فرانک هاشمی
چکیده
در ایران، در مباحث ترجمهشناسی کمتر به نظریهها و چارچوبهای ترجمه کتاب کودک و نوجوان پرداخته شده است. مترجمان و مخاطبان همواره به اشتباه میپندارند که ترجمه کتابهای کودک و نوجوان، به دلیل زبان و ساختار ساده، آسان است، در حالی که باید عوامل متعددی را در نظر داشت، تا هدف نویسنده و متن محقق شود و تأثیر لازم را بر خواننده بگذارد. در ...
بیشتر
در ایران، در مباحث ترجمهشناسی کمتر به نظریهها و چارچوبهای ترجمه کتاب کودک و نوجوان پرداخته شده است. مترجمان و مخاطبان همواره به اشتباه میپندارند که ترجمه کتابهای کودک و نوجوان، به دلیل زبان و ساختار ساده، آسان است، در حالی که باید عوامل متعددی را در نظر داشت، تا هدف نویسنده و متن محقق شود و تأثیر لازم را بر خواننده بگذارد. در این مقاله به معرفی و بررسی تعدادی از مهمترین و برجستهترین نظریههای ترجمه کتاب کودک و نوجوان، و بررسی ترجمۀ آلمانی دو داستان "خمره" و "چکمه" از هوشنگ مرادی کرمانی پرداخته شد. موضوع ترجمۀ عناصر فرهنگی، ترجمهناپذیری واژگان و اصطلاحات با توجه به محتوای داستانها و توصیف بافت سنتی و فرهنگ بومی برجسته شده و به بررسی شیوه ترجمه برخی از این عناصر، و راهکارهای مترجم پرداخته و به پرسشهایی کلیدی در مبحث ترجمه شناسی پاسخ داده است،از جمله نوع ترجمه، که آیا متن محور یا بومیسازی شده است. بررسی نظریههای ترجمه کتاب کودک و نوجوان و تحلیل ترجمههای آلمانی خمره و چکمه بر اساس آنها نشان داد که این ترجمهها تا حدودی آزاد است، بسیاری از موارد فرهنگی بومیسازی شده و برخی مکالمهها و توصیفهای طولانی خلاصه یا حذف گردیده است.