هانیه ذالتاش؛ فرید پروانه؛ نرگس منتخبی بخت ور
چکیده
پیدایش ادبیات الکترونیک به طور چشمگیری با تکامل رسانه های دیجیتال پیوند خورده است، به نحوی که "ذاتا دیجیتال" نامیده می شوند. در واقع، ادبیات الکترونیک، شامل آثاری است که با بهره گیری از رایانه خلق شده اند و تنها از طریق رایانه قابل خواندن هستند. داستان های وب محور چند وجهی ، شناخته شده به عنوان نسل دوم ادبیات الکترونیک، از وجه های گوناگونی ...
بیشتر
پیدایش ادبیات الکترونیک به طور چشمگیری با تکامل رسانه های دیجیتال پیوند خورده است، به نحوی که "ذاتا دیجیتال" نامیده می شوند. در واقع، ادبیات الکترونیک، شامل آثاری است که با بهره گیری از رایانه خلق شده اند و تنها از طریق رایانه قابل خواندن هستند. داستان های وب محور چند وجهی ، شناخته شده به عنوان نسل دوم ادبیات الکترونیک، از وجه های گوناگونی نظیر تصویر، صدا، موسیقی، فیلم، و متن استفاده می کنند. به بیان دیگر، این آثار ما را با جریانی از وجه ها/رسانه های گوناگون روبه رو می کنند در حالی که هیچ سرنخی مسیر حرکت را به ما نشان نمی دهد. اگرچه خوانش داستان های دیجیتال به نظر مشکل است اما با پیروی از نظریه های کاترین هیلز در رابطه با آپوفنیا (الگویابی داده های تصادفی) و نظریه های پاتریک کالم هوگان در خصوص غایت های روایی و عواطف، الگوهای روایی پنهان را در دو رمان وب محور چند وجهی پوستین های ناهمگون: یک رمان (٢٠١٢) اثر سلک و درحرکت (٢٠١٤) اثر اسمیت می توان مشاهده کرد. طبق نظر هوگان، زندگی انسان و روایت ها پیرامون چهار غایت اصلی نظیر کاما، آرتا، دارما، و موکشا شکل می گیرند. پیروی از این غایت ها سبب برانگیخته شدن عواطفی خاص می شود. در نتیجه، در پوستین های ناهمگون، روایت ها بر اساس کاما و موکشا و در رمان درحرکت، روایت ها بر اساس آرتا پیش می روند. بنابراین، جست و جوی غایت های ذکر شده در این دو اثر سبب کشف الگویی روایی می شود که تصادفی بودن وجود وجه های گوناگون را به چالش می کشد.