عبدالباقی رضایی تالار پشتی؛ بهزاد پورقریب
چکیده
«آگاهی طبقاتی» گئورگ لوکاچ از فلسفه و سیاست به نقد ادبی راه یافت. گونههای اصیل یا کاذبی در حوزه شناخت مفهوم «آگاهی» وجود دارد که شناخت دقیق آن را دشوار میکند اما ادبیات با ارائه نمونههای عینی و مبتنی بر تجربه زیسته فهم دقیقتری از این مقوله به دست میدهد. در تبیین این موضوع دو داستان برگزیده شد. در این داستانها میتوان ...
بیشتر
«آگاهی طبقاتی» گئورگ لوکاچ از فلسفه و سیاست به نقد ادبی راه یافت. گونههای اصیل یا کاذبی در حوزه شناخت مفهوم «آگاهی» وجود دارد که شناخت دقیق آن را دشوار میکند اما ادبیات با ارائه نمونههای عینی و مبتنی بر تجربه زیسته فهم دقیقتری از این مقوله به دست میدهد. در تبیین این موضوع دو داستان برگزیده شد. در این داستانها میتوان نشانههای آگاهی طبقاتی را در وجه استعاری در زندگی شخصیتهای اصلی داستان مشاهده کرد. داستانهای بررسی شده در این مقاله دو داستان انقلابیاند که در شخصیتهای اصلی، ظهور آگاهی طبقاتی با مؤلفههای بسیاری به وضوح دیده میشود. روش تحقیق صوری، تطبیقی و روششناسی مفهومی آن دیالکتیکی است. نتایج نشان میدهد «برات» در فتحنامۀ مغان و «بارتلبی» در «داستانی از والاستریت» علاوه بر این که درگیر فرایند صیرورت آگاهیاند؛ به سوژههای فعال اجتماعی بدل میشوند. قهرمان داستان گلشیری درگیر فرایند ساختهشدن و انهدام همزمان آگاهی است و سوژۀ داستان ملویل در فرایند شکلگیری آگاهی خاص از منظری جدیدی است. «برات» عرصۀ ظهور آگاهی را انقلاب سیاسی میداند، این آگاهی در ساحت غیرمولّد باقی میماند و «بارتلبی» این عرصه را زمینه مناسبات تولید سرمایهداری میداند. شباهت این دو در این باور است که آگاهی از فرد به جمع تسری می یابد.
عبدالباقی رضایی تالار پشتی؛ فهیمه حکم آبادی؛ بهزاد پورقریب
چکیده
پسامدرنیسم به عنوان یک مکتب ادبی همواره با مضامینی همچون ابهام، پیچیدگی و عدم قطعیت شناخته میشود. از جمله این مفاهیم میتوان به وانمایی[1] و فراواقعیت[2] اشاره کرد؛ مفاهیمی متعلق به ژان بودریار، فیلسوف و نظریهپرداز معاصر فرانسوی که از آثار وی در ابعاد مختلف پسامدرنیسم استفاده میگردد. از دیدگاه بودریار، امروزه واقعیت جایگاه حقیقی ...
بیشتر
پسامدرنیسم به عنوان یک مکتب ادبی همواره با مضامینی همچون ابهام، پیچیدگی و عدم قطعیت شناخته میشود. از جمله این مفاهیم میتوان به وانمایی[1] و فراواقعیت[2] اشاره کرد؛ مفاهیمی متعلق به ژان بودریار، فیلسوف و نظریهپرداز معاصر فرانسوی که از آثار وی در ابعاد مختلف پسامدرنیسم استفاده میگردد. از دیدگاه بودریار، امروزه واقعیت جایگاه حقیقی خود را از دست داده و به واسطهی مفهوم وانمایی و سیطرهی آن بر تمامی ابعاد زندگی بشر به فراواقعیت بدل شدهاست. از طرفی بودریار مدعی است این مفاهیم متأثر از سلطهی روزافزون رسانههای جمعی و تکنولوژی پیشرفته منجر به ظهور وضعیت پسامدرن شدهاند. وی نمونه بارز چنین وضعیتی را جامعهی آمریکا میداند، جامعهای که آن را مصرفگرا نیز نامیده است. رمان برفک اثرنویسندهی معاصر آمریکایی، دان دلیلو، وضعیت پسامدرن حاکم بر جامعهی آمریکا را به خوبی به تصویر کشیده است. لذا این مقاله ضمن تشریح آرای بودریار در بستر فضای پسامدرن رمان، حقیقت گمشده عصر حاضر را ناشی از تسلط فرهنگ مصرفگرایی و گسترش وسایل ارتباط جمعی میداند.