لعیا متین پارسا؛ علی سلامی
چکیده
ویلیام بلیک – شاعر نامدار رمانتیک- مدتهاست که در میان منتقدان و نویسندگان بومگرا، شاعری ناسازگار با محیطزیست و مشکلات مربوط به چالشهای آن محسوب میشود و بسیاری از پیروان و حامیان محیطزیست ادعا کردهاند که او را نمیتوان شاعری آگاه و علاقهمند به مسائل و مشکلات زیستمحیطی دانست. درعینحال منتقدان دیگری نیز وجود دارند ...
بیشتر
ویلیام بلیک – شاعر نامدار رمانتیک- مدتهاست که در میان منتقدان و نویسندگان بومگرا، شاعری ناسازگار با محیطزیست و مشکلات مربوط به چالشهای آن محسوب میشود و بسیاری از پیروان و حامیان محیطزیست ادعا کردهاند که او را نمیتوان شاعری آگاه و علاقهمند به مسائل و مشکلات زیستمحیطی دانست. درعینحال منتقدان دیگری نیز وجود دارند که کوشش میکنند برخی از بازنماییها و توصیفات منفی ویلیام بلیک از طبیعت و محیطزیست انسان را دستکاری کرده و یا نادیده بگیرند و نشان بدهند که او را میتوان در خوانشهای انتقادی زیستمحیطی دوره حاضر ثبت کرد. مقالۀ حاضر بر دو مفهوم فلسفی اصلی «همانندی» و «درونروانگی» امانوئل سوئدنبرگ -فیلسوف سوئدی- متمرکز است تا با استفاده از این دو معنا و مفهوم فلسفی، همبستگی و ارتباط طولانیمدت موجود میان نوع بشر و جایگاه و دیدگاه او نسبت به طبیعت در برگزیده سرودههای ویلیام بلیک را کشف کند. سرودههای منتخب بررسیشده در این نوشتار شامل قسمتهایی از «سرود اورشلیم»؛ «اورشلیم، ظهور آلبیون بزرگ» و «میلتون» است. بررسی این ایدئولوژی بومگرا و خدامحور در منتخب آثار این شاعر بر پایهٔ مفاهیم فلسفی سوئدنبرگ وجود قوۀ آگاهی را تأیید میکند که به نظر میرسد در پیشی گرفتن از آفریدگار و شکاف ظاهری ایجاد شده در آفرینش مهارت دارد، بنابراین رویکرد کمی سازی در خصوص طبیعت را واژگون میکند و ماهیت مستقل کیفیتهایی مانند هستی و آفرینش را بازیابی میکند و اینگونه دیدگاه جدیدی در خوانش آثار این شاعر ارائه میشود.