آزیتا زمانی؛ زهرا بردباری؛ جواد یعقوبی درابی
چکیده
جستار حاضر به بررسی نظریه های استیون گرینبلت در باب بداهه پردازی قدرت و جباریت در پرتو نظریه آشوب از دیدگاه کاترین هیلز و گوردون سلیتاگ در نمایشنامه ریچارد سوم اثر ویلیام شکسپیر می پردازد تا شبکه پیچیده سلطه روانشناختی بر ذهن انسان را بر اساس همدلی از طریق سازوکارهای جا به جایی و جذب در ساختار نظم نمادین با افزایش یا کنترل آشوب مورد ...
بیشتر
جستار حاضر به بررسی نظریه های استیون گرینبلت در باب بداهه پردازی قدرت و جباریت در پرتو نظریه آشوب از دیدگاه کاترین هیلز و گوردون سلیتاگ در نمایشنامه ریچارد سوم اثر ویلیام شکسپیر می پردازد تا شبکه پیچیده سلطه روانشناختی بر ذهن انسان را بر اساس همدلی از طریق سازوکارهای جا به جایی و جذب در ساختار نظم نمادین با افزایش یا کنترل آشوب مورد مطالعه قرار دهد. در نمایشنامه ریچارد سوم، فراز و نشیب جباران، زیرساختهای گسترش جباریت و چگونگی بهره برداری جباران به ویژه ریچارد سوم از بداهه پردازی قدرت برای کنترل دیگران در پیاده سازی نقشههای عمدتاً ماکیاولیستی واکاوی میشوند. ریچارد سوم نظم طبیعی تسلسل وجود را برهم می زند و در آشوب حاصله به کمک بداهه پردازی قدرت بر تخت سلطنت می نشیند. برای رسیدن به نظم ثانویه پایدار به جباریت روی می آورد که کارساز نمی افتد و در هزارتوی تاریک خویش گرفتار می آید.