Critical Language and Literary Studies

نوع مقاله : مقاله مروری

نویسندگان

چکیده

رمان سووشون از جمله رمان های ماندگار فارسی است که ماندگاری آن مدیون ایفای نقش زیبا و هنرمندان شخصیت های اثر است، شخصیت هایی که نبض اصلی روایت را به دست گرفته اند تا جایی که بیراه نخواهد بود اگر بگوییم این رمان، رمان شخصیت است چرا که کنش ها در این رمان در خدمت معرفی و به دنبال آن، نمایش سیر تعالی یکی از همین شخصیت ها است. از این رو در تحلیل و بررسی کنش هایی که شکل دهنده ی دایره حرکتی هر یک از کنشگران است نظریه ای نظام مند همچون الگوی کنشگران گرماس راه گشاست. آلژیرادس ژولین گرماس، بنیانگذار شاخه ی فرانسوی نشانه شناسی، طرح جدید و نظام مندی برای تحلیل شخصیت ارائه کرده است. او با رویکرد کل به جزءگرایانه، مقوله های کلی به نام کنشگر ارائه می دهد و شخصیت های بی شمار داستانی را در شش مؤلفه دوگانه معناشناسی خلاصه می کند. الگوی ساده و در عین حال نظام مند او لایه های زیرین و ژرف ساخت روایت را برملا می کند تا جایی که در بعضی موارد، خواننده آشنا به رمان سووشون را نیز متحیر می سازد، آنجا که می بیند یوسف تنها قهرمان داستان نیست و حتی در موارد اندکی به ضدقهرمن تبدیل می شود. این پژوهش با قرار دادن کنش های دو شخصیت اصلی و مرکزی روایت در الگوی گرماس به کشف چنین مباحثی می پردازد و نشان می دهد که چگونه نظم یک الگو، نظم حاکم بر سطوح مختلف یک روایت را برجسته می سازد.

کلیدواژه‌ها