فاطمه پورجعفری؛ لیلا برادران جمیلی
چکیده
این مقاله بر رابطهی بین زیباییشناسی و اخلاق مبتنی است و با محوریت روایتشناسی بلاغی و فلسفه اخلاق، به بررسی اخلاقیات تنیده در شگردهای روایی رمان در باب زیبایی زیدی اسمیت میپردازد. چهارچوب نظری این تحقیقِ میان رشتهای بر روایتشناسی بلاغی جیمز فیلان و فلسفه اخلاق چارلز تیلور استوار است. فیلان جنبه زیباییشناسی روایت را در ...
بیشتر
این مقاله بر رابطهی بین زیباییشناسی و اخلاق مبتنی است و با محوریت روایتشناسی بلاغی و فلسفه اخلاق، به بررسی اخلاقیات تنیده در شگردهای روایی رمان در باب زیبایی زیدی اسمیت میپردازد. چهارچوب نظری این تحقیقِ میان رشتهای بر روایتشناسی بلاغی جیمز فیلان و فلسفه اخلاق چارلز تیلور استوار است. فیلان جنبه زیباییشناسی روایت را در بکارگیری شگردهای روایی میداند که دارای دامنۀ اخلاقی بوده و در نهایت منجر به داوریهای اخلاقی مخاطب میگردند. در بررسی زیباییشناسی روایی شگردهای اسمیت در استفاده از گفتمان غیرمستقیم آزاد و آوای روایی و کارکرد بلاغی آنها در انتقال ارزشهای جهان داستانی نویسنده مورد کنکاش قرار میگیرد. در بحث نظام اخلاقی رمان، چگونگی ترسیم هویت شخصیتهای داستان در ارتباط با طرز تلقی آنها از مفهوم زیبایی به مثابه خیری اخلاقی ، و دیدگاه اسمیت در تبیین فضیلت دغدغه مندی برای دیگری بررسی می شود. رمان در باب زیبایی قلمرو واقعیت انسان قرن بیست و یکم است که از یک سو به دنبال بیان هویت اصیل انسانی در بستری متکثر با چالشهایی بنیادین روبروست و از سویی دیگر درصدد کشف تعریفی مناسب برای دیگر دوستی در جامعه چند فرهنگی کنونی میباشد. این مقاله نشان میدهد که چگونه دامنه اخلاقی شگردهای روایی اسمیت، به بازنمایی جهانی میپردازد که در عین تکثر از جهان پاره پاره پسامدرن فاصله گرفته و مخاطب را به ارزیابیهای اخلاقی متناسب با واقعیت معاصر فرا میخواند.
محمّد غفّاری؛ امیرعلی نجومیان
دوره 5، شماره 1 ، اسفند 1391
چکیده
«گفتمان غیرمستقیمِ آزاد» یکی از رایج ترین و در عین حال، بحث انگیزترین شیوه های بازنمود گفتار و اندیشۀ شخصیت ها در ادبیات داستانی بوده است. پیشینۀ کاربرد آن در ادبیات غرب به سده ها پیش بازمی گردد، اما اوج رواج آن در سال های آغازینِ سدۀ بیستم بود که از آن به دورۀ مدرنیسم تعبیر می شود. جستار حاضر این شگرد سبکی ـ روایتی را معرفی و کاربرد ...
بیشتر
«گفتمان غیرمستقیمِ آزاد» یکی از رایج ترین و در عین حال، بحث انگیزترین شیوه های بازنمود گفتار و اندیشۀ شخصیت ها در ادبیات داستانی بوده است. پیشینۀ کاربرد آن در ادبیات غرب به سده ها پیش بازمی گردد، اما اوج رواج آن در سال های آغازینِ سدۀ بیستم بود که از آن به دورۀ مدرنیسم تعبیر می شود. جستار حاضر این شگرد سبکی ـ روایتی را معرفی و کاربرد آن را در داستان های مدرنیستی و پیشامدرنیستی بررسی می کند. در آغاز، چیستیِ این گونه از گفتمان، ویژگی ها، و کارکردهایِ آن را شرح داده ایم. سپس، قطعه-هایی از چند اثر مدرنیستی و پیشامدرنیستی را با توجه به این شگرد تحلیل و اثرهای حاصل از به کارگیری آن را تشریح کرده ایم. در ضمنِ این تحلیل ها، بحث کرده ایم که دو کارکرد نخستینِ گفتمان غیرمستقیم آزاد در متن های داستانی عبارت اند از: ایجاد همدلی در خواننده با شخصیت مورد نظر و آفرینش ابهام و چندآوایی در متن. در پایان، تفاوت گفتمان غیرمستقیم آزاد را در این دو سبکِ داستان نویسی نشان می دهیم و به این نتیجه می رسیم که، به رغم تفاوتهای موجود، در هر دوی آنها این شگردْ ابزاری است کارامد برای بازنمود دنیای درونیِ شخصیت های داستانی، و آگاهی از آن برای خوانندگانِ روایت-های داستانی بایسته است. از این رو، در آموزش ادبیات داستانی و نقد داستان، این ابزارِ سبکی ـ روایتی و شگردهای همسان باید مورد توجهی ویژه قرار بگیرند.