سید مهدی مهدوی؛ مهرگان نظامیزاده
دوره 7، شماره 1 ، شهریور 1393
چکیده
چکیده در مقاله حاضر به بررسی چند ترجمه از رمان بیگانه اثر ماندگار آلبرت کامو نویسنده فرانسوی میپردازیم. شخصیت اصلی داستان فردیست به نام مورسو که انسانی خونسرد و بیتفاوت است. رفتارهای نامتعارف قهرمان رمان از سرشت و غریزه وی نشات میگیرد؛ رفتاری در تقابل با جامعهای که بر اساس عقل و منطق عمل میکند و ناگزیر نمیتواند مورسو را ...
بیشتر
چکیده در مقاله حاضر به بررسی چند ترجمه از رمان بیگانه اثر ماندگار آلبرت کامو نویسنده فرانسوی میپردازیم. شخصیت اصلی داستان فردیست به نام مورسو که انسانی خونسرد و بیتفاوت است. رفتارهای نامتعارف قهرمان رمان از سرشت و غریزه وی نشات میگیرد؛ رفتاری در تقابل با جامعهای که بر اساس عقل و منطق عمل میکند و ناگزیر نمیتواند مورسو را بفهمد، و بنابراین او را غریب و بیگانه میپندارد. در اینجا قصد داریم دو مقولۀ تقیید معنایی و وفاداری در ترجمه را در برگردان موضوع اصلی رمان - تقابل سرشت مداری و خرد مداری - در متن اصلی به چالش بکشیم. برای این منظور به بررسی عملکرد مترجمان در مواجهه با دو واژه «طبعا» و «عقلانی», با توجه به نظریه های برمن و وینه و داربلنه میپردازیم.