سعید بهنود؛ نگار شریف؛ زهرا بردباری
چکیده
مطالعه حاضر به بررسی نحوه عملکرد استراتژی های هم وابسته تاثیرگرایانه در گفتمان رمان های وسیکس تامس هاردی پرداخته و تطابق آنها با اصول واقع انگاری احساسی در فرآیند تسلط بر سوهشمندی یا حساسیت عاطفی-ادراکی خوانندگان را واکاوی می کند. به دلیل همسویی با مفاهیم بنیادی عصب-زبانشناختی ادراک ذهنی، سبک روایی دنیای نیمه واقعی وسیکس دارای قدرت ...
بیشتر
مطالعه حاضر به بررسی نحوه عملکرد استراتژی های هم وابسته تاثیرگرایانه در گفتمان رمان های وسیکس تامس هاردی پرداخته و تطابق آنها با اصول واقع انگاری احساسی در فرآیند تسلط بر سوهشمندی یا حساسیت عاطفی-ادراکی خوانندگان را واکاوی می کند. به دلیل همسویی با مفاهیم بنیادی عصب-زبانشناختی ادراک ذهنی، سبک روایی دنیای نیمه واقعی وسیکس دارای قدرت غیر قابل انکاری در انگیزش عاطفی و بهره جویی موثر از هم ذات پنداری همدلانه خوانندگان است که تحت عنوان ترویج نوع دوستانه ارزش های اخلاقی انجام می گیرد. بافتار وسیکس، در راستای نیت از پیش تعیین شده، به دنبال فراخوانی و جلب هم احساسی مخاطبین بوده و در این فرآیند عمیقا از تطابق با نظریات نوین در خصوص تفوق استدلال عاطفی شبکه ذهنی سود می جوید که به صورت مفاهیمی چون توازی بین کیفیات عاطفی درونی و افکنش های بیرونی طبیعت پیرامونی، دوسویگی تلفیق سوهشمندی انسان و طبیعت، و دگرسانی واقعیت دریافتی در اثر امتزاج انگیزش عاطفی با گزاره های ایدئولوژیک در گفتمان هاردی نمود پیدا می کند. محوریت سوهشمندی عاطفی در شکل دهی نوع ادراک از واقعیت و متعاقبا تعیین الگوهای رفتاری افراد در متن اجتماعی-فرهنگی ساختارهای قدرت موجب می گردد این مفاهیم از اهمیت خاصی در مباحث سخن شناسی فرهنگ بنیاد نیز برخوردار باشند. تدقیق در عملکرد نافذ سبک سوهش گرایانه هاردی می تواند زمینه لازم برای تامل در ایرادات وارده به کارایی عملی فرضیه هم احساسی-نوع دوستی را فراهم آورد زیرا شیوه های استیلا بر سوهشمندی عاطفی-ادراکی را آشکار ساخته و عواقب خطیر واقع انگاری احساسی در بازنمایی های آکنده از القائات تاریک فلسفی را متذکر می گردد.