علیرضا شوهانی؛ فرشته ملکی
چکیده
هدف پژوهش حاضرواکاوی جنبه های روان شناختی و کمتر شاخته شده یکی از برجستهترین رمانهای اواخر قرن نوزدهم انگلستان یعنی تصویر دوریانگری اثر اسکار وایلد است. این رمان فارغ از جنبه گوتیکی و همچنین دیدگاه زیباشناسی اخلاقی و هنری آن، اثری با رویکردهای روانشناختی است که قابلیت تفسیر و تحلیل بر مبنای نظریات روانشناسی چون فروید را ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضرواکاوی جنبه های روان شناختی و کمتر شاخته شده یکی از برجستهترین رمانهای اواخر قرن نوزدهم انگلستان یعنی تصویر دوریانگری اثر اسکار وایلد است. این رمان فارغ از جنبه گوتیکی و همچنین دیدگاه زیباشناسی اخلاقی و هنری آن، اثری با رویکردهای روانشناختی است که قابلیت تفسیر و تحلیل بر مبنای نظریات روانشناسی چون فروید را دارد لذا پس از بیان مفاهیم و نظریههای فروید در باب ساختار شخصیت، به روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل و تبیین ارتباط آنها با ابعاد مختلف شخصیتهای رمان پرداخته شد. یافتههای پژوهش نشان داد جوهره اصلی داستان تلفیق جنبههای مختلف ساختار شخصیت آدمی و کشاکش آنهاست که به علت رابطه عاطفی مخربی که بین نهاد و من شکل میگیرد، به تسلط نهاد بر من و نادیده گرفتن فرامن میانجامد. باوجوداین، برتری نهایی با فرامن است بر این اساس شخصیتهای رمان، به نوعی تجسم نظریه ساختار شخصیت فروید هستند؛ دوریان گری تجسم من، هانری تجسم نهاد، باسیل تجسم فرامن، تابلوی نقاشی تجسمی دیگر از فرامن و اتاق تاریکی که گری تابلو را در آن پنهان میکند نماد ضمیر ناخودآگاه گری است. بیشترین مکانیسم دفاعی بهکاربرده شده نیز فرافکنی، دلیلتراشی و سرکوب هستند.
پریسا اردکانی؛ مهوش قویمی
دوره 6، شماره 1 ، دی 1392
چکیده
یونسکو یکی از مهمترین نمایشنامهنویسان تئاتر نو است که توانسته به خوبی این نوع تئاتر را روی صحنه ببرد. نمایشنامه «شاه میمیرد» یکی از معروفترین نمایشنامههای یونسکو است که به دفعات روی صحنه رفته و برخلاف دیگر نمایشنامههای وی معرف نوعی کلاسیسیسم است، علیرغم اینکه از ویژگیهای خاص نمایشنامهنویسی یونسکو که همواره مفهومی ...
بیشتر
یونسکو یکی از مهمترین نمایشنامهنویسان تئاتر نو است که توانسته به خوبی این نوع تئاتر را روی صحنه ببرد. نمایشنامه «شاه میمیرد» یکی از معروفترین نمایشنامههای یونسکو است که به دفعات روی صحنه رفته و برخلاف دیگر نمایشنامههای وی معرف نوعی کلاسیسیسم است، علیرغم اینکه از ویژگیهای خاص نمایشنامهنویسی یونسکو که همواره مفهومی سمبلیک در بردارد نیز بهرهمند است. در آن دوران کلاسیسیسم به عنوان راهی برای مبارزه علیه تئاتر متعهد که طی سالهای 60 رواج یافته بود محسوب میشد و یونسکو که تمایل زیادی برای مقابله با این نوع تئاتر داشت به سمت نگارشی روی آورد که بیانگر احساسات درونی وی باشد. از این روی نمایشنامه شاه میمیرد نقطه عطفی در آثار این نویسنده بزرگ محسوب میشود. در این مقاله پس از بررسی اجمالی ویژگیهای تئاتر نو به شناسایی مشخصههایی میپردازیم که نمایشنامه شاه میمیرد را به عنوان نمایشنامهای کلاسیک از دیگر آثار یونسکو و سایر نویسندگان تئاتر نو متمایز میسازد.
فهیمه حیدری جامع بزرگی؛ هلن اولیایی نیا؛ محمدرضا نصر اصفهانی
دوره 3، شماره 2 ، شهریور 1390
چکیده
رمان سووشون از جمله رمان های ماندگار فارسی است که ماندگاری آن مدیون ایفای نقش زیبا و هنرمندان شخصیت های اثر است، شخصیت هایی که نبض اصلی روایت را به دست گرفته اند تا جایی که بیراه نخواهد بود اگر بگوییم این رمان، رمان شخصیت است چرا که کنش ها در این رمان در خدمت معرفی و به دنبال آن، نمایش سیر تعالی یکی از همین شخصیت ها است. از این رو در تحلیل ...
بیشتر
رمان سووشون از جمله رمان های ماندگار فارسی است که ماندگاری آن مدیون ایفای نقش زیبا و هنرمندان شخصیت های اثر است، شخصیت هایی که نبض اصلی روایت را به دست گرفته اند تا جایی که بیراه نخواهد بود اگر بگوییم این رمان، رمان شخصیت است چرا که کنش ها در این رمان در خدمت معرفی و به دنبال آن، نمایش سیر تعالی یکی از همین شخصیت ها است. از این رو در تحلیل و بررسی کنش هایی که شکل دهنده ی دایره حرکتی هر یک از کنشگران است نظریه ای نظام مند همچون الگوی کنشگران گرماس راه گشاست. آلژیرادس ژولین گرماس، بنیانگذار شاخه ی فرانسوی نشانه شناسی، طرح جدید و نظام مندی برای تحلیل شخصیت ارائه کرده است. او با رویکرد کل به جزءگرایانه، مقوله های کلی به نام کنشگر ارائه می دهد و شخصیت های بی شمار داستانی را در شش مؤلفه دوگانه معناشناسی خلاصه می کند. الگوی ساده و در عین حال نظام مند او لایه های زیرین و ژرف ساخت روایت را برملا می کند تا جایی که در بعضی موارد، خواننده آشنا به رمان سووشون را نیز متحیر می سازد، آنجا که می بیند یوسف تنها قهرمان داستان نیست و حتی در موارد اندکی به ضدقهرمن تبدیل می شود. این پژوهش با قرار دادن کنش های دو شخصیت اصلی و مرکزی روایت در الگوی گرماس به کشف چنین مباحثی می پردازد و نشان می دهد که چگونه نظم یک الگو، نظم حاکم بر سطوح مختلف یک روایت را برجسته می سازد.