ساقی فرهمندپور؛ محمد زیار
دوره 15، شماره 20 ، اردیبهشت 1397، ، صفحه 139-155
چکیده
تاکنون بسیاری شعر طوفان نوح، اثر آلفرد دووینی را تفسیر کرده اند. اغلبِ مفسران درونمایه های این شعر را متأثر از رویدادهای ناگوار و ناکامی های زندگی فردی و اجتماعیِ وینی دانسته اند بی آن که به شالوده ی خودِ شعر توجه کنند. هدف اصلی این مقاله آن است که با استفاده از پدیدارشناسی هایدگر، خودِ شعر را در کانون توجه قرار دهد و درونمایه های ...
بیشتر
تاکنون بسیاری شعر طوفان نوح، اثر آلفرد دووینی را تفسیر کرده اند. اغلبِ مفسران درونمایه های این شعر را متأثر از رویدادهای ناگوار و ناکامی های زندگی فردی و اجتماعیِ وینی دانسته اند بی آن که به شالوده ی خودِ شعر توجه کنند. هدف اصلی این مقاله آن است که با استفاده از پدیدارشناسی هایدگر، خودِ شعر را در کانون توجه قرار دهد و درونمایه های آن، یعنی نامهربانی خداوند؛ خشم طبیعت؛ اشک؛ و طغیان را به مثابهی بنیان های هستیِ انسانی تفسیر کند. شعر طوفان نوح، شعری دربارهی هستی انسانی است. این شعر، انسانی را توصیف می کند که از مواجههی با دو پدیدار رهاشدگی و دلهره که ریشه در موقعیت انسانی او دارند، نمیگریزد و به فردیّت دست مییابد. چنین انسانی با ردِّ هرگونه اقتداری بیرون از خود، به آزادی عشق میورزد؛ خود را به خویش می سپارد؛ و بانگ طغیان می زند.