نعمتالله ایرانزاده؛ حمیدرضا شعیری؛ نصیراحمد آرین
چکیده
پژوهشِ حاضر، فرایندِ حرکت استعلایی سوژۀ بُوشی رمان سکه-ای که سلیمان یافت را با رویکرد نشانه- معناشناسی بُوشی ایرو تاراستی و شعیری بررسی میکند. از منظر نشانه- معناشناسی بُوشی، سوژه؛ کنشگری است که پیوسته در حال عبور و مرور میان دازاین و استعلا است. این حرکتِ سوژه تا زمانی ادامه دارد که او مجهز به فعل وجهی(مُدال) «دانستن» شود و با ...
بیشتر
پژوهشِ حاضر، فرایندِ حرکت استعلایی سوژۀ بُوشی رمان سکه-ای که سلیمان یافت را با رویکرد نشانه- معناشناسی بُوشی ایرو تاراستی و شعیری بررسی میکند. از منظر نشانه- معناشناسی بُوشی، سوژه؛ کنشگری است که پیوسته در حال عبور و مرور میان دازاین و استعلا است. این حرکتِ سوژه تا زمانی ادامه دارد که او مجهز به فعل وجهی(مُدال) «دانستن» شود و با عبور از دازاینهای مختلف، خود را به دازاین استعلایی یا کمال برساند. هدف اصلی پژوهش این است که ببینیم چگونه سوژۀ هستنده(کنشگر اصلی رمان) مسیر حرکت استعلایی در وضعیتهای دازاینی مختلف را طی میکند و چه نیرویی باعث میشود که از یک وضعیتِ هستندگی به وضعیتِ هستندگی جدیدی برسد. فرض اصلی پژوهش این است که سوژۀ هستنده(سلیمان) با دخالت نیروهای متفاوت و افعال وجهی، از وضعیت «هیچ» عبور و در مسیر استعلا قرار میگیرد تا در برابر وضعیت موجود خویش طغیان کند و وارد نخستین دازاین شود. سپس، با گذر از ساحتهای حضور مختلف، به استعلا و کمال برسد. این کنش استعلایی در رمان مورد نظر، گفتمان بوشی تولید میکند. گفتمانی که در آن حضور سوژۀ هستنده از هرچیز دیگر مهمتر است. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که در این رمان با معناهای امن و تضمینشده، دنیای عاری از هر نوع رابطۀ حسی- ادراکی و سوژۀ منجمد مواجه نیستیم، بلکه تولید معنا و فرایند نشانگی متن بازبسته به حضور و حرکت استعلایی سوژۀ هستنده است. سوژهای که دست به کنش استعلایی میزند و باعث تکوین سه نوع نشانه(پیشا-دازاین، دازاین و پسا-دازاین) در متن میگردد.