سوسن رحیمی بقاء؛ لیلا برادران جمیلی
چکیده
مقاله ی حاضر در نظر دارد تا در نمایشنامه های ایدئولوژیکی لیروی جونز یا امیری باراکا (2014-1934) با عناوین بهترین جذابیت زندگی (1969) و کشتی بردگان (1967) به بررسی مفاهیم میان فرهنگی، ایدئولوژی، و موضوع دو هویتی بپردازد. برای نیل به این منظور، از رویکردهای فرانتس فانون در حیطه ی مفاهیم میان فرهنگی و تحلیل هویت سیاهپوستان، و از نظرات اسلاوی ژیژک ...
بیشتر
مقاله ی حاضر در نظر دارد تا در نمایشنامه های ایدئولوژیکی لیروی جونز یا امیری باراکا (2014-1934) با عناوین بهترین جذابیت زندگی (1969) و کشتی بردگان (1967) به بررسی مفاهیم میان فرهنگی، ایدئولوژی، و موضوع دو هویتی بپردازد. برای نیل به این منظور، از رویکردهای فرانتس فانون در حیطه ی مفاهیم میان فرهنگی و تحلیل هویت سیاهپوستان، و از نظرات اسلاوی ژیژک در تحلیل رویکردهای ایدئولوژیکی-روانشناختی استفاده شده است. یکی از مدلهای ارتباطات میان فرهنگی در حیطه ی عملکرد قوانین استعماری در ایجاد مستعمرات با عنوانِ حمایت از کشور آفریقایی یا منطقه ی سیاهپوست نشین و یا جذب سیاهپوستان مهاجر به کشورهای سفیدپوست اروپایی-آمریکایی صورت می گیرد. تأثیرات فرهنگ های مختلف در مستعمرات، حاصل آمیزش بین نژادها و فرهنگ ها، باعث ایجاد تضادها، ترسها، نفرت ها، خشونت ها، و جنایات هر روزه خواهند بود. نمایشنامه های باراکا مانند سلاحی سیاسی و انقلابی، به ساختارهای ایدئولوژی حاکم، فرهنگ و نهادهای قراردادی-اجتماعی سفیدپوستان حمله می کند، و آزادی سیاهپوستان، نابودی انواع برده داری، و رهایی از تبعیض نژادی از درون مایه های نمایشنامه های باراکا می باشند. نمایشنامه های ایدئولوژیکی باراکا باعث ترویج فرهنگ مقاومت در سیاهپوستان و افزایش خودآگاهی نژادی و اعتماد به نفس در میان آنان گردیده است، او سیاهپوستان را صاحب فرهنگ و زبان مستقل می شمارد و اذعان می دارد که آنان باید برای کسب استقلال و آزادی خویش به پا خیزند. این مقاله بر آن است تا با تمرکز بر نمایشنامه های ایدئولوژیکی باراکا، پیامدهای تقابل فرهنگ ها را با توجه به عملکردهای ایدئولوژیکی حاکم از طرف استعمارگران سفیدپوست بر سیاهپوستان تفسیر نماید، و براین اساس، به بررسی عوامل قدرت از طریق توصیف ابزارهای مختلف برده داری از جمله خشونت و سرکوب جهت ایجاد دوسویگی، تردید، و دوهویتی در سیاهپوستان بپردازد.
سید شهاب الدین ساداتی؛ علیرضا جعفری
دوره 14، شماره 19 ، آبان 1396، ، صفحه 187-208
چکیده
چکیدهمقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از تعریف لوییز آلتوسر از مفهوم «ایدئولوژی»، «فراخوانده شدن»، «ابزارهای فشار حکومتی» و «ابزارهای ایدئولوژیک حکومتی»، شعر مشهور ایمامو امیری باراکا «به یاد رادیو» را مطالعه و بررسی کند. بنا به تعریف آلتوسر، «ایدئولوژی بازنماییِ روابط خیالی افراد با شرایط وجودی خودشان» است. به عبارتی دیگر ایدئولوژی ...
بیشتر
چکیدهمقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از تعریف لوییز آلتوسر از مفهوم «ایدئولوژی»، «فراخوانده شدن»، «ابزارهای فشار حکومتی» و «ابزارهای ایدئولوژیک حکومتی»، شعر مشهور ایمامو امیری باراکا «به یاد رادیو» را مطالعه و بررسی کند. بنا به تعریف آلتوسر، «ایدئولوژی بازنماییِ روابط خیالی افراد با شرایط وجودی خودشان» است. به عبارتی دیگر ایدئولوژی رابطه افراد با واقعیت خارج را مخدوش میسازد. در شعر باراکا «به یاد رادیو»، رسانه (رادیو) به عنوان یک ابزار ایدئولوژیک مخاطبین خویش شامل همه سفیدپوستان و سیاهپوستان را فراخوانده و آنها را تبدیل به سوژههایی ایدئولوژیک میکند که بدون هیچ گونه مقاومتی ایدئولوژی طبقه حاکم (سفیدپوستان) را پذیرفتهاند. باراکای جوان به عنوان شاعر، نگاهی حزنآمیز به کودکی خویش دارد (زمانی که با علاقه به رادیو گوش میکرده است)، و با خشم و بدبینی برنامههای رادیو در طی چند دهه گذشته را مورد انتقاد قرار میدهد زیرا سیاه بودن را بد دانسته و برای نرمال بودن از سفیدپوستان کورکورانه تقلید کنند. مطالعه این شعر نشان میدهد که ابزارهای ایدئولوژیک حکومتی به شکلی نمادین و پنهان در قالب برنامههای رادیویی عمل میکنند.کلیدواژهها: آلتوسر – ایدئولوژی - ابزارهای ایدئولوژیک حکومتی - امیری باراکا - فراخوانده شدن
علیرضا جعفری؛ جلال سخنور؛ سید شهاب الدین ساداتی
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1392
چکیده
مقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از رویکردِ ادبی مادیگرایی فرهنگی و مخالف خوانی به بررسی مفهوم خرده فرهنگ مقاوم سیاه در اشعار منتخب از امیری باراکا بپردازد. مادیگرایی فرهنگی رویکردی ادبی است که در اوایل دهه 1980 میلادی اَلِن سینفیلد و جاناتان دالیمور در بریتانیا پایهگذاری کردند. رویکرد ادبی مادیگرایی فرهنگی از هوشیاری سیاسی ...
بیشتر
مقاله حاضر تلاش دارد تا با استفاده از رویکردِ ادبی مادیگرایی فرهنگی و مخالف خوانی به بررسی مفهوم خرده فرهنگ مقاوم سیاه در اشعار منتخب از امیری باراکا بپردازد. مادیگرایی فرهنگی رویکردی ادبی است که در اوایل دهه 1980 میلادی اَلِن سینفیلد و جاناتان دالیمور در بریتانیا پایهگذاری کردند. رویکرد ادبی مادیگرایی فرهنگی از هوشیاری سیاسی برخوردار است و در تضاد با رویکرد فرمالیسم روسی و نقدِ نو آمریکایی، ادبیات را به مثابه ماهیتی مادی در نظر مىگیرد و آن را در ارتباط با تاریخ و مسائل اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی مورد بررسی قرار مىدهد. مادیگرایی فرهنگی همچنین در پیِ کشف قدرت و ایدئولوژی حاکم و مطالعه روابط قدرت بین افراد و در همان سطح به دنبال نیروهای مخالف و مقاوم در برابر قدرت حاکم است. امیری باراکا شاعر، نمایشنامهنویس، داستاننویس و منتقدِ ادبی سیاهپوستِ معاصر از تاثیرگذارترین نویسندگان و رهبر جنبش هنری سیاه در آمریکا است. شعر او به عنوان مهمترین وسیله برای بیان مقاصد فرهنگی و سیاسىاش به تعریف و بازتعریف جامعه سیاهپوستان و شکلگیری خرده فرهنگ مقاوم سیاه مىپردازد. اشعار باراکا حکم سلاحی سیاسى را دارندکه برای ایجاد جامعهای کوچک و منسجم در درون جامعه بزرگ آمریکا، به ایدئولوژی طبقه حاکم حمله مىکند، گوئی قصد واژگونی قدرت حاکم را دارد. با تبلیغ ایدئولوژی و اهداف خویش در راستای پرپایی یک خرده فرهنگ مقاوم حرکت می کند. باراکا قوانین سنتی زبانی در شعر را نیز به چالش مىکشد و زبان جدید و خاص خویش را برای بیان عقاید انقلابی و آزادی خواهانهاش به کار مىبرد.