ادبیات شفاهی یا همان قصه ها و حکایات بخشی از ادبیات جهانی است که از درون فرهنگ جوامع جوشیده است. آموزش زبان خارجی به کمک متونی از قصه ها و حکایات جدا از این که ورود زبان آموز به فرهنگ زبان در حال فراگیری است، انگیزه های او را فراتر از آموختن زبانی دیگر خواهد کرد. ارتقا خود انگیختگی و دریافت وجوه فرهنگی زبان، نیروی بزرگی است که روند فراگیری را کوتاه و تعمیق خواهد بخشید.
استفاده از قصه ها و حکایات به عنوان ابزار آموزشی زبان در کلاس های درس با روش و رویکرد ارتباطی زبان مناسب تر می نماید، چرا که این روش به مباحثی فراتر از انتقال آموزه های اطلاعاتی زبان ( شکل های زبانی ) می پردازد. و می توان گفت که در کل با طرح ادبیات در کلاس های آموزش زبان، زبان آموزان با متونی سرو کار خواهند داشت که متن های حقیقی هستند و سازوکار عبارات و گفت و گوهای آن ها برخاسته از موقعیتی طبیعی است، حتا اگر عنصر خیال در آن ها غالب باشد.
در این مقاله و با این نگاه مروری بر روند عملی استفاده ازنمونه هایی ازادبیات شفاهی فرانسه و ایران در کلاس درس آموزش زبان فرانسه کرده ایم. نتایج مثبت چنین روندی ما را بر آن داشت تا در مورد استفاده از ادبیات شفاهی و در کل ادبیات( که در مقاله پیشین به آن پرداخته ام ) در کلاس های زبانِ زبان آموزان ایرانی تاملی داشته باشیم تا دریابیم که آثار ادبی بستری مناسب در کلاس های آموزش زبان در ایران است.