ساسان بالغی زاده؛ سلماز آقازاده
دوره 17، شماره 24 ، بهار و تابستان 1399
چکیده
در دنیای امـروز که ضرورت دانستن زبان انگلیسی برای انجام تعاملات بین فرهنگی امری غیرقابل انکار است، آموزش و یادگیری زبان انگلیسی باید همـراه بـا درنظر گرفتن ارزشهـای فرهنگ خودی باشد که در سایۀ توجه بیشتر به هویت ملی و فرهنگی زبانآموزان امکان پذیر است. از آنجایی که در فرآیند یادگیری زبان انگلیسی، بخش عظیمی از مفاهیم و الگوهای فرهنگی ...
بیشتر
در دنیای امـروز که ضرورت دانستن زبان انگلیسی برای انجام تعاملات بین فرهنگی امری غیرقابل انکار است، آموزش و یادگیری زبان انگلیسی باید همـراه بـا درنظر گرفتن ارزشهـای فرهنگ خودی باشد که در سایۀ توجه بیشتر به هویت ملی و فرهنگی زبانآموزان امکان پذیر است. از آنجایی که در فرآیند یادگیری زبان انگلیسی، بخش عظیمی از مفاهیم و الگوهای فرهنگی نیز به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به زبانآموزان منتقل میشوند، نباید از توجه به تأثیر انتقال اطلاعات میانفرهنگی بر نگرش و هویت فراگیران غافل شد. با توجه به جایگاه کنونی زبان انگلیسی به عنوان زبان بینالمللی، انتظار میرود که منابع درسی تدوین شده نیز بتوانند چندفرهنگی بودن و تهی بودن این زبان از ارزشهای فرهنگی کشورهای انگلیسیزبان را منعکس کنند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان به کارگیری فرهنگهای غیر بومی در کتابهای آموزشی زبان انگلیسی در رابطه با جایگاه زبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی است. بدین منظور، مدل فرهنگی یواِن (2011) که شامل چهار مؤلفۀ محصولات، اعمال، نگرشها و اشخاص است مورد استفاده قرار گرفت و میزان وقوع هر یک از این مؤلفههای فرهنگی در کتاب دستورزبان Communicate What You Mean: A Concise Advanced Grammar، که کاربرد گسترده بینالمللی در حوزۀ آموزش زبان انگلیسی به غیر انگلیسیزبانان در مقطع دانشگاهی دارد، مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها به وضوح نشان دادند که این کتاب به ارزشهای فرهنگی بومی کشورهای انگلیسیزبان ارجحیت داده و از توجه به ارزشهای فرهنگی سایر ملل غافل مانده است. این امر حاکی از وجود گرایشها و تعصبهای یک سویعهای است که ریشه در فرهنگ غرب دارند و نشان میدهند که زبان انگلیسی،علی رغم جایگاه کنونی خود به عنوان یک زبان بینالمللی، هم چنان در حال ترویج یک جانبۀ نگرشها و عقیدههای غربی به زبانآموزان سراسر جهان است.
امین رئیسی وانانی؛ ساسان بالغی زاده
چکیده
چکیدهقاطبه ی نظریه پردازان بر این مهم اتفاق نظر دارند که درک مطلب[1] یکی از مهمترین مهارت های زبانی چه در زبان اول وچه در زبان دوم می باشد. یکی از عوامل دخیل در درک مطلب و داشتن خوانش و قرائت مختلف از متون، درکنار عوامل زبانی[2] همچون گرامر و لغت، طرحواره یا اسکیما[3] می باشد. آنچه در پژوهش حاضر بررسی میشود ارائه ی نتایج اعتبار سنجی روشی ...
بیشتر
چکیدهقاطبه ی نظریه پردازان بر این مهم اتفاق نظر دارند که درک مطلب[1] یکی از مهمترین مهارت های زبانی چه در زبان اول وچه در زبان دوم می باشد. یکی از عوامل دخیل در درک مطلب و داشتن خوانش و قرائت مختلف از متون، درکنار عوامل زبانی[2] همچون گرامر و لغت، طرحواره یا اسکیما[3] می باشد. آنچه در پژوهش حاضر بررسی میشود ارائه ی نتایج اعتبار سنجی روشی برای سنجش طرحواره به همراه مروری بر پیشینه ی تاریخی آن معطوف روانشناسی شناختی[4] و فلسفه می باشد. در این راستا، پس از بررسی پیشینه ی مربوطه، سی و چهار مولفه ی اولیه غربال شدند. متخصصان مرتبط با طرحواره و زبان دوم و شناخت تجشم یافته[5]، بیست و هشت آیتم برای محک در بوته ی آزمایش جهت سنجش بار عاملی[6] را تایید کردند . به منظور تعیین روایی عاملی از روش آماری تحلییلی عاملی اکتشافی[7] و سپس تأییدی[8] و به منظور بررسی همسانی درونی از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج بدست آمده روشی دو عاملی (طرحواره ی محتوایی[9] و طرحواره فرمال[10]) را نمایان کرد. درپایان ، نتایج بدست آمده و پیامدها و فواید پژوهش حاضر مورد بررسی قرار می گیرند.[1] Reading comprehension[2] Linguistic factors[3] Schema (schemata)[4] Cognitive psychology[5] Embodied cognition[6] Factor loadings[7] Exploratory Factor Analysis[8] Confirmatory Factor Analysis[9] Content Schema[10] Formal schema
ساسان بالغی زاده؛ مهرداد یوسفپوری نعیم
دوره 13، شماره 17 ، بهار و تابستان 1395، ، صفحه 47-68
چکیده
از منظر زبانشناختی، یکی از چالشبرانگیزترین جوانب مهارت نوشتن جملهبندی است. اگرچه برخی از جملات تنها از یک جملهواره تشکیل میشوند، نویسندگان، به منظور دستیابی به اثرگذاری بیشتر، اغلب جملهوارهها را با یکدیگر ترکیب میکنند تا در نهایت بتوانند متنی منسجم تولید کنند. با استفاده از رویکرد اصطلاحشناسی تخصصی، مقاله حاضر ...
بیشتر
از منظر زبانشناختی، یکی از چالشبرانگیزترین جوانب مهارت نوشتن جملهبندی است. اگرچه برخی از جملات تنها از یک جملهواره تشکیل میشوند، نویسندگان، به منظور دستیابی به اثرگذاری بیشتر، اغلب جملهوارهها را با یکدیگر ترکیب میکنند تا در نهایت بتوانند متنی منسجم تولید کنند. با استفاده از رویکرد اصطلاحشناسی تخصصی، مقاله حاضر مجموعهای متشکل از 23 اصطلاح تخصصی گرامری که به طور معمول در کلاسهای آموزش مهارت نوشتن به کار گرفته میشوند را مورد بررسی دقیق قرار میدهد. بدین منظور، پژوهشگران پیکرۀ زبانی حاوی 14 کتاب گرامر را بررسی کردند و تمامی 23 اصطلاح تخصصی انتخابی در این پیکره جستجو و شمارش شد. بهعلاوه، از 72 دانشجوی زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه شهید بهشتی آزمون اصطلاحات تخصصی (مبتنی بر اصطلاحات مورد مطالعه) بعمل آمد. براساس بسامد اصطلاحات در پیکرۀ زبانی، نتایج آزمون اصطلاحات تخصصی و تحلیل دادههای کیفی که از معنی و کاربرد اصطلاحات و مصاحبههای انجامشده با دانشجویان بدست آمد، پژوهشگران شبکهای اصلاحشده از اصطلاحات تخصصی گرامری برای تدریس جملهوارهها را ارائه کردند. در صورت بکارگیری یکپارچۀ این شبکۀ پیشنهادی، بسیاری از ابهامات و چالشهای استفاده از اصطلاحات تخصصی گرامری برای تدریس جملهوارهها در آموزش مهارت نگارش به زبان انگلیسی مرتفع خواهد شد.