بهاره سقازاده؛ بهمن نامور مطلق
چکیده
پژوهش حاضر، با کمک گرفتن از آرای فمنیستهای فرانسوی —ژولیا کریستوا و هلن سیکسو— و همچنین موریس بلانشو سعی در واکاوی «زنانگی» و ارتباطش با «مرگ» در نمایشنامه بالکن دارد. این دو مفهوم در تاریخ اندیشه نرینه-منطق-محور غربی همواره به عنوان «دیگری» طرد شدهاند. به اعتقاد هلن سیکسو ریشه این طردشدگی در مورد زنان، برمیگرد ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با کمک گرفتن از آرای فمنیستهای فرانسوی —ژولیا کریستوا و هلن سیکسو— و همچنین موریس بلانشو سعی در واکاوی «زنانگی» و ارتباطش با «مرگ» در نمایشنامه بالکن دارد. این دو مفهوم در تاریخ اندیشه نرینه-منطق-محور غربی همواره به عنوان «دیگری» طرد شدهاند. به اعتقاد هلن سیکسو ریشه این طردشدگی در مورد زنان، برمیگرد به زبان که مفاهیم را به دوگانههای متضاد دسته بندی و ارزشگذاری میکند. به اعتقاد پژوهشگر، علت طرد شدن مفهوم مرگ را نیز باید در زبان جست؛ بلانشو در مقاله «ادبیات و حق مرگ» به این خلأ اشاره میکند و وظیفه ادبیات را اعطای تجربه مرگ به خواننده، و در نتیجه پر کردن این خلأ برمیشمرد. ژان ژنه در نمایشنامه بالکن، با عبور از مرزهای نظم نمادین، واسازی دوقطبی-نگریِ زبانِ مردانه، و تکیه بر وجه نشانهای دلالتپردازی به جای وجه نمادین، به خلق زبانی نو دست میزند که با معیارهای سیکسو و کریستوا میتوان آن را «زنانه» نامید. این اثر به کمک ویژگیهای مادرانه زبان و روایتش، قادر شده تا تجربه مرگ را به عنوان یکی از عناصر اصلی به درون خود راه دهد، و وظیفه ادبیات در قبال اعطای تجربه مرگ به خواننده—به زعم بلانشو—را به جای آورد.
حمید هاشمی کهندانی؛ بهمن نامور مطلق
دوره 15، شماره 21 ، آبان 1397، ، صفحه 273-296
چکیده
دلتنگی برای گذشته یکی از اثرگذارترین مفاهیم در زندگی نویسندگان و شاعران است که به جهت دوری مکانی و زمانی رخ میدهد و به اشعار و داستان های شان شکل میبخشد. این پژوهش میکوشد انواع دلتنگی منقسم بر نوستالژی و مالیخولیا را تفکیک و هر کدام را جداگانه تببین کند و برای این کار از آرای والتر موزر یکی از استادان دانشگاه. اوتاوا استفاده میکند. ...
بیشتر
دلتنگی برای گذشته یکی از اثرگذارترین مفاهیم در زندگی نویسندگان و شاعران است که به جهت دوری مکانی و زمانی رخ میدهد و به اشعار و داستان های شان شکل میبخشد. این پژوهش میکوشد انواع دلتنگی منقسم بر نوستالژی و مالیخولیا را تفکیک و هر کدام را جداگانه تببین کند و برای این کار از آرای والتر موزر یکی از استادان دانشگاه. اوتاوا استفاده میکند. نخست تعریف این اندیشمند از نوستالژی را میخوانیم و تفاوت آن را با عارضه دیگری که آن هم ناشی از غم دوری و غربت است بررسی میکنیم. موزر شروطی برای تشخیص این دو مفهوم از هم معرفی کرده است که در میان اشعار نزار قبانی آنها را جستجو و نمونههایی برای آن پیدا میکنیم و دست آخر دو نتیجه میگیریم. نخست این که نوع دلتنگی موجود در اثر او کدام است و دوم این تفکیک چه فایدهای برای فهم بهتر اشعار او دارد. چون مفهوم دلتنگی نزد شاعران بسیاری و شاید نزد اغلب شاعران وجود داشته و نتیجه طبیعی افزایش سن باشد. این مفهوم گسترده را باید سنخشناسی نموده و از آن برای درک دقیقتر اشعار هر یک از هنرمندان استفاده نمود.