انسیه درزی نژاد؛ لیلا برادران جمیلی
دوره 14، شماره 19 ، آبان 1396، ، صفحه 169-186
چکیده
مفهوم وطن در مطالعات مربوط به مهاجرت نقش محوری دارد. مهجا کهف (- 1967) نویسنده مسلمان سوری ساکن ایالات متحده در رمان دیاسپورایی خود، دختری با روسری نارنجی (2006)، ثبات مفهوم وطن را به چالش می کشد. تلاش قهرمان او، خدرا، برای یافتن وطن در محدوده های جغرافیایی معین، از جمله آمریکا، سوریه، عربستان سعودی، و کویت با ناکامی مواجه می شود. او در می ...
بیشتر
مفهوم وطن در مطالعات مربوط به مهاجرت نقش محوری دارد. مهجا کهف (- 1967) نویسنده مسلمان سوری ساکن ایالات متحده در رمان دیاسپورایی خود، دختری با روسری نارنجی (2006)، ثبات مفهوم وطن را به چالش می کشد. تلاش قهرمان او، خدرا، برای یافتن وطن در محدوده های جغرافیایی معین، از جمله آمریکا، سوریه، عربستان سعودی، و کویت با ناکامی مواجه می شود. او در می یابد که به عنوان یک فاعل دیاسپورایی او باید به جای اقناع میل به وطن ثابت جغرافیایی در پی تطمیع تمایل به توطن و ریشه دواندن باشد. شرکت در اجتماع فراملی مسلمانان در آیین های دینی مثل سفر حج و نماز جماعت این امکان را به خدرا می دهد که فضایی ترامکانی، با محوریت دین و تعدد و تکثر فراملی امت مسلمان، برای خود ایجاد کند. مطالعه پیش رو ترامکانیت را راهکاری برای برون رفت از چالش وطن در دیاسپورا معرفی می کند. جیمز کلیفورد، آوتار براه، تیم اوکس و لوییزا شاین، و کاترین بریکل و آیونا داتا از جمله نظریه پردازان عمده این تحقیق می باشند.