علیرضا مهدی پور حدیقه؛ حسین پیرنجم الدین
چکیده
گفتمان مشقت و فراغت در دوران باستان کلاسیک توسط هزیود که کار را مصیبت میدانست و مکتب ارسطویی که ارزش کار را نادیده میگرفتند، نظریهپردازی شده است. ارسطو کار را به بردگان نسبت میداد و در مقابل، «فراغت نجبا» را به عنوان الگوی زندگی آرمانی میستود. با ظهور مسیحیت نظریهی کار در قرون وسطای متقدم توسط بنیانگزاران کلیسا که کار ...
بیشتر
گفتمان مشقت و فراغت در دوران باستان کلاسیک توسط هزیود که کار را مصیبت میدانست و مکتب ارسطویی که ارزش کار را نادیده میگرفتند، نظریهپردازی شده است. ارسطو کار را به بردگان نسبت میداد و در مقابل، «فراغت نجبا» را به عنوان الگوی زندگی آرمانی میستود. با ظهور مسیحیت نظریهی کار در قرون وسطای متقدم توسط بنیانگزاران کلیسا که کار را ناشی از هبوط انسان و کفاره گناه نخستین میدانستند، به وجود آمد. در قرون وسطای متأخر جنگهای طولانی، قحطیها و طاعون سبب کمبود نیروی کار شد و ارزش کار و کارگر بالا رفت. نگرش به کار تغییر کرد و کار فضیلت شمرده شد، به ویژه کاری که در جهت تولید غذا باشد. با اینحال، طبقه روحانیت رویکرد متناقضی در مورد کار داشتند. آنها به لحاظ نظری و دینی کار را فضیلت میشمردند، ولی در عمل کار تولیدی را به عهده رعیت میگذاشتند. برای حل این تناقض، نهاد روحانیت بر کار فکری عبادی و امساک خود تأکید میکردند که در حکایتهای کنتربری قصور اخلاقی این رویکرد هجو شده است.
کاوه خدام باشی امامی؛ حسین پیرنجم الدین
چکیده
با ظهور جدیدترین مرحله سرمایه داری یا به گفته فرانکو بیفو براردی، عصر "نشانه-سرمایه داری"، شاهد تغییرات زیادی در بستر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جوامع بوده ایم. مقاله حاضر تلاش می کند در چنین بستری و با تکیه بر نظریات براردی برخی از عناصر موضوعی و ساختاری رمان های دیوید فاستر والاس را به عنوان یکی از شاخص ترین نویسندگان پسا پست مدرن آمریکایی ...
بیشتر
با ظهور جدیدترین مرحله سرمایه داری یا به گفته فرانکو بیفو براردی، عصر "نشانه-سرمایه داری"، شاهد تغییرات زیادی در بستر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جوامع بوده ایم. مقاله حاضر تلاش می کند در چنین بستری و با تکیه بر نظریات براردی برخی از عناصر موضوعی و ساختاری رمان های دیوید فاستر والاس را به عنوان یکی از شاخص ترین نویسندگان پسا پست مدرن آمریکایی مورد بررسی قرار دهد. این امر با تحلیل امکان و ماهیت مشارکت اجتماعی رمان پسا پست مدرن و با در نظر گرفتن تاثیرساختار نشانه-سرمایه داری بر صحنه ادبی معاصر انجام می شود. نوع روایت، طرح داستان و شخصیت پردازی این رمانها با برانگیختن واکنش احساسی و نیزمشارکت و تعامل خوانندگان، کوششی برای به چالش کشیدن و نقد سیستم سرمایه داری معاصر به شمار می رود. از طریق احیای واقع گرایی و استفاده گسترده از جزئیات توصیفی جهان عینی در داستان، والاس واقعیت جهان کنونی را به خواننده یاداور شده و از او میخواهد فعالانه در تفکیک و حذف اطلاعات نامربوط، سهیم باشد. این امر به نوبه خود تلاشی است برای بازگرداندن هویت و احساس داشتن فردیت مستقل به خواننده که توسط ساختار نشانه سرمایه داری از بین رفته است. سرانجام، با محول کردن نقشی فعال به خواننده، والاس به عنوان نویسندهای پسا پست مدرن تلاش می کند تا به هدف خود برای بازگرداندن نوعی کارکرد اجتماعی و سیاسی به داستان تحقق بخشد.