حسام خالویی؛ محمدصادق بصیری؛ نجمه حسینی سروری
چکیده
تئاتر معناباخته (ابسورد)، شاخصترین تحول تئاتر در دوران پس از جنگ دوم جهانی است که با استفاده از فنون گوناگون نمایشی میکوشد تا پوچی حال و روز بشر را به کمک شکلی همانقدر بیمعنا نمایش دهد. هدف این پژوهش، تطبیق و مقایسۀ دو نمایشنامۀ جشن تولد پینتر و ماه عسل ساعدی با استناد به آموزههای مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی است که هدف آن، مطالعۀ ...
بیشتر
تئاتر معناباخته (ابسورد)، شاخصترین تحول تئاتر در دوران پس از جنگ دوم جهانی است که با استفاده از فنون گوناگون نمایشی میکوشد تا پوچی حال و روز بشر را به کمک شکلی همانقدر بیمعنا نمایش دهد. هدف این پژوهش، تطبیق و مقایسۀ دو نمایشنامۀ جشن تولد پینتر و ماه عسل ساعدی با استناد به آموزههای مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی است که هدف آن، مطالعۀ تأثیرات و تشابهات آثار ادبی ملّتهاست. روش کار مبتنی بر توصیف و تحلیل است و نتایج این پژوهش نشان میدهد که ساعدی با مؤلفههای تئاتر معناباخته و آثار پینتر آشنا بودهاست و اثر او شباهتهای چشمگیری با نمایش پینتر دارد. در هر دو اثر شکل نمایش در هماهنگی کامل با مضمون، ازهمگسیختگی، پریشانی و پوچی زندگی را بازنمایی میکند. استفاده از گفتوگوهای بیمایه، آشفته، تکراری و طولانی مهمترین عنصر نمایشی و تنها رویداد در شرف وقوع است. خصلت نمایشی گفتوگوها، هویت چندپاره و ناپایدار اشخاص و گذر کند و ملالآور زمان را در هماهنگی با مضمون کلان داستان بازنمایی میکند. فضا و صحنۀ محدود و محصور هر دو نمایش نیز روزمرگی و بیهودگی زندگی را تداعی میکند با این تفاوت که فضا در نمایش پینتر تا پناهگاهی ایمن را تداعی میکند و در نمایش ساعدی، رفتهرفته به مکان محصور و دلهرهآوری تبدیل میشودکه اشخاص داستان جز استحالهشدن راهی برای بیرون-رفتن از آن ندارند.