علمی - پژوهشی
همایون اسلامی؛ محمدجواد کمالی
چکیده
والتر بنیامین متفکری است که در مرز سنت و مدرنیته ایستاده، و تلاش میکند ابعاد مدرن هستی انسان را به بیانی سنتی تفسیر کند؛ او به کمک تکنیکهای ادبی، توجیهات متافیزیکی را با حقایق عینی درمیآمیزد؛ و زبانی نامتعارف خلق میکند، که فهم آن آسان نیست؛ و این خود یکی از دلایلی است که موجب شده آثار او را فاقد انسجام بدانند. یکی از کلیدواژههای ...
بیشتر
والتر بنیامین متفکری است که در مرز سنت و مدرنیته ایستاده، و تلاش میکند ابعاد مدرن هستی انسان را به بیانی سنتی تفسیر کند؛ او به کمک تکنیکهای ادبی، توجیهات متافیزیکی را با حقایق عینی درمیآمیزد؛ و زبانی نامتعارف خلق میکند، که فهم آن آسان نیست؛ و این خود یکی از دلایلی است که موجب شده آثار او را فاقد انسجام بدانند. یکی از کلیدواژههای بنیامین که به اعتقاد ما مغفول مانده و موجب مخدوش شدن نظرات او در باب زبان و ادبیات گردیده است، مفهومیت است. مفهومیت معادل برگزیدهی ما برای intention است که در متن «در باب زبان و زبان بشری» و «رسالت مترجم» چندین بار به کار رفته است؛ و مفسران بنیامین، به این اصطلاح، به طور بایسته نپرداختهاند؛ در این مقاله تلاش میشود با استفاده از منابع معتبر، به درک روشنتری از این مفهوم رسیده، نشان داده شود که با مبنا قرار دادن مفهومیت میتوان به قرائتی منطقیتر و منسجمتر از آرای او دست یافت.
علمی - پژوهشی
پیمان امان الهی بهاروند؛ بختیار سجادی
چکیده
استعمار اروپایی ها در آمریکای شمالی به آسیب ها و بحران های محیطی و اکولوژیک فراوانی در این قاره پهناور منتج شد. تا پیش از ورود اروپایی ها به آمریکا، جنگل های این قاره با وجود سکونت هزاران ساله بومیان آمریکایی در آنها سرشار از منابع طبیعی بکر بودند. مهاجران اروپایی که با عبور از اقیانوس اطلس پا بر سواحل شرقی آمریکایی شمالی نهادند ...
بیشتر
استعمار اروپایی ها در آمریکای شمالی به آسیب ها و بحران های محیطی و اکولوژیک فراوانی در این قاره پهناور منتج شد. تا پیش از ورود اروپایی ها به آمریکا، جنگل های این قاره با وجود سکونت هزاران ساله بومیان آمریکایی در آنها سرشار از منابع طبیعی بکر بودند. مهاجران اروپایی که با عبور از اقیانوس اطلس پا بر سواحل شرقی آمریکایی شمالی نهادند با انبوهی از اراضی جنگلی، حیوانات وحشی و روان آب های زلال مواجه شدند که به آنها نوید ساختن آینده ای روشن می دادند. این پژوهش با بهره گیری از نقد بوم گرا و با تکیه بر مفاهیم انسان مداری و زیست مداری به بررسی رمان چساپیکه( 1978) از جیمز ای میچنر می پردازد تا نشان دهد برخلاف بومیان آمریکایی که خود را بخشی از طبیعت می دانستند و نه حاکم بر آن، استعمار گران اروپایی که متاثر از جهان بینی انسان مداری بودند از هیچ تلاشی برای نیل به اهداف اقتصادی خود از طریق نابود کردن طبیعت و موجودات زنده فروگذار نکردند. این مقاله که پژوهشی مبتنی بر تحقیق کتابخانه ای به شمار می آید، با مبانی نظری آغاز می شود و در ادامه به بررسی نمونه های عینی مفاهیم نظری در رمان چساپیکه می پردازد. در همین راستا ضمن ارزیابی آثار ویرانگر ایدئولوژی انسان مداری در چارچوب نقد بوم گرا مصادیق جنگل زدایی گسترده، که یکی از نتایج فاجعه بار رواج انسان مداری در بین اروپایی های ساکن آمریکای شمالی بود، در رمان چساپیکه به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت. هدف اصلی نگارش این مقاله به چالش کشیدن نظرات انتقادی پاره ای از پژوهشگران و انسان شناسان اروپایی در رابطه با نقش مخرب بومیان آمریکایی در از دست رفتن منابع طبیعی آمریکای شمالی است. پژوهش حاضر ضمن تشریح نمونه های عینی تخریب محیط زیست در رمان مورد بررسی، نظریه های این محققین را زیر سوال می برد و نشان می دهد بومیان نه تنها نقشی در تخریب طبیعت ندارند بلکه همواره دارای دغدغه حفظ دنیای پیرامون خود و مظاهر زیبایی آن نیز هستند.
علمی - پژوهشی
فروغ اولاد
چکیده
سرزمین سترون الیوت با بهرهگیری از ژانرِ اسطورهآفرینی (mythopoeia) دربردارندۀ اساطیر و کهنالگوهای باستانی و مدرن است. تفاوت این اسطورهپردازی با آثار دیگر در این است که شاعر با استفاده از درونمایههای اساطیر باستانی و تاریخی-ادبی، اسطورههای عصر خود را آفریده است. به عبارت دیگر، کهنالگوها را مدرن کرده است. درونمایههای ...
بیشتر
سرزمین سترون الیوت با بهرهگیری از ژانرِ اسطورهآفرینی (mythopoeia) دربردارندۀ اساطیر و کهنالگوهای باستانی و مدرن است. تفاوت این اسطورهپردازی با آثار دیگر در این است که شاعر با استفاده از درونمایههای اساطیر باستانی و تاریخی-ادبی، اسطورههای عصر خود را آفریده است. به عبارت دیگر، کهنالگوها را مدرن کرده است. درونمایههای اساطیری تحلیل شده در این پژوهش به چند دسته تقسیم شدهاند: اسطورههای باستانی، اسطورههای تاریخی- ادبی، اسطورههای مدرن، و اسطورۀ آخرالزمانی یا نجاتبخشی. شاعر با درهمآمیزی این مضامین اساطیری توانسته سرزمینی ویران را به تصویر کشد که در بستری از تاریخ و فرهنگ قرن بیستم قرار دارد. بُنمایۀ این اثر فجایع زیستمحیطی و فقر معنویت در دنیای معاصر است که زندگی انسان را تراژیک نموده و جهان را به سنگستانی بدل کرده که قابل زیست نیست و در آن، زندهها گویی مردهاند. شاعر با طبیعتستیزی درگیر است و آشفتگی مدرن را وصف کرده است. اسطورهها و کهنالگوهای مطرح شده در منظومه عبارتند از: سیبل، تیرزیاس، هیاسینتوس، فیلومل، کوپید، اسطورۀ جام و مرد به دارآویخته؛ اسطورههای تاریخی-ادبیِ کارتاژ و فلیباس فنیقی، تریستان و ایزوت؛ اسطورههای مدرن مانند سرزمین ویران یا سنگستان، مادام سوسوستریس، و اسطورۀ هندی پایان جهان.
علمی - پژوهشی
فرید پروانه؛ هانیه ذالتاش
چکیده
چکیدهباور بر این است که در روزگاران پیشین ، اسطوره ها نقشی اساسی در زندگی بشر داشتند تا آنجا که حتی زیرساخت انگیزشها ، اعمال و قضاوتهای بشر را در باره جهان پیرامون شکل می دادند. این بدین معناست که اسطوره ها انگیزش نهانی بشر را به زبان می آوردند و به تعبیری آیینه های جان بودند. از اینرو مرگ اسطوره را تنها در مرگ جهان و پایان دنیا می توان ...
بیشتر
چکیدهباور بر این است که در روزگاران پیشین ، اسطوره ها نقشی اساسی در زندگی بشر داشتند تا آنجا که حتی زیرساخت انگیزشها ، اعمال و قضاوتهای بشر را در باره جهان پیرامون شکل می دادند. این بدین معناست که اسطوره ها انگیزش نهانی بشر را به زبان می آوردند و به تعبیری آیینه های جان بودند. از اینرو مرگ اسطوره را تنها در مرگ جهان و پایان دنیا می توان متصور شد. این مقاله سعی بر آن دارد تا بازتعریف اسطوره (کهن) و مراحل سیر قهرمان را در جهان تکنولوژیکی رمان های گیبسون نشان دهد و از این طریق، پاسخی برای این پرسش پیدا کند که آیا دگردیسی انسان به پسا انسان در دنیای تکنولوژیکی نوعی سیر / خطرگری قهرمان است؟ پژوهش حاضر با این پیش فرض آغاز می شود که ردپای اسطوره را در تمام زمان ها و مکان ها، حتی در عصر تکنولوژی می توان مشاهده کرد. ویلیام گیبسون که یکی از نویسندگان برجسته داستان های سایبرپانک است، اسطوره (کهن) را با بهره گیری از شاخصه های دنیای تکنولوژیکی بازآفرینی کرده است. بنابراین، این مقاله می کوشد تا ضمن کشف عناصر اسطوره ای هم چون کهن قهرمان و سیر قهرمان، و تحلیل آن ها در رمان های گیبسون از جمله نورومنسر (١٩٨٤)، کانت زیرو (١٩٨٦)، و مونا لیزا اوردرایو (١٩٨٨)، این نکته را نیز روشن کند که گیبسون با بهره گیری از عناصر اسطوره ای، بازنمایی نوینی از اسطوره را به تصویر می کشد و نشان می دهد که به نوعی زیربنای تمام داستان ها و روایت ها، الگوهای اسطوره ای است. می توان گفت که این دیدگاه گیبسون، ریشه در نظریه های جوزف کمبل درمورد حضور اسطوره در تمام زمان ها و مکان ها دارد. بنا به نظر کمبل در کتاب نقاب های خدا، حضور پیوسته اسطوره در تاریخ بشری حاکی از آن است که "تنها راه ادامه بقای بشر در جهان میراث اسطوره است" . چنین به نظر میرسد بشر با پیروی از اسطوره ها می تواند جایگاه خودش را در جهان پیدا کند زیرا از دید کمبل تمام اسطوره های جهان از الگویی مشابه پیروی می کنند. به علاوه او ادعا می کند که تمام داستان ها و روایت ها از ساده ترین آن ها تا آثار برجسته ادبیات با توجه به "تک اسطوره" و "سیر قهرمان" قابل درک هستند و تنها تفاوت آن ها، شیوه بازنمایی است.
علمی - پژوهشی
امین رئیسی وانانی؛ ساسان بالغی زاده
چکیده
چکیدهقاطبه ی نظریه پردازان بر این مهم اتفاق نظر دارند که درک مطلب[1] یکی از مهمترین مهارت های زبانی چه در زبان اول وچه در زبان دوم می باشد. یکی از عوامل دخیل در درک مطلب و داشتن خوانش و قرائت مختلف از متون، درکنار عوامل زبانی[2] همچون گرامر و لغت، طرحواره یا اسکیما[3] می باشد. آنچه در پژوهش حاضر بررسی میشود ارائه ی نتایج اعتبار سنجی روشی ...
بیشتر
چکیدهقاطبه ی نظریه پردازان بر این مهم اتفاق نظر دارند که درک مطلب[1] یکی از مهمترین مهارت های زبانی چه در زبان اول وچه در زبان دوم می باشد. یکی از عوامل دخیل در درک مطلب و داشتن خوانش و قرائت مختلف از متون، درکنار عوامل زبانی[2] همچون گرامر و لغت، طرحواره یا اسکیما[3] می باشد. آنچه در پژوهش حاضر بررسی میشود ارائه ی نتایج اعتبار سنجی روشی برای سنجش طرحواره به همراه مروری بر پیشینه ی تاریخی آن معطوف روانشناسی شناختی[4] و فلسفه می باشد. در این راستا، پس از بررسی پیشینه ی مربوطه، سی و چهار مولفه ی اولیه غربال شدند. متخصصان مرتبط با طرحواره و زبان دوم و شناخت تجشم یافته[5]، بیست و هشت آیتم برای محک در بوته ی آزمایش جهت سنجش بار عاملی[6] را تایید کردند . به منظور تعیین روایی عاملی از روش آماری تحلییلی عاملی اکتشافی[7] و سپس تأییدی[8] و به منظور بررسی همسانی درونی از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج بدست آمده روشی دو عاملی (طرحواره ی محتوایی[9] و طرحواره فرمال[10]) را نمایان کرد. درپایان ، نتایج بدست آمده و پیامدها و فواید پژوهش حاضر مورد بررسی قرار می گیرند.[1] Reading comprehension[2] Linguistic factors[3] Schema (schemata)[4] Cognitive psychology[5] Embodied cognition[6] Factor loadings[7] Exploratory Factor Analysis[8] Confirmatory Factor Analysis[9] Content Schema[10] Formal schema
علمی - پژوهشی
شکوه رشوند سمیاری؛ مجید قربانی
چکیده
در این تحقیق تعداد ۳۶۶ نفر (۱۴۸ خانم و ۲۱۸ آقا) که در دانشگاه آزاد اسلامی – واحد تهران شرق مشغول به تحصیل می باشند، شرکت کردند. آزمون استعداد یابی لاما از شرکت کنندگان اخذ گردید و میزان یادگیری ساختار، واژگان و درک مطلب دانشجویان بر اساس نمرات پایان ترم آنها بررسی شد. برای تحلیل داده ها، ابتدا از اس پی اس اس و در مرحله ی بعد از ...
بیشتر
در این تحقیق تعداد ۳۶۶ نفر (۱۴۸ خانم و ۲۱۸ آقا) که در دانشگاه آزاد اسلامی – واحد تهران شرق مشغول به تحصیل می باشند، شرکت کردند. آزمون استعداد یابی لاما از شرکت کنندگان اخذ گردید و میزان یادگیری ساختار، واژگان و درک مطلب دانشجویان بر اساس نمرات پایان ترم آنها بررسی شد. برای تحلیل داده ها، ابتدا از اس پی اس اس و در مرحله ی بعد از نرم افزار آماری آموس استفاده شد. ابتدا مدل های اندازه گیری بمنظور بررسی تأثیر متغیرهای مستقل تحقیق (مولفه های استعداد و عامل جنسیت) بر متغیرهای وابسته (نمرات پایان ترم ساختار، واژگان و درک مطلب دانشجویان) به تفکیک ترسیم گردید. در مرحله ی آخر بمنظور بررسی مشترک و هم زمان هر دو متغیر مستقل، مدل ساختاری رسم گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین مولفه های استعداد و نمرات ساختار، واژگان و درک مطلب دانشجویان ارتباط معناداری وجود دارد. در حالیکه جنسیت شرکت کنندگان در آزمون ارتباط معنا داری با سازه ی استعداد و موفقیت تحصیلی آنها نداشت. تحلیل معادلات الگوی ساختاری از نوع تحلیل عاملی تأییدی نشان داد از بین مؤلفه های سازه ی استعداد، ارتباط بین نشانه ها و اصوات بیشترین تأثیر و حافظه ی آوایی کمترین تاثیر را بر نمرات ساختار، واژگان و درک مطلب دانشجویان داشته است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مولفه های سازه ی استعداد بر یادگیری ساختار، واژگان و درک مطلب دانشجویان تأثیر می گذارند.
علمی - پژوهشی
عبدالباقی رضایی تالار پشتی؛ فهیمه حکم آبادی؛ بهزاد پورقریب
چکیده
پسامدرنیسم به عنوان یک مکتب ادبی همواره با مضامینی همچون ابهام، پیچیدگی و عدم قطعیت شناخته میشود. از جمله این مفاهیم میتوان به وانمایی[1] و فراواقعیت[2] اشاره کرد؛ مفاهیمی متعلق به ژان بودریار، فیلسوف و نظریهپرداز معاصر فرانسوی که از آثار وی در ابعاد مختلف پسامدرنیسم استفاده میگردد. از دیدگاه بودریار، امروزه واقعیت جایگاه حقیقی ...
بیشتر
پسامدرنیسم به عنوان یک مکتب ادبی همواره با مضامینی همچون ابهام، پیچیدگی و عدم قطعیت شناخته میشود. از جمله این مفاهیم میتوان به وانمایی[1] و فراواقعیت[2] اشاره کرد؛ مفاهیمی متعلق به ژان بودریار، فیلسوف و نظریهپرداز معاصر فرانسوی که از آثار وی در ابعاد مختلف پسامدرنیسم استفاده میگردد. از دیدگاه بودریار، امروزه واقعیت جایگاه حقیقی خود را از دست داده و به واسطهی مفهوم وانمایی و سیطرهی آن بر تمامی ابعاد زندگی بشر به فراواقعیت بدل شدهاست. از طرفی بودریار مدعی است این مفاهیم متأثر از سلطهی روزافزون رسانههای جمعی و تکنولوژی پیشرفته منجر به ظهور وضعیت پسامدرن شدهاند. وی نمونه بارز چنین وضعیتی را جامعهی آمریکا میداند، جامعهای که آن را مصرفگرا نیز نامیده است. رمان برفک اثرنویسندهی معاصر آمریکایی، دان دلیلو، وضعیت پسامدرن حاکم بر جامعهی آمریکا را به خوبی به تصویر کشیده است. لذا این مقاله ضمن تشریح آرای بودریار در بستر فضای پسامدرن رمان، حقیقت گمشده عصر حاضر را ناشی از تسلط فرهنگ مصرفگرایی و گسترش وسایل ارتباط جمعی میداند.
علمی - پژوهشی
زهرا سالاری؛ علی خزاعی فرید؛ شهلا شریفی
چکیده
ترجمه صرفاً انتقال عناصر زبان مبدأ به زبان مقصد نیست. در فرآیند این انتقال، مترجم با چالشهای زیادی مواجه میشود که یکی از این چالشها بُعد کاربردشناسی است، حوزه ای که آنطور که باید مورد توجه محققان و پژوهشگران ترجمه قرار نگرفته است. مترجمان گاهی صرفاً به واژگان و ساختار دستوری و ظاهری متن توجه دارند و از ابعاد و لایههای ...
بیشتر
ترجمه صرفاً انتقال عناصر زبان مبدأ به زبان مقصد نیست. در فرآیند این انتقال، مترجم با چالشهای زیادی مواجه میشود که یکی از این چالشها بُعد کاربردشناسی است، حوزه ای که آنطور که باید مورد توجه محققان و پژوهشگران ترجمه قرار نگرفته است. مترجمان گاهی صرفاً به واژگان و ساختار دستوری و ظاهری متن توجه دارند و از ابعاد و لایههای پنهان متن غافل میشوند. این بُعد بیشتر در گفتوگو نمود پیدا میکند و از آنجا که فیلم صرفاً گفتوگو محور است درنظرگرفتن این ابعاد در ترجمه دوبله از اهمیت زیادی برخوردار است اما آنطور که باید تاکنون به آن پرداخته نشده است. پژوهش حاضر سعی دارد تا ابتدا دستهبندیهایی را که پیشتر محققان برای کاربردشناسی ارائه کردهاند بهصورت منسجم و در قالب یک دستهبندی جامع بهصورت خلاصه توضیح دهد و سپس با ذکر نمونههایی از فیلم، نمود این ابعاد را در ترجمه دوبله نشان دهد. بدین منظور نمونههایی از چهار فیلم انگلیسیزبان که به زبان فارسی دوبله شدهاند انتخاب شد و سپس با تحلیل این موارد و مقایسه آنها با ترجمه فارسی، نمود بُعد کاربردشناسی در ترجمه دوبله فیلم مشخص شد.
علمی - پژوهشی
فریده شهریاری؛ لیلا برادران جمیلی
چکیده
این مقاله بر رابطهی بین ادبیات و فضا مبتنی است و با مرکزیتبخشی به رابطهی زنان و جنگ، برهمکنش بین فضا/جغرافیا و ادبیات ــ خودزندگینامهنویسیِ زنان عراقی ــ را میکاود. رویکرد نظری محوری که در این نوشتار از آن بهره گرفته میشود رویکردی ژئوپلتیکی/سیاست جغرافیایی است با عنوان نقد جغرافیایی که برنارد وستفال واضع آن است. با این ...
بیشتر
این مقاله بر رابطهی بین ادبیات و فضا مبتنی است و با مرکزیتبخشی به رابطهی زنان و جنگ، برهمکنش بین فضا/جغرافیا و ادبیات ــ خودزندگینامهنویسیِ زنان عراقی ــ را میکاود. رویکرد نظری محوری که در این نوشتار از آن بهره گرفته میشود رویکردی ژئوپلتیکی/سیاست جغرافیایی است با عنوان نقد جغرافیایی که برنارد وستفال واضع آن است. با این حال تفاسیر رابرت تالی از نقد جغرافیایی، و نیز ایدههای دورانساز آنری لوفور در تولید فضا به عنوان پشتیبانهای نظری برای پژوهش حاضر به شمار میروند. افزون بر این، بینشهای فیلسوفانی مانند ژیل دلوز نظریهپردازان فضای جنسیتی از جمله دورین ماسی نیز بهره گرفته شده است تا مبنای نظری جامعتری فراهم آید. هیفا زنگنه و دنیا میخائیل دو خودزندگینامهنویسی هستند که این پژوهش بر آن است تا به شیوهای تطبیقی نشان دهد جنگ چه تاثیرات سیاسی، جامعهشناختی و روانشناختیای بر رویکرد ادبیشان داشته است. بدین منظور بر رویای بغدادنوشتهی زنگنه و خاطرهی موجی دورافتاده از دریا نوشتهی میخائیل تمرکز میشود.زنگنه و میخائیل تصویری از زندگیشان زیر فشار شکنجه، در وضعیت جنگی، و در تبعید ارائه میکنند. این مقاله به لحاظ زمانی حوادث سال ۱۹۸۰ تا اولین سالهای هجوم امریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ را پوشش می دهد. خاطرهنویسان جنگ اطلاعاتشان را به شکلِ نقشهپردازیهایی غیر متعارف سامان میدهند که با تبیین و توضیح فضا و زمانها پیش میروند. پس از معرفی کوتاه نویسندگان و آثارشان، به بررسی نظریههای ژئوپلتیکی/سیاست جغرافیایی مرتبط با موضوع مقاله پرداخته می شود. سپس با اتکا بر مفاهیم اصلی رویکرد نقد جغرافیایی ــ فضازمانمندی، تخطی، و ارجاع ــ و نیز برخی مفاهیم فضاییِ دیگر تلاش می شود تا به واکاوی و مقایسهی تطبیقی خودزندگینامههای مورد اشاره پرداخته شود. در انتها نیز تحلیل نهایی در بستر نظری گستردهترِ تولید فضا گنجانده میشود. این طور استدلال می شود که خودزندگینامه نقش موثری در روایتهای تاریخی از جنگ عراق ایفا میکند. زنان خودزندگینامهنویس جنگ اگرچه بیتردید تحت تاثیر روایتهای شخصی هستند اما دریچههایی را به سوی جنگ میگشایند که فقط شاهدان عینی میتوانند ارائه کنند. در نتیجه میتوان استدلال کرد که خودزندگینامهنویسی زنان از جنگ اگر چه بیشتر و پیشتر به عنوان آرشیو تاریخی در نظر گرفته می شد اما باید اذعان کرد به عنوان نوع مجزایی از آثار ادبی کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
علمی - پژوهشی
مسعود فرهمندفر؛ غیاث الدین علیزاده
چکیده
واقعۀ 11 سپتامبر بهانهای به دست نوامپریالیسم امریکایی داد تا زیر لوای جنگ علیه تروریسم، گفتمان اسلام هراسی را تبلیغ کند. این واقعه بر ادبیات هم تأثیر گذاشت و نویسندگان بسیاری بر آن شدند تا به «دیگریسازیِ» مسلمانان و در کل مردمان خاورمیانه در روایتهای غربی پاسخ دهند. ...
بیشتر
واقعۀ 11 سپتامبر بهانهای به دست نوامپریالیسم امریکایی داد تا زیر لوای جنگ علیه تروریسم، گفتمان اسلام هراسی را تبلیغ کند. این واقعه بر ادبیات هم تأثیر گذاشت و نویسندگان بسیاری بر آن شدند تا به «دیگریسازیِ» مسلمانان و در کل مردمان خاورمیانه در روایتهای غربی پاسخ دهند. یکی از این نویسندگان محسن حمیدِ پاکستانی است که در رمان بنیادگرای ناراضی بهطور مستقیم و صریح ما را با ابعاد اقتصادیِ بیعدالتی فرهنگی و بینالمللی مواجه میسازد و از نقایص گفتمان جهانیشدن میگوید. این مقاله برساختهشدن سوژگیِ چنگیز، شخصیت اصلی رمان، را در حکم یک بیگانه و «دیگری» پس از 11 سپتامبر بررسی میکند. بنیادگرای ناراضی رمانی است که خواننده را مجبور میسازد به دروغهای پنهانشده در پس مقولههای کلی و تمامیتبخش همچون «غرب/شرق» و «ما/آنها» بهدقت بیندیشد. محسن حمید نشان میدهد که نقشۀ فرهنگی جهان به طراحی دوباره نیاز دارد زیرا فرهنگهای ملی بر مبنای محدودسازی بیگانه استوار گشتهاند، درحالیکه فرهنگها برخاسته از رفتار و اعمال مردمان است و اصالتی ذاتی و ناب ندارند. این مقاله میکوشد مفاهیم پیوندخوردگی هویت و فضای سوم را، از رهگذر بررسی شخصیت چنگیز، بررسی کند.
علمی - پژوهشی
نگار شریف؛ لیدا متین پارسا
چکیده
بررسی روانشناختی-فرهنگیِ حملۀ یازده سپتامبر و ترومای مرتبط با آن که در رمانِ مرد در حال سقوط اثر دان دلیلو انعکاس یافته است، ساختارهای دستکاریشدۀ شناخت و هویت فرهنگی را آشکار میکند و نشان میدهد که راویان غیرموثق در این روایت چگونه با دستکاری شناختیِ حادثۀ یازده سپتامبر ترومایی اجتماعی-فرهنگی میسازند و از این طریق ...
بیشتر
بررسی روانشناختی-فرهنگیِ حملۀ یازده سپتامبر و ترومای مرتبط با آن که در رمانِ مرد در حال سقوط اثر دان دلیلو انعکاس یافته است، ساختارهای دستکاریشدۀ شناخت و هویت فرهنگی را آشکار میکند و نشان میدهد که راویان غیرموثق در این روایت چگونه با دستکاری شناختیِ حادثۀ یازده سپتامبر ترومایی اجتماعی-فرهنگی میسازند و از این طریق باعث ایجاد ناسازگاری شناختی میشوند. روایت راوی و شخصیتها در این رمان از حادثۀ یازده سپتامبر خلائی را می نمایاند که فستینگر[1] آن را ناسازگاری شناختی[2] مینامد، یعنی شرایط ناخوشایندی که در آن فرد متوجه میشود بین باورها، نگرشها و رفتارهایش ناسازگاری وجود دارد. اما، مردم ذاتا خواهان سازگاری هستند، بنابراین تحریک میشوند تا ناسازگاری بین آنچه در واقع رخ داده و آنچه دستکاری شده است را کاهش دهند. گرچه راویان در این روایت به صورت نمادین نقش بازگوئی تاریخ را ایفا میکنند تا یازده سپتامبر را انعکاس دهند، اعتبار یا عدم اعتبار آنچه روایت میکنند باید از نظر اجتماعی-فرهنگی بررسی شود. طبق نظریۀ «ناسازگاری شناختیِ» فستینگر و ایدۀ «جهشهای شناختیِ بسیار بزرگ[3]» که الن اویانگ[4] مطرح میکند، شناخت در افراد تغییر میکند و خود را با محیطهای اجتماعی-فرهنگی و رویدادها وفق میدهد. از این رو هر روایتی مستعدِ ذهنگرایی است پس لزوما قابل اعتماد نیست. در نتیجه، دستکاری شناختی باعثِ معناسازی میشود و همین مسئله روایتهایی را که از تروماهای فرهنگی ساخته میشود غیر قابل اعتماد میسازد. بنابراین، بازنمود زیباشناختیای که دلیلو از ترومای یازده سپتامبر ارائه میکند نسخهای غیر قابل اعتماد از ترومایی فرهنگی پیش روی خواننده قرار میدهد که نشان میدهد به علتِ دستکاریهای شناختی نمیتوان به درستی مزر بین حقیقت و سازههای تروماتیک را از هم تشخیص داد.[1] Festinger[2] Cognitive Dissonance[3] Huge cognitive leaps[4] Elaine Auyoung
علمی - پژوهشی
نرگس یزدان پناه؛ مرتضی بابک معین
چکیده
گزاف نگفته ایم اگر ادعا کنیم که همه شعر رنه شارشاعر فرانسوی مکان چالشی است میان مقوله متضاد «گشودگی» و «بستگی». در واقع در شعر او همیشه شاهد اشتیاق مفرط سوژه برای رفتن، گریز و تغییر دائمی از سویی و از سوی دیگر گرایش به بازگشت به مکان آغازینی که رفتن از آن آغاز می شود، می باشیم. بازگشت نه برای ماندنی دائمی بلکه برای آن ...
بیشتر
گزاف نگفته ایم اگر ادعا کنیم که همه شعر رنه شارشاعر فرانسوی مکان چالشی است میان مقوله متضاد «گشودگی» و «بستگی». در واقع در شعر او همیشه شاهد اشتیاق مفرط سوژه برای رفتن، گریز و تغییر دائمی از سویی و از سوی دیگر گرایش به بازگشت به مکان آغازینی که رفتن از آن آغاز می شود، می باشیم. بازگشت نه برای ماندنی دائمی بلکه برای آن که سوژه از این مکان آغازین به عنوان سکوی پرتاب بهره گیرد و سکوی پرتاب چیزی نیست مگر منبعی از انرژی برای سوژه ای که تنها با تکیه بر این منبع انرژی مکان های اغازین به دنبال گشودگی به کشف امکانات متفاوت و ناشناخته هستی است. سوژه شار هرگز تن به جذابیت های فریبکارانه مکان های بسته که در آن ها می تواند دمی بیاساید نمی دهد. بلکه برعکس، او خود را پیوسته آماده برای احیایی دائمی می بیند. به بیان دیگر او خطر رفتن را به رخوت ماندن ترجیح می دهد. هدف اصلی این مقاله جواب به این پرسش است که اساساً در شعر شار چه تصویرهای شاعرانه ای این دو گرایش متضاد، یعنی میل به رفتن و «گشودگی» و بازگشت به مکان های آغازین آرامش بخش و حمایت کننده را به شیوه استعاری به تصویر می کشانند.