لیلا شوبیری
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی این مسأله میپردازد که چگونه نوعِ متد آموزشی میتواند بر میزان اضطراب زبانی دانشجویان زبانهای خارجی تأثیر بگذارد. یک گروه 40 نفره از دانشجویان دختر و پسر در سطح پیشدانشگاهی بهعنوان جامعه آماری انتخاب شدند. آموزش زبان فرانسه در دو هفتهی اول، از طریق متد گرامر-ترجمه انجام شد. در پایان دو هفته تست تعیین مقیاس ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی این مسأله میپردازد که چگونه نوعِ متد آموزشی میتواند بر میزان اضطراب زبانی دانشجویان زبانهای خارجی تأثیر بگذارد. یک گروه 40 نفره از دانشجویان دختر و پسر در سطح پیشدانشگاهی بهعنوان جامعه آماری انتخاب شدند. آموزش زبان فرانسه در دو هفتهی اول، از طریق متد گرامر-ترجمه انجام شد. در پایان دو هفته تست تعیین مقیاس اضطراب کلاس زبان خارجی: FLCAS، از این گروه بعمل آمد. در دو هفته دوم نوع متد آموزشی از گرامر-ترجمه به رویکرد کنشی تغییر یافت. پس از پایان دو هفته مجدداً از فراگیران تست اضطراب بعمل آمد. نتایج حاصله نشان دادند که میان نوع متد آموزشی و میزان اضطراب زبانآموزان رابطه معناداری وجود دارد و سطح اضطراب زبانآموزان در حین یادگیری با رویکرد کنشی بالاست(پیشآزمون). در دو هفته سوم به آموزش با استفاده از رویکرد کنشی با مداخلهی دورهی توانمندسازی کنترل اضطراب ادامه دادیم(پسآزمون). نتایج آمار توصیفی دانشجویان در پیشآزمون و پسآزمون نشان داد که آنها در پیشآزمون اضطراب زبانی(میانگین = 130.55) میانگین اضطراب بالاتری نسبت به پسآزمون(میانگین = 65.10) کسب کردهاند. همچنین، بر اساس نتایج آزمون تی همتا شده، (تی(39) = 14.14, احتمال = 0.000) چنین استنباط شد که دانشجویان به صورت معناداری میانگین کمتری در پسآزمون اضطراب زبانی کسب کردهاند.
لیلا شوبیری
چکیده
حافظه نقش بسزایی در یادگیری ما انسانها ایفا میکند. یادگیری یک زبان خارجی همچون زبان فرانسه همواره با چالشهای متفاوتی از جمله فائق آمدن بر مشکلات دستوریِ زبانآموزان روبروست. با توجه به اینکه تمرینات دستوری از لحاظ کارکردی میتوانند نقش مهمی در یادگیری دستورزبان یک زبان خارجی ایفا کنند در این تحقیق هدف ما جستجوی رابطهی میان ...
بیشتر
حافظه نقش بسزایی در یادگیری ما انسانها ایفا میکند. یادگیری یک زبان خارجی همچون زبان فرانسه همواره با چالشهای متفاوتی از جمله فائق آمدن بر مشکلات دستوریِ زبانآموزان روبروست. با توجه به اینکه تمرینات دستوری از لحاظ کارکردی میتوانند نقش مهمی در یادگیری دستورزبان یک زبان خارجی ایفا کنند در این تحقیق هدف ما جستجوی رابطهی میان حافظه و انواع تمرینات دستوری است. به عبارت دیگر در این پژوهش به دنبال یافتن پاسخی برای این مساله هستیم که دادهها و اطلاعات زبانی چگونه در مغز و حافظه بشر ذخیره و طبقه بندی میشوند؟ چه تفاوتی میان دانش دستوری و مهارت دستوری وجود دارد و چگونه استادان زبان فرانسه میتوانند دانش و یا دادههای ذهنی مربوط به دستور زبان را از طریق تمرینات دستوری به مهارت دستوری تبدیل کنند؟ با استفاده از یک پرسشنامه به طرح سوال در مورد دانش استادان در زمینه مسائل روانشناختی زبان از جمله حافظه و ارتباط آن با تمرینات دستوری پرداختیم. روش تحقیق در این پژوهش بصورت تحلیلی و ارائهی آمار توصیفی است. نتایج این پژوهش به روشنی مبین این امر است که استادان زبان فرانسه آگاهی کافی از مسائل روانشناختی زبان و نقش موثری که این دانش در مهارت تدریس آنها در انتخاب انواع تمرینات دستوری ایفا میکند ندارند. همچنین نتایج این پژوهش در مورد انواع تمرینات دستوری نشان میدهد که تمرینات مفهومی و تمریناتی که با تولیدات متنی و گفتاری و نوشتاریِ شخصی زبانآموزان سر و کار دارند و همینطور تمرینات کارمحور که بصورت گروهی انجام میشوند بیشترین نقش را در توسعه حافظه رویهای (که مستقیماً با کسب مهارتهای زبانی در ارتباط است) دارند.