در نمایشنامههای شکسپیر نامه نقشی اساسی پیدا می کند و وسیلهای میشود جهت نمایش ویژگیهای شخصیتی شخصیتهای اثر و همچنین افشا و بسط مضامین اصلی نمایشنامه: آنچه نامهها درمورد نویسنده نامه و درباره خوانندگان نامه از طریق واکنش به محتوای آن مینمایانند. افزون بر آن، این نامهها تمهیدی جهت ارائه و بسط مضامین محوری نمایشنامه میشود. در این نمایشنامه، هملت دو نامه مینویسد: یکی به افیلیا که بیانگر احساس و عشق پاک او نسبت به افیلیا است و دیگری نامهای جعلی که موقتاً سرنوشت و مرگ وی را به تأخیر میاندازد، دوستان خیانتکار او را به جزای خویش میرساند و فرصتی به وی میدهد تا مأموریتی را که از طرف روح پدرش به او محول شده به انجام برساند و انتقام پدر را از عموی خود، که قاتل پدر است، بگیرد. در این بحث، نامهی اول مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد تا تأثیر آن را در نمایاندن شخصیت هملت و آنان که به محتوای این نامه واکنش نشان میدهند مورد تأکید قرار دهیم. نامهی دوم نیز بررسی میشود تا اهمیت آن را به عنوان عامل اصلی سرنوشت، مضمون محوری اثر، مورد بررسی قرار دهیم.