لیلی کافی؛ کیان سهیل؛ کیهان بهمنی؛ نیوشا احمدی
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر برای اولین بار آراء و نظریات آنتونیو داماسیو متفکر و فیلسوف برجستهی معاصر در حوزهی نقش حسها در ادراک و آگاهی را در شخصیت لوژین در رمان دفاع (دفاع لوژین) مطالعه میکند تا ضمن بررسی وجوه بازنمایی درد نشان دهد چگونه درد میتواند بر تجربه-ی زیستهی فرد اثر بگذارد و نقش درد در ساخت "خود" و بازساخت "آگاهی" چه میتواند ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر برای اولین بار آراء و نظریات آنتونیو داماسیو متفکر و فیلسوف برجستهی معاصر در حوزهی نقش حسها در ادراک و آگاهی را در شخصیت لوژین در رمان دفاع (دفاع لوژین) مطالعه میکند تا ضمن بررسی وجوه بازنمایی درد نشان دهد چگونه درد میتواند بر تجربه-ی زیستهی فرد اثر بگذارد و نقش درد در ساخت "خود" و بازساخت "آگاهی" چه میتواند باشد. موضوع درد در آثار نابوکوف از منظر کارکرد منفی آن در پژوهشهای قبلی دیده شده است اما در این مطالعه، درد با رویکردی پدیدارشناسانه و با تاکید بر نقش خاطره و آگاهی بررسی میشود تا کارکرد مثبتی که میتوان برای آن متصور بود تشریح شود. شخصیت لوژین به اذعان منتقدین، یکی از بینظیرترین شخصیت های نابوکوف است که از وجوه مختلف، قابلیت بررسی و مطالعه را دارد. در این تحقیق، این شخصیت را با نگاهی پدیدارشناسانه (بدور از هر گونه پیش فرض) و فقط با اتکاء به متن اثر و جزییات نهفته در آن مورد مطالعه قرار میدهیم تارابطهی تنگاتنگ حس، شناخت، آگاهی و تاثیر آن بر عملکرد حیاتی فرد برای بقاء در جسم و روان را تبیین کنیم. این پژوهش نشان میدهد چگونه نوع زیستِ آدمی از تجربهی درد میتواند او را به سوی عدم ببرد یا به کمک آگاهی و خاطره به سوی بقاء. مقولهی حس، خاطره، ادراک و آگاهی موضوعی است که در آثار ناباکوف قابلیت بحث و بررسی بسیاری دارد و لذا این مطالعه میتواند راهگشای پژوهشگران علاقهمند به این حوزه و آثار این نویسنده باشد تا نمود این نگرش را در دیگر آثار او نیز مورد مداقه قرار دهند.
مریم معین خرازی؛ دکتر کیهان بهمنی
چکیده
رویکرد انتقادی غذامحور یک حوزهی جدید است که توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود معطوف داشته است. اهمیت فرهنگی جایگاه غذا و موارد مربوط به آن در متون ادبی معمولاً با موضوعاتی چون جنسیت، طبقه اجتماعی و نژاد مرتبط است. این پژوهش، تلاش دارد تا رابطهی بین غذا و هویت را در رمان ختمی ارغوانی (2003) اثر چیماماندا انگزی آدیچی با استفاده از ...
بیشتر
رویکرد انتقادی غذامحور یک حوزهی جدید است که توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود معطوف داشته است. اهمیت فرهنگی جایگاه غذا و موارد مربوط به آن در متون ادبی معمولاً با موضوعاتی چون جنسیت، طبقه اجتماعی و نژاد مرتبط است. این پژوهش، تلاش دارد تا رابطهی بین غذا و هویت را در رمان ختمی ارغوانی (2003) اثر چیماماندا انگزی آدیچی با استفاده از نظرات جامعه شناسی پییر بوردیو به ویژه در کتاب تمایز (1984) بررسی نماید. بوردیو با استفاده از کلیدواژههای خود همچون عادتواره، انواع سرمایه، و میدان توضیح میدهد که چرا و چگونه افرادی با جایگاه اجتماعی مشابه دارای سلایق، سبک زندگی و اعمال مشابهی هستند. عمل فرد تحت تاثیر رابطه بین عادت واره، میدان، و سایر انواع سرمایه از جمله اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، و نمادین شکل میگیرد. بنابراین، نوع تغذیه و طرز غذا خوردن در بین اقشار مختلف جامعه نمایانگر عقاید، ارزشها، موضعگیریها، و موقعیت اجتماعی افراد است. بوردیو در مطالعات خود، سلیقههای مختلف و تفاوتهایی که در حوزهی مصرف در طبقههای مختلف جامعه دیده میشود را بررسی میکند و الگوی مصرف طبقهی کارگر و ضعیف جامعه را سلیقهی ناشی از جبر و الگوی مصرف طبقههای متوسط و بالای جامعه را سلیقهی ناشی از تجمل مینامد. در این مقاله نشان داده میشود که چگونه این نویسندهی برجسته نیجریهای با ارائهی تصاویرغذا و آشپزی، نوع سلیقه، منطق عمل و هویت فرهنگی افراد را از منظر موقعیت اجتماعیشان نشان میدهد.
دکتر کیهان بهمنی؛ Maryam Shokouhi
چکیده
این مقاله با بکارگیری رویکرد التقاطی اخلاقی-اجتماعی-فرهنگی به واکاوی نقش دیگری در فرایند فرهیزش[1] برای سوژه ی اقلیت در جامعه ی چندفرهنگی انگلستان به شکل نمود یافته در رمان امضاء جمعکن (2002) می پردازد. تنوع نژادی، فرهنگی و مذهبی اغلب سوژه ی اقلیت را با گسست بین-فردی مواجه میکند که مانع ارتباط مناسب او با اطرافیان و زندگی در زمان حال ...
بیشتر
این مقاله با بکارگیری رویکرد التقاطی اخلاقی-اجتماعی-فرهنگی به واکاوی نقش دیگری در فرایند فرهیزش[1] برای سوژه ی اقلیت در جامعه ی چندفرهنگی انگلستان به شکل نمود یافته در رمان امضاء جمعکن (2002) می پردازد. تنوع نژادی، فرهنگی و مذهبی اغلب سوژه ی اقلیت را با گسست بین-فردی مواجه میکند که مانع ارتباط مناسب او با اطرافیان و زندگی در زمان حال می شود. از این رو در این نوشتار با استفاده از نقد اجتماعی-فرهنگی پاول گیلروی، تفاسیر جان دابلیو بری از فرایند فرهیزش و نقش دیگری در فلسفه ی امانوئل لویناس، امضا جمع کن اثر برجسته ی زیدی اسمیت، تحلیل و بررسی می شود. اسمیت در اغلب آثار خود به مشکلات چند فرهنگی در لندن می پردازد که متاثر از تجربه های شخصی خود او در مقام فردی جامائیکایی-انگلیسی است. رد مطلق گرایی قومی، مبتنی بر پذیرش تفاوت های دیگری به منظور نیل به خوش مشربی[2]در جامعه چندفرهنگی انگلستان است. سوژه ی اقلیت پس از ورود به فرایند فرهیزش یکی از موارد جذب، ادغام، جدایی و یا انزوا را بر می گزیند. هرچه میزان پذیرش دیگری و برقراری ارتباط با فرهنگ جدید بیشتر باشد حرکت از انزوا به سوی ادغام با موفقیت بیشتری انجام میشود. پژوهشگر در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که دیگری چگونه در تغییر سیر تفکر سوژه ی اقلیت و در پی آن عبور از انزوا به ادغام موثر است؟ پاسخ به این سوال درک چگونگی بازیابی هویت در جامعه ی چند فرهنگی را میسر می سازد. استدلال این نوشتار بر این اساس استوار است که اسمیت در این اثر با پرداختن به هویت مذهبی درصدد است تا تغییرات درونی سوژه و میزان موفقیت اش در فرایند فرهیزش را نشان دهد. تجلی دیگری در خانواده، دوستان و مکان زیست و میزان تاثیرپذیری سوژه ی اقلیت از او در صورتی موثر است که سوژه بتواند در حالی که خود را در ساحت دیگری می پندارد او را در جایگاه بیرونی قرار دهد. تنها در این صورت با احساس مسئولیت به ایفای نقش خود به عنوان دیگری نائل میآید و فرایند فرهیزش با موفقیت انجام میشود.[1] Acculturation[2] Conviviality