دومینیک کارنوا-ترابی؛ شهرزاد مغروری
چکیده
یکی از واقعیتهای جدایی ناپذیر انسان پذیرش تغییر و تحولاتی خاص، با توجه به عواملی چون قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی متفاوت، تجربه کردن رویدادهای تاریخی-اجتماعی و نیز تجارب شخصی فرد در مقاطع مختلف زندگیست. این عوامل فرد را بسمت پذیرش الگوها و عادت واره هایی نو سوق میدهند، و نه تنها سرمنشا تحولات بزرگی در سیر زندگی وی میشوند، بلکه موجب ...
بیشتر
یکی از واقعیتهای جدایی ناپذیر انسان پذیرش تغییر و تحولاتی خاص، با توجه به عواملی چون قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی متفاوت، تجربه کردن رویدادهای تاریخی-اجتماعی و نیز تجارب شخصی فرد در مقاطع مختلف زندگیست. این عوامل فرد را بسمت پذیرش الگوها و عادت واره هایی نو سوق میدهند، و نه تنها سرمنشا تحولات بزرگی در سیر زندگی وی میشوند، بلکه موجب شکل گیری هویتی جدید نیز میگردند. ادبیات امروز متاثر از این واقعیت روایتگر زندگی افرادیست که تحت تاثیر شرایط مختلف، هویتی متفاوت برمیگزینند. سیکل چهارگانه ادبی دورتال اثرِ ژوریس کارل هویسمانس بخوبی این واقعیت را از طریق خلق اثری اتوفیکسیون و بکمک شخصیت اصلی این داستان، دورتال، بتصویر میکشد. بررسی این سیکل ادبی با تکیه بر نظریه عادت واره پییر بوردیو در باب تحولات بشری کمک کرد تا نشان دهیم چگونه شخصیت اصلی این آثار با قرار گرفتن در میدانهای مختلف و معاشرت با افرادی از طیف های گوناگون جامعه دچار دگردیسی میشود، تا جائیکه با نوشتن زندگینامه ژیل دوره قدم در ظلمات شیطان پرستی میگذارد اما در ادامه و بدلیل قرار گرفتن در میدانهای مذهبی و فرهنگی همچون کلیسا با کسب عادت واره هایی جدید دچار تحول شده و بسمت رستگاری سوق مییابد. اینچنین، در انتهای این مسیر، به کمک کسب عادت واره هایی برآمده از میادین مذهبی، هویتی به غایت متفاوت از آنچه که در ابتدا بوده است کسب میکند. درحقیقت، نویسنده با خلق این اثر و نقل تحولات دورتال در صدد بیان تجربه زیسته خود است.
فاطمه پورجعفری؛ لیلا برادران جمیلی
چکیده
این مقاله بر رابطهی بین زیباییشناسی و اخلاق مبتنی است و با محوریت روایتشناسی بلاغی و فلسفه اخلاق، به بررسی اخلاقیات تنیده در شگردهای روایی رمان در باب زیبایی زیدی اسمیت میپردازد. چهارچوب نظری این تحقیقِ میان رشتهای بر روایتشناسی بلاغی جیمز فیلان و فلسفه اخلاق چارلز تیلور استوار است. فیلان جنبه زیباییشناسی روایت را در ...
بیشتر
این مقاله بر رابطهی بین زیباییشناسی و اخلاق مبتنی است و با محوریت روایتشناسی بلاغی و فلسفه اخلاق، به بررسی اخلاقیات تنیده در شگردهای روایی رمان در باب زیبایی زیدی اسمیت میپردازد. چهارچوب نظری این تحقیقِ میان رشتهای بر روایتشناسی بلاغی جیمز فیلان و فلسفه اخلاق چارلز تیلور استوار است. فیلان جنبه زیباییشناسی روایت را در بکارگیری شگردهای روایی میداند که دارای دامنۀ اخلاقی بوده و در نهایت منجر به داوریهای اخلاقی مخاطب میگردند. در بررسی زیباییشناسی روایی شگردهای اسمیت در استفاده از گفتمان غیرمستقیم آزاد و آوای روایی و کارکرد بلاغی آنها در انتقال ارزشهای جهان داستانی نویسنده مورد کنکاش قرار میگیرد. در بحث نظام اخلاقی رمان، چگونگی ترسیم هویت شخصیتهای داستان در ارتباط با طرز تلقی آنها از مفهوم زیبایی به مثابه خیری اخلاقی ، و دیدگاه اسمیت در تبیین فضیلت دغدغه مندی برای دیگری بررسی می شود. رمان در باب زیبایی قلمرو واقعیت انسان قرن بیست و یکم است که از یک سو به دنبال بیان هویت اصیل انسانی در بستری متکثر با چالشهایی بنیادین روبروست و از سویی دیگر درصدد کشف تعریفی مناسب برای دیگر دوستی در جامعه چند فرهنگی کنونی میباشد. این مقاله نشان میدهد که چگونه دامنه اخلاقی شگردهای روایی اسمیت، به بازنمایی جهانی میپردازد که در عین تکثر از جهان پاره پاره پسامدرن فاصله گرفته و مخاطب را به ارزیابیهای اخلاقی متناسب با واقعیت معاصر فرا میخواند.
دکتر کیهان بهمنی؛ Maryam Shokouhi
چکیده
این مقاله با بکارگیری رویکرد التقاطی اخلاقی-اجتماعی-فرهنگی به واکاوی نقش دیگری در فرایند فرهیزش[1] برای سوژه ی اقلیت در جامعه ی چندفرهنگی انگلستان به شکل نمود یافته در رمان امضاء جمعکن (2002) می پردازد. تنوع نژادی، فرهنگی و مذهبی اغلب سوژه ی اقلیت را با گسست بین-فردی مواجه میکند که مانع ارتباط مناسب او با اطرافیان و زندگی در زمان حال ...
بیشتر
این مقاله با بکارگیری رویکرد التقاطی اخلاقی-اجتماعی-فرهنگی به واکاوی نقش دیگری در فرایند فرهیزش[1] برای سوژه ی اقلیت در جامعه ی چندفرهنگی انگلستان به شکل نمود یافته در رمان امضاء جمعکن (2002) می پردازد. تنوع نژادی، فرهنگی و مذهبی اغلب سوژه ی اقلیت را با گسست بین-فردی مواجه میکند که مانع ارتباط مناسب او با اطرافیان و زندگی در زمان حال می شود. از این رو در این نوشتار با استفاده از نقد اجتماعی-فرهنگی پاول گیلروی، تفاسیر جان دابلیو بری از فرایند فرهیزش و نقش دیگری در فلسفه ی امانوئل لویناس، امضا جمع کن اثر برجسته ی زیدی اسمیت، تحلیل و بررسی می شود. اسمیت در اغلب آثار خود به مشکلات چند فرهنگی در لندن می پردازد که متاثر از تجربه های شخصی خود او در مقام فردی جامائیکایی-انگلیسی است. رد مطلق گرایی قومی، مبتنی بر پذیرش تفاوت های دیگری به منظور نیل به خوش مشربی[2]در جامعه چندفرهنگی انگلستان است. سوژه ی اقلیت پس از ورود به فرایند فرهیزش یکی از موارد جذب، ادغام، جدایی و یا انزوا را بر می گزیند. هرچه میزان پذیرش دیگری و برقراری ارتباط با فرهنگ جدید بیشتر باشد حرکت از انزوا به سوی ادغام با موفقیت بیشتری انجام میشود. پژوهشگر در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که دیگری چگونه در تغییر سیر تفکر سوژه ی اقلیت و در پی آن عبور از انزوا به ادغام موثر است؟ پاسخ به این سوال درک چگونگی بازیابی هویت در جامعه ی چند فرهنگی را میسر می سازد. استدلال این نوشتار بر این اساس استوار است که اسمیت در این اثر با پرداختن به هویت مذهبی درصدد است تا تغییرات درونی سوژه و میزان موفقیت اش در فرایند فرهیزش را نشان دهد. تجلی دیگری در خانواده، دوستان و مکان زیست و میزان تاثیرپذیری سوژه ی اقلیت از او در صورتی موثر است که سوژه بتواند در حالی که خود را در ساحت دیگری می پندارد او را در جایگاه بیرونی قرار دهد. تنها در این صورت با احساس مسئولیت به ایفای نقش خود به عنوان دیگری نائل میآید و فرایند فرهیزش با موفقیت انجام میشود.[1] Acculturation[2] Conviviality
جلال سخنور؛ زهرا بردباری؛ سیدوحید ابطحی
چکیده
جان بارت را میتوان احیا گر فلسفه پیرونیسم در حیطه ادبیات پسامدرن آمریکا در قرن بیستم دانست. او با خلق شخصیتهای پیرونیستی به انتقاد از نظام ارزشی در آمریکا پرداخته و اساسا زندگی بی مایه و پوچ انسان را در قرن بیستم دست مایه اثر خویش قرار می دهد. پایان راه نمونه ای است موفق از استحاله مفهوم قهرمان به ضد قهرمان که در آن شخصیتها ...
بیشتر
جان بارت را میتوان احیا گر فلسفه پیرونیسم در حیطه ادبیات پسامدرن آمریکا در قرن بیستم دانست. او با خلق شخصیتهای پیرونیستی به انتقاد از نظام ارزشی در آمریکا پرداخته و اساسا زندگی بی مایه و پوچ انسان را در قرن بیستم دست مایه اثر خویش قرار می دهد. پایان راه نمونه ای است موفق از استحاله مفهوم قهرمان به ضد قهرمان که در آن شخصیتها در جدال با واقعیات شکننده زندگی از نوعی اختلال روانی بنام «کازموپسیس» رنج می برند. دسیدوفوبیا یا ترس از تصمیم گیری که ناشی از تغییر جهانبینی این افراد است موجب شده آنها به نوعی جعل هویت تحت عنوان «اسطوره درمانی» پناه ببرند. از دیگر سو توصیف بارت از سرگشتگی چنین انسانی منطبق با تعریف عقلانیت در فلسفه پیرونیسم است. از اینرو، پرسش اصلی تحقیق اینگونه تبیین می شود که اندیشه بارت با وجود همسو بودن با پسامدرنیسم ادبی و گرایشهای فلسفۀ جدید که از سوی دکارت و هیوم مطرح شد در حقیقت تجسمی است از شکاکیت پیرونیستی که در اعصار و قرون مختلف به صور گوناگون جلوه گر شده و شکلی تکاملی به خود گرفته است. نویسندگان ضمن بررسی ریشه های تاریخی تردیدگرایی و سیر تحول آن تا پیداش فلسفه پسامدرن برآنند تا دغدغه های بارت را نیز در باب بحران هویت و اصالت معنی تشریح نمایند. این پژوهش با تمرکز بر رمان پایان راه در نهایت نشان می دهد که بارت بشر را بگونه ای تصویرسازی می کند که در تصمیمات خویش بیشتر از آنکه تابع دلایل عقلی باشد از عواطف و احساسات پیروی کرده و عقلانیت او نیز در عمل راه به جایی نمی برد.
حسین محسنی؛ کیان سهیل
چکیده
گونه ادبی سایبرپانک یکی از متاخرترین گونههای داستاننویسی علمی-تخیلی است که در آن شخصیتها در فضاهای شهری قرار میگیرند که غرق در پیشرفتهای سایبرنتیکی و رایانهای آیندهنگر هستند. مطالعه حاضر بر آن است که به پاسخی برای این پرسش برسد: در شرایطی که ارزشها و تصاویر سطحی تنها نمودهای بارز در دنیای سایبرپانک است، تعریف و شناخت ...
بیشتر
گونه ادبی سایبرپانک یکی از متاخرترین گونههای داستاننویسی علمی-تخیلی است که در آن شخصیتها در فضاهای شهری قرار میگیرند که غرق در پیشرفتهای سایبرنتیکی و رایانهای آیندهنگر هستند. مطالعه حاضر بر آن است که به پاسخی برای این پرسش برسد: در شرایطی که ارزشها و تصاویر سطحی تنها نمودهای بارز در دنیای سایبرپانک است، تعریف و شناخت شهروند دنیای سایبرپانک از هویت چگونه شکل خواهد گرفت؟ با یاری جستن از نظریات گارفیلد بنجامین و ویلیام هینی، دو منتقد بهنام در زمینه فرهنگ سایبر و هویتهای سایبرگ و پساانسانی، مطالعه بر این گمان است که تعریف شهروند دنیای سایبرپانک از خود تعریفی ازهمگسیخته و غیرجوهری است. هر شهروند میتواند برای خود چندین تعریف داشته باشد که به همه آنها به طور همزمان تعلق و عدم تعلق دارد. تمامی تعاریف شهروند سایبرپانکی حول پوچی هویتی وی شکل گرفته و از این رو، او بین آنها سیال است و میتواند هر کدام از آنها را در برههای از زمان انتخاب کند. این خصوصیات، به گمان مطالعه، شهروندان را به سوژههایی پساانسانی و سایبرگی تبدیل میکنند.
هدا شب رنگ
چکیده
تجربه مهاجرت با نوعی تنش یا تناقض همراه است، مهاجر همواره با دستور/ خواسته ای دوگانه و متناقض رو به رو است. میزبان در آن واحد از مهاجر می خواهد هم با فرهنگ میزبان همانند و همسو شود و هم حدی از تفاوت را حفظ کند که این عمل منجر به ایجاد "پارادوکس همانندی و تفاوت" می شود. بدین صورت مهاجر در موقعیتی ناممکن قرار می گیرد: از سویی، باید فعالانه ...
بیشتر
تجربه مهاجرت با نوعی تنش یا تناقض همراه است، مهاجر همواره با دستور/ خواسته ای دوگانه و متناقض رو به رو است. میزبان در آن واحد از مهاجر می خواهد هم با فرهنگ میزبان همانند و همسو شود و هم حدی از تفاوت را حفظ کند که این عمل منجر به ایجاد "پارادوکس همانندی و تفاوت" می شود. بدین صورت مهاجر در موقعیتی ناممکن قرار می گیرد: از سویی، باید فعالانه در فرآیند همانندسازی شرکت کند و از سوی دیگر باید فاصله ی خود را با فرهنگ میزبان حفظ کند. در این مقاله، ابتدا به بررسی عواقب وضعیت پارادوکس همانندی و تفاوت می پردازیم و سپس فیلم دختری شب تنها به خانه می رودساخته آنا لیلی امیر پور که از فیلمسازان مهاجر ایرانی است را بررسی می کنیم تا ببینیم چگونه این هنرمند در بازنمایی هنر خود در واقع هویت هایی که به عنوان یک ایرانی- آمریکایی برای خود قائل است را در فیلمش برای بیننده بازنمایی می کند. فیلم او بازنمایی ملغمه ای از نظام های نشانه ای متفاوت است، نشانه هایی که همه به نظام نشانه ایِ میزبان (آمریکایی) یا مهاجر (ایرانی) تعلق ندارند. اگر چه این وضعیت ناممکن بسیار دردناک می نماید، اما هنر مهاجر از این وضعیت دوگانه سود می برد، چرا که نشانه های این هنر به تمامی از نظام های نشانه ای از پیش تعیین شده هالیوودی فارغ می شود و هنرمند مهاجر قادر می گردد در وضعیتی بینابینی یا هیبریدی به خلق اثری دست بزند که بسیار بدیع است.
دومینیک کارنوی-ترابی؛ منیره اکبرپوران
دوره 13، شماره 17 ، آبان 1395، ، صفحه 79-99
چکیده
تصویرشناسی بهعنوان گرایشی در ادبیات تطبیقی که به مطالعۀ تصاویر و بازنماییهای بیگانه («دیگری») در یک اثر ادبی یا یک ادبیات میپردازد میتواند با نوع ادبی حماسه مناسبتی ویژه داشته باشد؛ چرا که تنها در این نوع ادبی بازنمایی دیگری الزاماً با طرد، هراس و تحقیری مبالغهآمیز همراه است و در سهگانۀ بیگانههراسی، بیگانهدوستی ...
بیشتر
تصویرشناسی بهعنوان گرایشی در ادبیات تطبیقی که به مطالعۀ تصاویر و بازنماییهای بیگانه («دیگری») در یک اثر ادبی یا یک ادبیات میپردازد میتواند با نوع ادبی حماسه مناسبتی ویژه داشته باشد؛ چرا که تنها در این نوع ادبی بازنمایی دیگری الزاماً با طرد، هراس و تحقیری مبالغهآمیز همراه است و در سهگانۀ بیگانههراسی، بیگانهدوستی و شیفتگی در مقابل بیگانه، طرحشده توسط دانیل هانری پاژو[1]، تصویرشناس فرانسوی، این بازنمایی همواره در شق نخست جای میگیرد. در واقع حماسه نوع ادبی هویت محوری است که با برجستهکردن اختلافها و تضادهای میان ما و دیگری، بر تضادها و اختلافهای داخلی سرپوش میگذارد و هویت اجتماعی را بازسازی میکند. قطعاً این هویت در تضاد با غیریت تعریف میشود که دیوها و غولهای حماسه نمونههایی از آن هستند. جستار حاضر بر آن است که با بررسی بوطیقای بازنمایی دیگری در نوع ادبی حماسه به بررسی سازوکار طرد بیگانه وتغییر شکل آن در این نوع ادبی بپردازد و رابطۀ آن را با ویژگیهای ذاتی این نوع موردمطالعه قرار دهد.
نرگس منتخبی بختور
دوره 13، شماره 17 ، آبان 1395، ، صفحه 245-268
چکیده
اخلاق در عصر پسامدرن دستخوش تغییرات عمدهای در زمینهی هویت شده است و تئاتر پسامدرن بستری مناسب برای به تصویر کشیدن و عرضهی رابطهی تنگاتنگ بین اخلاق، هویت و زبان بوده است. این مقاله بر آن است تا ابعاد جدیدی از اخلاق و کنش اخلاقی را در تئاتر دهههای شصت تا هشتاد آمریکا و انگلیس را مورد بررسی قرار دهد. چهارچوب نظری برای تحلیل ...
بیشتر
اخلاق در عصر پسامدرن دستخوش تغییرات عمدهای در زمینهی هویت شده است و تئاتر پسامدرن بستری مناسب برای به تصویر کشیدن و عرضهی رابطهی تنگاتنگ بین اخلاق، هویت و زبان بوده است. این مقاله بر آن است تا ابعاد جدیدی از اخلاق و کنش اخلاقی را در تئاتر دهههای شصت تا هشتاد آمریکا و انگلیس را مورد بررسی قرار دهد. چهارچوب نظری برای تحلیل و مطالعه، فلسفهی سیاسی جورجو آگامبن، متفکر معاصر ایتالیایی خواهد بود. علیرغم توجه و دلبستگی وصفناپذیر آگامبن به ادبیات، هنر و نقد، به شعر و بوطیقا، تاکنون تلاش اندکی برای خوانش آثار ادبی و هنری با اسلوب نقادی وی انجام گرفته است. مقالهی حاضر تلاش دارد بین هنر و تفکر آگامبن آشتی برقرار و زاویهی نقد جدید و دستنخوردهتری به عرصهی نقد معرفی کند. تفکر آگامبن، زبان، هستیشناسی و سیاست را در کنار و مجاورت یکدیگر مورد مطالعه قرار میدهد. او باور دارد تجربهی حدود زبان، همان مادهی زبان، امری اخلاقی است که میتواند هنجارها و کلیشههای تحمیلی قدرت را به چالش بکشد. در این راستا، تئاتر پسامدرن انقلاب بزرگی را در نقش زبان شاهد بوده است. حال تماشاگران برای بودن در سرحد تعامل زبانی و گفتار پا به سالن اجرا میگذارند. این روند را میتوان از منظر آگامبن، اخلاقی دانست که به واسطهاش سرکوب و مراقبت همیشگی ولی نادیدنی و نهانی قدرت محکوم میشود. چنین است که تئاتر به جایگاه حقیقیاش، یعنی تجربهای مشترک بین افراد، نایل میشود. هدف نهایی این مقاله، نشاندادن اسبابی است که به واسطه آنها محدودیتهای زبان به کنش اخلاقی تبدیل میشوند و هویتی متفاوت را رقم میزنند.
مریم ساسان
دوره 7، شماره 1 ، شهریور 1393
چکیده
چکیده کوندرا در رمان هایش دنیایی ترسیم می کند سرشار از تفکر و پرسش. این تفکرات همواره پیرامون انسان و هستی او و به نوعی سرگشتگی و سختی بودن در این جهان شکل گرفته اند. در این مقاله نگاهی داریم به مضامینی که در آثار کوندرا از رمانی به رمان دیگر تکرار می شوند، تا مشخصات و ویژگی های بارز رمان های او را برجسته سازیم. مفاهیم هویت و مهاجرت ...
بیشتر
چکیده کوندرا در رمان هایش دنیایی ترسیم می کند سرشار از تفکر و پرسش. این تفکرات همواره پیرامون انسان و هستی او و به نوعی سرگشتگی و سختی بودن در این جهان شکل گرفته اند. در این مقاله نگاهی داریم به مضامینی که در آثار کوندرا از رمانی به رمان دیگر تکرار می شوند، تا مشخصات و ویژگی های بارز رمان های او را برجسته سازیم. مفاهیم هویت و مهاجرت و تاثیری که یکی از دیگری می پذیرد، مفاهیمی هستند که کوندرا با پردازش شخصیت هایش آنها را می پروراند تا از این رهگذر به شناختی کلی از انسان دست یابد.یکی از مسائل بنیادینی که کوندرا در رمان هایش پی می گیرد، مسئله مفهوم هویت، چگونگی شکل گیری آن و دگرگونی های آن است که در هر رمان به گونه ای متفاوت خودنمایی می کند. در این مقاله با تکیه بر رمان جهالت، هویت شخصیت های مهاجر در کشور مادری و در کشور میزبان، مورد مطالعه قرار خواهد گرفت و مسئله مهاجرت ناگزیر که احساسات گاه متناقضی را در شخصیت ها بر می انگیزد، بررسی خواهد شد.
عرفان رجبی؛ جلال سخنور
دوره 6، شماره 1 ، دی 1392
چکیده
با توجه به موقعیت آفریقایی ـ آمریکاییها در جامعه آمریکا، مسئله هویت در ادبیات آفریقایی ـ آمریکایی همواره یکی از دغدغههای اصلی(و شاید هم بزرگترین دغدغه) نویسندگان، شاعران و نمایشنامهنویسان آفریقایی ـ آمریکایی بوده است. در این میان، تونی موریسون در مقام نویسنده آفریقایی ـ آمریکایی زن ازرابطه تعین بین فرهنگ غالب و مغلوب فراتر ...
بیشتر
با توجه به موقعیت آفریقایی ـ آمریکاییها در جامعه آمریکا، مسئله هویت در ادبیات آفریقایی ـ آمریکایی همواره یکی از دغدغههای اصلی(و شاید هم بزرگترین دغدغه) نویسندگان، شاعران و نمایشنامهنویسان آفریقایی ـ آمریکایی بوده است. در این میان، تونی موریسون در مقام نویسنده آفریقایی ـ آمریکایی زن ازرابطه تعین بین فرهنگ غالب و مغلوب فراتر رفته و هویت را در رمانهایش در درون خود جامعه آفریقایی ـ آمریکاییها مسئلهساز میکند. در همین راستا، مقاله حاضر به بررسی فرایند هویتسازی در رمان بهشت (1997)، هفتمین اثر تونی موریسون میپردازد. از آنجا که هویت امری بسیط و تکساحتی نیست، پژوهش حاضر از نظریه گفتمان لاکلو وموف و مفاهیم تحلیلی آن و زبانشناسی نقشگرای هالیدی به عنوان چارچوبنظری پژوهش استفاده کرد. پس از تحلیل زبانی و گفتمانی رمان، این نتیجه حاصل میشود که هویت بر بستری از تعین مفرط گفتمانها، کنشهای گفتمانی و مناسبات قدرت شکل گرفته و پیچدهتر، فراترو ناپایدارتر از مطلقهای نژادی و مقولههای فرهنگی است.
الهه قره سوفلو؛ میر محمد خادم نبی
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1392
چکیده
فیلیپ مایکل اونداتیه یکی از بزرگترین نویسندگان ضداستعماری در دوران معاصر است. رمانهای این نویسنده اغلب به زندگی مظلومان و استعمارزدگانی میپردازد که از فقدان یا آشفتگی هویت رنج میبرند. تحقیق حاضر تلاشیاست در راستای خوانش رمانهای انداتیه با عناوین در پوست شیر و روح آنیل در چارچوب نظریههای فانون و دوبوآ در باب آگاهی دوگانه. ...
بیشتر
فیلیپ مایکل اونداتیه یکی از بزرگترین نویسندگان ضداستعماری در دوران معاصر است. رمانهای این نویسنده اغلب به زندگی مظلومان و استعمارزدگانی میپردازد که از فقدان یا آشفتگی هویت رنج میبرند. تحقیق حاضر تلاشیاست در راستای خوانش رمانهای انداتیه با عناوین در پوست شیر و روح آنیل در چارچوب نظریههای فانون و دوبوآ در باب آگاهی دوگانه. منظور از این اصطلاح، ماهیت استعمارشدگانی است که خویش را از منظر دیگری میبینند و به این امر میپردازد که آنان چگونه میتوانند در آن واحد دو هویت فرهنگی مختلف را به خود بگیرند. به این ترتیب، پژوهشگران مفهوم آگاهی دوگانه را بهکار میگیرند تا معلوم شود که شخص استعمارشده چگونه در جامعهی تحت استعمار، احساس غربت میکند؟ چه برخوردی با او میشود؟ چگونه در این موقعیت مقاومت میکند؟ چرا فرد استعمارزده صورتک بر چهره مینهد؟ و چرا سعی در برداشتن آن دارد؟.
بختیار سجادی؛ سمیه قربانی
دوره 5، شماره 1 ، اسفند 1391
چکیده
فلسفهی پسامدرنیستی تاریخ با زیر سوال بردن پیشفرضهای اساسی فلسفههای روشنگری و مدرنیستی که در طول سدههای متمادی به عنوان دیدگاه غالب و تعریف کننده تاریخ و مفهوم و کارکرد آن در حوزه علوم انسانی تلقی میشد، سعی در ارائهی رویکردی جدید به مسئلهی تاریخ با تأکید بر هستیشناسی آن دارد. در این میان میتوان به فلسفه پساساختارگرایانهی ...
بیشتر
فلسفهی پسامدرنیستی تاریخ با زیر سوال بردن پیشفرضهای اساسی فلسفههای روشنگری و مدرنیستی که در طول سدههای متمادی به عنوان دیدگاه غالب و تعریف کننده تاریخ و مفهوم و کارکرد آن در حوزه علوم انسانی تلقی میشد، سعی در ارائهی رویکردی جدید به مسئلهی تاریخ با تأکید بر هستیشناسی آن دارد. در این میان میتوان به فلسفه پساساختارگرایانهی منتقدینی همچون هیدن وایت و میشل فوکو در میان دیگران اشاره کرد. وایت به ویژه با پیشنهاد مفهوم تعالی تاریخی پارادایمهای اساسی رویکرد روشنگری/مدرنیستی تاریخ را به چالش کشیده و آنها را ناکافی و غیر قابل اعتماد میداند. همزمان با ظهور چنین دیدگاههای پساساختارگرایانهای، فراداستان تاریخنگارانه نیز با برهم زدن مرزهای مشخص بین تاریخ و داستان و نیز با استفاده از تکنیکهای روایی خاص خود سعی در ارائهی رویکردی بازبینانه و انتقادی به مسئلهی تاریخ دارد. در این مقاله تلاش شده است ضمن بررسی و مقایسهی اصول تاریخنگاری روشنگری/مدرنیستی و پسامدرن، به چگونگی ظهور فلسفهی پسامدرن تاریخ در رمان مامبو جامبو اثر نویسندهی آمریکایی ایشمائیل رید پرداخته شود. مطالعه حاضر درپی آن است تا با تکیه بر نظریات وایت، فیلسوف پساساختارگرای تاریخ، و نیز به منظور تبیین نقش رید در برهمزدن قراردادهای رمان تاریخی کلاسیک به خوانش رمان مذکور بپردازد.
نگار شریف؛ شیده احمد زاده
دوره 3، شماره 2 ، شهریور 1390
چکیده
جنبههایی از تجربهی شخصی که در آثار ادبی میآیند را میتوان به عنوان بازتاب هویت فردی و اجتماعی شخصیتها مورد بررسی قرار داد. فمینیسم پساساختارگرا که نقد بر اساس روانکاوی سنتی را به دلیل تعریف هویتی منفعل و وابسته از زنانگی نقد میکند، آن را گفتمانی مردسالارانه میداند که همواره جنسیت زنانه را با فقدان مرتبط دانستهاست. توجه ...
بیشتر
جنبههایی از تجربهی شخصی که در آثار ادبی میآیند را میتوان به عنوان بازتاب هویت فردی و اجتماعی شخصیتها مورد بررسی قرار داد. فمینیسم پساساختارگرا که نقد بر اساس روانکاوی سنتی را به دلیل تعریف هویتی منفعل و وابسته از زنانگی نقد میکند، آن را گفتمانی مردسالارانه میداند که همواره جنسیت زنانه را با فقدان مرتبط دانستهاست. توجه به مضمون رابطهی مادر-دختر در نوشتههای لوس ایریگاری بخشی از تلاش او برای تصحیح نگاه غالب به زن و رهایی زنان در مقام مادر از چارچوب بستهی نقشهای تحمیلی فرهنگی و اجتماعی است. زنان دراندیشه مردسالار به عنوان سوژه فعال به رسمیت شناخته نشده و از حیطهی فرهنگ رانده میشوند. مقالهی حاضر ابتدا به تعریفهای مرد-محور از چگونگی شکل گیری هویت زنانه در نقد روانکاوانهی فروید و لکان اشاره میکند. سپس بحث میکند که نظرات ایریگاری چطور به واسازی این تعریفها میپردازد و چگونه بازتعریف رابطه مادر-دختر میتواند هنجارهای فرهنگی را دگرگون کند. در ادامه خوانشی از داستان "گزارش گیری" نویسنده و متفکر معاصر سوزان سونتاگ بر اساس این مضمون نشان میدهد که در جامعهای که گفتمانهای مردسالار رایج را هنوز حفظ کرده، رابطهی مادر-دختر، سرکوب شده و عقیم، ناتوان از بخشیدن هویت مثبت به زن است که باعث قربانی شدن او در این وضعیت ناکامی میشود.
زکریا بزدوده؛ امیرعلی نجومیان
دوره 3، شماره 2 ، شهریور 1390
چکیده
ادبیات پساآپارتایدی آفریقای جنوبی، که به زعم بعضی از نظریهپردازان شاخهای از ادبیات پسااستعمارگری است، جایگاه خاصی در مطالعات هویت دارد زیرا با تغییر از نظام آپارتایدی به پساآپارتاید، همانگونه که فرانتس فانون باور دارد، گونهای از انسان (آفریکانرهای سفیدپوست) جای خود را به گونهای دیگر (بومیان سیاه پوست) دادهاست. این تغییر، ...
بیشتر
ادبیات پساآپارتایدی آفریقای جنوبی، که به زعم بعضی از نظریهپردازان شاخهای از ادبیات پسااستعمارگری است، جایگاه خاصی در مطالعات هویت دارد زیرا با تغییر از نظام آپارتایدی به پساآپارتاید، همانگونه که فرانتس فانون باور دارد، گونهای از انسان (آفریکانرهای سفیدپوست) جای خود را به گونهای دیگر (بومیان سیاه پوست) دادهاست. این تغییر، تاثیرات اجتماعی مختلفی را به جا گذاشتهاست که از آن جمله میتوان ظهور گفتمان و روایتی با محوریت هویت و فاعلیت آفریکانرها در ادبیات دوره پساآپارتاید را نام برد. آفریکانرها، حتی آن دسته که در مبارزه علیه نظام آپارتاید مشارکت فعال داشتهاند، در دورهی پس از انتخابات آزاد 1994 در آفریقای جنوبی نسبت به هویت و جایگاه اجتماعی خود دچار نوعی ترس و تردید گشتهاند که این امر در روایتهای ادبی و غیرادبی آنان به خوبی نمایان است. پژوهش حاضر به بررسی این مساله با استفاده از نظریههای موجود در مورد هویت در یکی از روایتهای داستانی متاخر و معروف آندره برینک، زندگیهای دیگر (2008)، پرداختهاست تا به این نتیجه برسد که رمانهای پساآپارتایدی آندره برینک، علیرغم تلاش او در سال-های قبل از 1994 برای مبارزه با آپارتاید، حاوی روایتهاییاند که حول محوریت آفریکانرها به مثابهی قومی که هویت او در خطر است میچرخند.
محمد حسین حدادی
دوره 1، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
نمایشنامهی آدم آدم است نتیجهی نگرش برتولت برشت به ایدئولوژی مارکسیسم در اواسط دههی بیست قرن بیستم است و در راستای مجاب کردن تماشاگر به لزوم تغییر جامعه بر اساس این مکتب قرار دارد. برشت در نمایشنامهی خود مسخ و استحالهی شخصیتی را که قادر به گفتن نه نیست، به تصویر کشیده است، فرآیندی که در نهایت منجر به این میشود که او هویت سابق ...
بیشتر
نمایشنامهی آدم آدم است نتیجهی نگرش برتولت برشت به ایدئولوژی مارکسیسم در اواسط دههی بیست قرن بیستم است و در راستای مجاب کردن تماشاگر به لزوم تغییر جامعه بر اساس این مکتب قرار دارد. برشت در نمایشنامهی خود مسخ و استحالهی شخصیتی را که قادر به گفتن نه نیست، به تصویر کشیده است، فرآیندی که در نهایت منجر به این میشود که او هویت سابق خود را به دست فراموشی بسپارد و من جدیدی را برگزیند. برشت برای نشان دادن لزوم ایجاد تغییرات در جامعهی سرمایه داری-- که هر آن چه را با انسانی که قادر به گفتن نه نیست، انجام میدهد--استحالهی شخصیت اصلی نمایشنامه را به صورت گروتسک به تصویر کشیده است تا تماشاگر را به چالش با این شخصیت فرا خواندو او را وادار کند که با قدرت تفکر خود به مقابله با واقعیتهای اجتماعی متجلی بر روی صحنه برخیزد، و در صدد تغییر و تحول اجتناب ناپذیر در جامعه برآید.