیدههای متفاوت یا متعارض که از ارزش شناخت شناسی برخوردارست. راویان متعدد در پیشبرد رمان، نه به شکل خطی، که با تناوب، تکثر و تفاوت ایفای نقش میکنند و خواننده با تفسیر و بازسازی خود ارکان به ظاهر منفک و عناصر داستانی را در مجموعهی واحدی به هم پیوند میدهد. به عبارت دیگر، رمان جمع اضداد و نامتجانسها درون وحدت یک اثر ادبی میشود. رمان نخبه از این قضیه مستثنی نیست. نانسی هوستن در این اثر از تکثر صداهای گوناگونی که به تناوب در هم تنیده و از هم جدا میشوند، با بهرهوری از درونمایهی بسیار زیرکانهی موسیقی و بابرقراری هماهنگی میان صدای راویان متفاوت از نقطه های دید مختلف و با ایجاد ضرب آهنگهای پرطنین فضایی کم نظیربرای گفتگومندی شخصیتها ایجاد میکند. به مثابهی یک همنوازی هنرمندانه، هر یک از آنها رشتهی کلام را به دست میگیرند و رمان فضای ارتباطی مناسبی برای گفتگومندیهای عقیدتی و گفتمانی شخصیتها به وجود میآورد. مقالهی حاضر با یافتن راهکارها و شگردهای نویسنده، از زیرعنوان تا فنون روایی با توجه به نکات روایتشناسانه و زبانشناختی در پینمایاندن هر چه بهتر و بیشتر ویژگی چندصدایی و منطق گفتگویی در این رمان است.