مقاله پیشرو به بررسی ارتباط و تاثیر عوامل بیولوژیک (در اینجا: سن و جنسیت) و عامل انگیزه در روند یادگیری زبان خارجی میپردازد. در این مقاله سعی میشود، با استناد به تحقیقات بهعمل آمده از سوی ریمر (2006) و اشمنک (2002) نشان داده شود که عوامل دخیل در شکل دهی به تفاوتهای فردی ارتباطی مستقیم با یکدیگر دارند و با تاثیرپذیرفتن از یکدیگر میتوانند روند یادگیری زبان خارجی را با تغییراتی همراه کنند. مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که کودکان در مقایسه با بزرگسالان و گروه زبانآموزان مرد در مقایسه با گروه زبانآموزان زن در چه بخشهایی از روند یادگیری زبان از برتری سن و نوع جنسیت خود بهره میبرند؟ آیا عامل انگیزه میتواند روند یادگیری زبان را در گروههای مختلف زبانآموزان با توجه به شرایط سنی و جنسی آنها تحت تاثیر قرار دهد؟ یافتههای این مقاله نشان میدهد، عامل انگیزه بر گروههای سنی و جنسی مختلف تاثیرات متفاوتی اعمال میکند. انگیزههای درونی و بیرونی نقش تعیینکنندهای در روند یادگیری زبان خارجی ایفا میکنند و تاثیر آنها با در نظرگرفتن گروههای سنی و نوع جنسیت زبانآموزان متفاوت خواهد بود.