مرتضی لک
چکیده
عصر رنسانس انگلستان همواره به عنوان عرصه ای بی بدیل برای خلاقیت ادبی در ادوار پس از خودش مطرح بوده است. در دوران زمامداری چهل و پنج سالۀ ملکه الیزابت اول، از 1558 تا 1603، و نیز دوره پادشاهی جیمز اول که از سال 1603 تا 1625 به طول انجامید، فرهنگ، هنر و ادب انگلستان دستخوش تحولاتی و پیشرفتهایی شگرف شد که حاصل آن، پدیداری شخصیتهایی چون شکسپیر، ...
بیشتر
عصر رنسانس انگلستان همواره به عنوان عرصه ای بی بدیل برای خلاقیت ادبی در ادوار پس از خودش مطرح بوده است. در دوران زمامداری چهل و پنج سالۀ ملکه الیزابت اول، از 1558 تا 1603، و نیز دوره پادشاهی جیمز اول که از سال 1603 تا 1625 به طول انجامید، فرهنگ، هنر و ادب انگلستان دستخوش تحولاتی و پیشرفتهایی شگرف شد که حاصل آن، پدیداری شخصیتهایی چون شکسپیر، جان وبستر، تامس میدلتن، جان فلچر، کریستوفر مارلو و تامس کید در نمایشنامه نوسی و ادموند اسپنسر، سر فیلیپ سیدنی، بن جانسن و بسیاری دیگر در شعر شد. این افراد کم و بیش در بسیاری از آثاری که در سدههای هجده و نوزده خلق شدند بازتابهای قابل توجهی یافتد و البته شکسپیر بیش از هر نویسنده دیگری بر سنت ادبی پس از خودش تاثیرگذار بود و ویلیام وردزورث یکی از نویسندگانی بود که بوطیقای شعری و نمایشی شکسپیر را ارج می نهاد و از آن بهره های زیبایی شناختی و سبکی فراوان برد. وردزورث در طول عمر هنری خود تنها یک نمایشنامه نگاشت که در آن رگه هایی ازفن و سبک نوشتار شکسپیر آشکار است. پژوهش حاضر با رویکردی تطبیقی-انتقادی به بررسی نقش شکسپیر در خودآگاهی دراماتیک وردزورث و بازتاب آن نقش در نمایشنامه مرزنشینان می پردازد.